سخنرانی

وجوب شناخت پروردگار از نظر عقلی

  • مروری بر مطالب این جلسه:

    نظم عجیب آفرینش / موریس مترلینگ و کتاب زنبور عسل / هر چیزی سازنده‌ای دارد / حرف مشترک همه دانشمندان و بزرگان عالم / دفع خطر احتمالی / وجوب عقلی بر شناخت دین و معبود / با ایمان‌ترین شما، با شناخت‌ترین شماست.


    دلیل اول: اين جهانی كه آفريده شده در تمام ابعاد خودش دارای يك نظم عجيبی است.

    🔹 ما كه يک بشر هستیم و عاقل هستيم عقل ما حكم می‌كند كه وقتی ما با يک پدیده‌ای روبرو می شويم كه آن پديده دارای نظم بسيار پیچیده‌ای است و بسيار منظم كار می كند، بلافاصله عقل ما اتوماتیک وار سوق‌ داده می‌شود به سمت اين كه حتما اين پديده یک خالق و آفريننده‌ای دارد.

    🔸 جهان آفرينش را ببينيد در تمام ابعاد خودش (منظومه‌ها، كهكشان‌ها و..) توجه کنید به انواع گياهان و موجوداتی که هر كدام از اين ها دارای خواصی هستند.

    🔹 یک دانشمند بلژیکی به نام موریس مترلینگ، بيست سال تمام وقت صرف كرده و زنبورهای عسل را داخل محفظه‌ای شیشه‌ای جمع‌آوری كرده و تمام زندگی اينها را به رشته تحرير در آورده در یک كتاب به نام زنبور عسل.

    🔸 كتاب روی دست اين نيامده(البته به عنوان يك كار تحقیقاتی) دو كتاب ديگر هم دارد به نام موريانه ها و مورچگان حدود شايد بيست سال، آنچه كه درباره زندگی اينها بدست آورده را نوشته عمرش در اين سه كتاب به پايان می رسد، در آخر می گويد من رسيدم به اينكه نظمی در زندگی اين موجودات ظريف و لطيف حاكم هست و همه‌ اينها به ما می‌فهماند كه موجودات اين عالم يک آفريننده دارد و از حادثه پديد نيامدند، حادثه نمیتواند اين كار را انجام بدهد. ايشان ميگوید! آدم مسلمانی هم نبوده است.

    دليل دوم: این است كه هر چيزی كه در این عالم می‌بينيم بلافاصله می‌گوييم كه سازنده آن کیست؟ هر چيزی در عالم وجود چون یک شركت و سازنده‌ای دارد، پس خود عالم هم يك سازنده دارد.

    دليل سوم: ما می‌بينيم كه تمام دانشمندان عالم، بزرگان عالم، كسانی كه متفكر بودند، تمام اينها آمدند يک حرف مشترک زدند و آن اين بود كه عالم دارای خالق و آفريننده است.

    🔹 اگر بگوییم اين ها غلط گفتند یعنی می پذيريم که تمام متفكرين قرون گذشته و حال اشتباه كردند!  اين طور نمی‌شود كه همه  متفكران عالم اشتباه کنند.

    🔸 همه اينها اتفاق كردند بر يک مطلب و آن اين است كه اين عالم آفريننده‌ای دارد.

    دلیل چهارم:  عقل اين طور حكم می‌كند اگر يک روزی شما فهميديد كه اين احتمال (احتمال وجود خالق) درست بوده است و شما سراغ شناختن آن خالق نرفتيد آن وقت تمام آن چيزها و كارهایی كه او گفته بود تا انجام دهی را انجام ندادی و ديگر فرصتش را هم نداری که انجام دهی.

    🔹 تمام حرف های دانشمندان را گذاشتی کنار اما یک درصد كه ممكن هست حرفشان صحيح باشد و خالقی وجود داشته باشد؟

    🔸 اگر همين يک درصد صحيح از آب در آمد عمر شما از بين رفته و شما ديگر فرصت جبران نداری!  

    🔹 عقل می گويد اين كار را نكن يعنی تا فرصت داری آن احتمالی كه می دهی خالق وجود داشته باشد را جدی بگیر و دنبال آن خالق باش.

    🔸 ما می‌بينيم خود این معبودی كه ما می‌خواهيم او را بشناسيم اتفاقا در اين دين كه دين اسلام ناميده شده به ما دستور داده كه: آقا! مرا از روی اجبار و تحميل و تقليد نپرستيد بلكه اول نسبت به من شناخت پيدا كنيد.

    🔹 پس نتیجه میگیریم كه از نظر عقل و شرع ( شرع به معنای اينكه خود دين و معبود هم اتفاقا مسير شناخت را جلوی پای ما گذاشته‌اند)  واجب است شما نسبت به دين و معبودتان شناخت كامل داشته باشيد و شناخت شما حتی ناقص هم نباشد!

    🔸 وقتی بدون هیچ اجبار و تحمیلی معبود و دین را شناختیم، آن وقت شروع می كنيم دستورات او را با تمام قوا و با تمام ظرفيت خودمان انجام می دهیم و از اين کار لذت هم خواهيم برد.

    🔹 پیامبر اسلام(ص): با ایمان ترین شما، با شناخت ترین شماست.(میزان الحکمة،ص۳۵۵۵)