سخنرانی
  • مروری بر مطالب این جلسه:

    تاریخ جلسه: 12-05-1398

    متن خلاصه جلسه:

    جن هم مانند انسان دو دسته هستند. دسته اول اجنه ی خوب و نیکوکار و دسته دوم اجنه بدکار و تبهکار و ابلیس رئیس همه جنیان بد‌کار و گمراه کننده است.
    سوال: ابلیس به عنوان یک جن چه زمانی می میرد؟ با توجه به شش هزار سال عبادتش قبل از خلقت انسان و آنچه نقل شده، حدود پانزده هزار سال است که خلق شده است و چرا تا به حال نمرده و هنوز زنده است و همواره انسان و حتی اجنه را گمراه می کند؟
    ابلیس تا "یوم الوقت المعلوم" از خداوند اجازه گرفته است که زنده باشد و حال بررسی می کنیم آن چه روزی است. باقی اجنه هر یک زمان مشخصی میمیرند که یا به بهشت برزخی می روند و یا به دوزخ برزخی.

     

    ماجرای ابلیس را چند سوره مطرح کرده که هر سوره ای نکات خاص اخلاقی ای را بیان فرموده است. ما آیات سوره مبارکه حجر را بررسی می کنیم. آیات 28 الی 42. 


    وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ(۲۸)

    و [ياد كن] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو خواهم آفريد

    فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (۲۹)

    پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم پيش او به سجده درافتيد

    فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (۳۰)

    پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند

    إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (۳۱)

    جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجده‏ كنندگان باشد

    قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (۳۲)

    فرمود اى ابليس تو را چه شده است كه با سجده‏ كنندگان نيستى

    قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (۳۳)

    گفت من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريده‏ اى سجده كنم ( ابلیس از روی تحقیر گفت من هرگز برای بشری که آن را از گل خشک پخته شده آفریده ای سجده نمی کنم)


    قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (۳۴)

    فرمود از اين [مقام] بيرون شو كه تو رانده‏ شده‏ اى

    وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ (۳۵)

    و تا روز جزا (روز قیامت) بر تو لعنت باشد

    قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (۳۶)

    گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه برانگيخته خواهند شد مهلت ده (فَأَنْظِرْنِي یعنی مهلت ده مرا)

    قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ (۳۷)

    فرمود تو از مهلت‏ يافتگانى

    إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (۳۸)

    تا روز [و] وقت معلوم

    قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (۳۹)

    گفت پروردگارا به سبب آنكه مرا گمراه ساختى (نسبت گمراهی را به خداوند داد نه خودش!) من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى ‏آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت


    توجه شود که اولین قدم کجی که برمیداریم، تا فهمیدیم کج است ادامه ندهیم چون این مسیر ابلیس است. نگو آب از سر ما گذشت، و بد را بدتر نکن. این هرگز حرف درستی نیست و بسیار زشت است. آنگونه که شیطان بعد از آنکه رانده شد، گناه بعدی را مرتکب شد و نسبت گمراهی خود را به خدا داد (مانند برخی افراد که میگویند خدایا حالا که به من نمیدهی من هم از فردا دیگر نماز نمی خوانم! و در حقیقت خداوند را مقصر می دانند) و گفت که انسانها را گمراه خواهم کرد.


    ابلیس گفت که بدی را در نظر مردم زینت می دهم تا گناه کنند. در واقع شیطان می آید بدی و گناه را در نظر مردم زیبا جلوه می دهد تا مردم آنرا انجام دهند و الا به خودی خود مردم کار بد را انجام نمی‌دهند. اینکه به کسی که دروغگو هست بگویی دروغگو، ناراحت می شود، چون فطرت اولیه او هنوز در وجودش هست، فطرتی که خداوند او را به آن آفریده است، هرچند آن فطرت در او ضعیف شده ولی هنوز دروغ را بد می داند که هرچند واقعا دروغگو هست ولی از منتسب شدن به آن ناراحت می شود.


    پس چرا انسان گناه را انجام می‌دهد وقتی اشتباه است و می داند گناه است؟ دلیل آن همان است که در آیه ۳۹ شیطان می گویند " لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ " چون آن گناه را شیطان در نظرش زیبا جلوه داده لذا مرتکب می شود . واژه "لَأُغْوِيَنَّهُمْ" هم نون ثقیله دارد یعنی حتماً حتماً گمراه میکنم.


    إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (۴۰)

    مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را. ("مُخْلَصِينَ" (نه مخلِصین) یعنی کسانی که هیچ آلودگی ای ندارند و منظور معصومین(ع) هستند.)

    قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ (۴۱)

    فرمود اين راهى است راست [كه] به سوى من [منتهى مى ‏شود]

    إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ (۴۲)

    در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطى نيست مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند 


    خداوند در جواب ابلیس هم چیزی اضافه می کند و راه مستقیم خود را اینگونه بیان میفرماید (نه تنها آن بندگان مخلَص من) که هر بنده ی من هم که از تو پیروی نکند (و روی زینتهایی که به گناهان میدهی توجه نکند) به آنها هم تسلط نخواهی داشت. لذا افراد غیر معصوم را هم که پیروی از مسیر شیطان نکنند شیطان بر آنها نیز راهی ندارد.


    در تفسیر برهان و نورالثقلین یوم الوقت المعلوم را روز ظهور امام زمان(عج) دانسته است.


    کتاب دلائل الامه از محمد بن جریر طبری (دانشمند شیعی) صفحه 453: "فردی به نام وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام می پرسد که یوم الوقت المعلوم کدام روز است؟ حضرت می فرمایند: تو خیال می کنی که آن روز روز قیامت است که خداوند مردم را مبعوث می کند؟ خیر. روزی است که خداوند قائم ما را بفرستد و آن روز حضرت موی سر ابلیس را میگیرد و گردنش را می زند."
    در برخی روایات هم آن روز را روز رجعت دانسته اند.
    اهل سنت از ابن عباس نقل می کنند که یوم الوقت المعلوم بین نفخه ی اول و دوم است.

     

    مرحوم علامه طباطبایی(ره) در جلد 12 تفسیر المیزان صفحه ۱۷۵: "بعضی گفته اند اینکه ابلیس گفته همه بندگان را گمراه خواهم ساخت شاهد است بر این که ابلیس تا آخرین روزی که انسان در دنیا زندگی می کند و امکان گمراهی او برای شیطان وجود دارد باقی خواهد بود. این قول به ابن عباس نسبت داده می شود و اهل سنت هم به این قول تمایل دارند و گویند وقت معلوم آخرین روز تکلیف است و آن روز روزی است که خلائق در نفخه ی اول بمیرند. از آیات و اخبار نیز استفاده می شود که هر کفر و فسوقی در نوع انسان از اغوای وسوسه ی ابلیس است. مانند آیه ۶۰ سوره یس که می فرماید: " أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ  - اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست " مقتضای این آیات و اخبار این است که مادامی که تکلیف باقی است وجود ابلیس ادامه دارد. اما باید گفت وجود ابلیس ادامه دارد مادامی که معصیت و گمراهی باقی باشد نه مادامی که تکلیف باشد و از همین مطلب معلوم می شود که روز وقت معلوم روزی است که خداوند جامعه بشری را به جامعه‌ای صالح تبدیل کند و ریشه ی فساد را قطع کند و آن روز عهدی جز خداوند عبادت نشود نه آن روزی که خلایق در نفخه ی اول از بین بروند."

     

    در واقع روزی که بشر به بن بست برسد و بفهمد که دنبال تباهی رفتن هیچ چیزی به دنبال ندارد و از آن تبعیت نکند، آن روز روز مرگ ابلیس است چون دیگر کسی از او تبعیت نمی کند. پس هیچ جنی هم از نظر سن و عمر روی زمین مخلد و جاویدان نخواهد بود.

     

    چند حدیث:
    از امام صادق علیه السلام: ابلیس گفت پنج چیز از است که هیچ چاره ای برای آنها ندارم و غیر از آن باقی چیزها و مردم همه در مشت من هستند. یک هر کسی که با نیت درست به خداوند متعال پناه برد و در همه کارها به او تکیه کند. دو کسی که شب و روز بسیار تسبیح خدا گوید. سه کسی که برای برادر مؤمنش آن پسندد که برای خودش می پسندد (توجه شود که امکان ندارد انسانی بتواند درک مصیبت های برادر و خواهر مؤمنش را بکند بدون اینکه در بین آنها باشد و زندگی کند). چهار کسی که هرگاه مصیبتی به او میرسد بی تابی نمی کند. پنجم هر کسی که به آنچه خداوند قسمتش کرده خرسند است و غم روزی اش را نمی خورند.

     

    پیامبر(ص) فرمودند: آیا شما را به چیزی خبر ندهم که اگر انجام دهید شیطان از شما دور باشد همچنانکه مشرق از مغرب دور است؟ سپس حضرت فرمودند: یک گرفتن روزه. روزه روی شیطان را سیاه می کند. دو صدقه. صدقه پشت شیطان را می شکند. سه دوست داشتن برای خدا و همیاری در کار نیک. ریشه شیطان را میکَنَد (برای خدا دوست داشتن این است که اگر رفتیم و کمکی به کسی کردیم اگر طرف تندی و تلخی کرد، ما برای رضای خدا نادیده بگیریم. چون برای خدا آن کار را انجام داده ایم). چهارم استغفار. استغفار شاهرگ ابلیس را میزند.

     

    در آخر روایتی از نصیحت شیطان به حضرت نوح(ع) بیان شد که بعد از طوفان نوح ابلیس به حضرت گفت از حسادت دوری کن که با من آن کرد که کرد و از حرص بپرهیز زیرا حرص و آزمندی بود که با آدم آن کرد که کرد.