سخنرانی
  • مروری بر مطالب این جلسه:

    تاریخ جلسه: 19-05-1398

    متن خلاصه جلسه:

    در این جلسه مواردی که از جن در سوره مبارکه جن بیان شده را بررسی می کنیم. یکی از ویژگی های این سوره مانند همان موجودی که درباره اش صحبت میکند، دارای تکلفات و پیچیدگی هایی از لحاظ ادبی می باشد که باید معصوم آن را روشن سازد. لکن با کمک خود معصومین(ع) با استفاده از روایات معتبر و خود قرآن کریم اگر سراغ این سوره برویم چیزهای خوبی دستگیرمان خواهد شد.

     

    در تفسیر نورالثقلین جلد ۸ از کتاب ثواب الاعمال مرحوم شیخ صدوق(ره) از امام صادق علیه السلام در روایتی نقل کرده که آن حضرت فرمود هر کس سوره جن را بسیار بخواند در تمام عمرش دچار چشم زخم و تفکراتی که از مسئله جن برایش حاصل می شود و مسائلی از قبیل سحر و جادو و مکر دیگران قرار نمی گیرد و چنین فردی با پیامبر خاتم(ص) همراه می‌شود و وقتی این اتفاق برایش افتاد می گوید که پروردگارا من خواهان تبدیل این مقام و انتقال از آن نیستم (یعنی این مقام را از من نگیر).

     

    در قرآن چند سوره داریم که با قل شروع می شود و یکی از آنها سوره جن است. آیه اول از سوره مبارکه جن:

     

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ . قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا (1)

    بگو به من وحی شده است که جمعی از جنیان به سخنان من گوش فرا داده‌اند و سپس گفته اند ما قرآن عجیبی شنیده ایم.

     

    در تفسیر نورالثقلین در ابتدای سوره مبارکه جن روایتی از سعید بن جبیر از ابن عباس که او هم از پیامبر(ص) نقل کرده (به نوعی آنچه دیده است را نقل کرده است) از کتاب مجمع البیان جلد ۱۰ صفحه ۵۵۴ نقل می کند "پیامبر(ص) جن را ندیده بود و قرآن را بر آنها نخواند مگر آنکه روزی با گروهی از یاران خویش به بازار عکاظ مکه رفت (در بیرون مکه) و شیاطین در آن هنگام از رفتن به آسمان و کسب اخبار آسمانی ممنوع شده بودند. بنابراین غمگینانه به سوی قوم خود بازگشتند. رفقای جنی به آنها گفتند چه شده است؟ جواب دادند بین ما و اخبار آسمانی مانعی پدید آمده و آسمانیان با تیر های شهاب ما را می رانند. گفتند این یک اتفاق تازه ای است. ببینید آن اتفاق چه است. بنابراین به مغرب و مشرق رفتند تا علت را بیابند. گروهی به سمت مکه رفته بودند که عبورشان به پیامبر(ص) افتاد که در بازار عکاظ داشتند با جماعتی از اصحابش نماز صبح را می خواندند. جنیان گوش دادند و گفتند این همان چیزی است که موجب محرومیت ما شده و میان ما و آسمانیان حائل ایجاد کرده است. برگشتند و همان مطلب (آیه اول سوره مبارکه جن) را گفتند و خداوند نیز به پیامبرش چنین وحی کرد. این روایت در کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم هم از قول ابن عباس نقل شده است. آنجا که رسیدیم شب بود. پیامبر شروع کرد به نماز خواندن و قران تلاوت کردن. وی می گوید چند نفری از طایفه ی جن صدایش را شنیده و به قوم خود بازگشتند و الی آخر روایت که در فایل سخنرانی بیان می شود.

     

    روایت دیگر در مورد شأن نزول سوره جن از تفسیر علی بن ابراهیم قمی که در ذیل آیاتی از سوره مبارکه احقاف (آیه ۲۹ الی ۳۲) که آیاتش شبیه به سوره مبارکه جن هست از معصوم نقل کرده که گوید فردی به نام زید بن حارثه با پیامبر(ص) بود و مردم را به ایمان به پیامبر(ص) تبلیغ می‌کرد ولی یک نفر هم به پیامبر(ص) ایمان نیاورد. این ها به ناچار از عکاظ به مکه بازگشتند. در مکه وادی ای بود به نام مُجِنّه که خرافاتی در بین مردم درباره آن بود و می گفتند آنجا شهر اجنه است.

    (توجه شود از گذشته دور حتی قبل از ظهور اسلام مسئله جن در بین مردم رواج داشته است. هم اکنون هم اکثر مردم جهان اگرچه مسلمان نیستند ولی به جن اعتقاد دارند. افراد غیر مسلمان تعداد کتاب‌های بیشتری نسبت به خود مسلمانان درباره جن نوشته اند که این خود علت مهمی دارد که باید دید هدف از این کار چیست؟ هدف عمده از کار نویسندگان غربی راجع به مسئله جن برای مسلمانان این است که مسلمانان را به این وسیله سر کار گذاشته و شروع کرده‌اند خرافات را ترویج دادن و با نوشته ها و فیلم ها و رسانه های خود درباره جن و جن زدگی و موارد دیگر مسیرهایی روی مردم باز کرده اند که مردم بتوانند تحت یک استثمار و استحماری درآیند و روی ذهن مردم نفوذ داشته و مردم و منابع و کشورهایشان را تحت استعمار خود درآورند.)

     

    در روایت سوم در احتجاج طبرسی از امام هفتم امام موسی بن جعفر علیه السلام که از امیرالمونین علیه السلام نقل می کند که حضرت به یکی از یهودیان اینگونه فرمود که شیاطین با پایداری در کفر خود مسخر سلیمان(ع) بودند ولی با ایمان به پیامبری پیامبر اکرم(ص) مسخر او شدند. نه نفر از اشراف جنیان نزد پیامبر آمدند که هشت نفرشان فرزندان عمرو بن عامر بودند. اینها بعد از شنیدن قرآن نزد پیامبر(ص) آمده، ایمان آوردند و به دنبال آن هفتاد و یک هزار تن از جنیان با پیامبر(ص) به برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، گزاردن حج و خیرخواهی برای مؤمنان بیعت کردند و از یاوه گویی های خود درباره خداوند عذرخواهی کردند.

     

    یک مطلب مهم: جنیان با قدرت های فوق العاده ای که دارند جلوی پیامبر(ص) کرنش کردند و سر تعظیم فرود آوردن و بیعت کردند و ایمان آوردند. اما آدمیان که یک صدم قدرتهای اجنه را هم ندارد ایمان نیاوردند.

     

    طبق روایت فوق جنیانی که ایمان آوردند برای مومنان از بشر دعای خیر میکنند. اگر شما هم در دعاهایتان برای حاجتمندان انس دعا می کنید، برای برادران و خواهران جنی خود هم دعا کنید که نتیجه دارد برای شما. یعنی دعای شما را با دعا کردن و کمک کردن به شما جبران می‌کنند.

     

    ادامه آیات:

    يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا (۲) (که) به راه راست هدايت مى ‏كند پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد 

    وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا (۳) و اينكه او پروردگار والاى ما همسر و فرزندى اختيار نكرده است 

    وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا (۴) و [شگفت] آنكه كم خرد ما در باره خدا سخنانى ياوه مى‏ سرايد 

    وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا (۵) و ما پنداشته بوديم كه انس و جن هرگز به خدا دروغ نمى ‏بندند 

     

    با توجه به آیات فوق و بررسی آنها مشخص می شود که:

    1- جنیان مسلمان و کافر دارند.

    2- جنیان کسانی دارند که تا به موسی(ع) معتقد مانده و بعد از آن دیگر ایمان نیاوردند.

    3- بعضی از جنیان تا به عیسی(ع) اعتقاد دارند و به بعد از آن اعتقاد ندارد.

    ۴- حتی بین جنیان گفته شده که سنی و شیعه هم هست.

    5- در بین جنیان کسانی داریم که مثل شیطان سخنان ناروا به پروردگار می گویند.

    6- در بین جنیان تصور می کردند که کسی افترا به خدا نمی بندد و حال فهمیده اند.

     

    در آیه ۶ " وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا  - و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مى ‏بردند و بر سركشى آنها مى‏ افزودند "

    این نشان دهنده این مطلب است که معلوم می شود این مردان آدم های با ایمانی نبودند و معلوم میشود آدم های بدی از میان ما با جنیان بد(شیاطین) به نحوی ارتباط برقرار می‌کردند.

    این ارتباط چگونه است؟ آنها به خدا، بهشت و دوزخ و ... کافر شده و بعد اعلام می‌کنند که ما حاضریم روح خود را در اختیار تو ای ابلیس قرار دهیم و از تو کمک میخواهیم.

    البته امروزه گروهی به عنوان شیطان پرست وجود دارند که این ها این کار نبوده و بیشتر به دنبال پول و جلب نظر هستند و فقط یک ظاهر سازی است اما در قدیم افرادی به نام کاهن (کاهنان) بودند که با خود ابلیس و جنیان متمرد (شیاطین) ارتباط می‌گرفتند که بعد از پیامبر(ص) این ارتباط دیگر قطع شد و وجود نداشت.

    حال باید گفت برای چه آنها پناه می بردند؟ برای اینکه آنها اخباری که جنیان زودتر مطلع می‌شدند را بگیرند و به مردم بگویند تا مردم به کاهنان ایمان بیاورند نه به پیامبران.

    نتیجه: قبل از ظهور اسلام به توسط کاهنان اخباری را از شیاطین می گرفتند که امروزه مرتاض های هندی در هندوستان هستند که بواسطه ی ریاضت های نفسانی ای که می کشند، ایجاد یک سری اخبار از آینده و گذشته شخص می کند و اینها بعضا گفته شده که آن ارتباط ضعیفی که اجنه متمرد هنوز از آسمانهای پایین دریافت می کنند را بواسطه ی این مبارزه با نفس اطلاع می یابند و لذا این اخبار را در اختیار افرادی که نزدشان می روند می گذارند.

    جالب این است که هرگز مرتاضی با این کارهای خارق العاده ای که میکنند ادعای پیامبری و امامت نمی کند. چون در این صورت تمام قدرت خود را از دست می دهد. حال جالبتر این است که آن جن با آن همه قدرتش وقتی قرآن را می شنود به پیامبر(ص) ایمان می آورد ولی اینطرف، یک انسان که قدرتی هم ندارد، نه تنها به پیامبر ایمان نمی آورد، بلکه مثلا فردی به نام احمد ابن الحسن فقط می گوید من نائب امام زمان(ع) هستم، بدون اینکه اصلا او را دیده باشد و یا قدرتی از او دیده و یا آیا کاری می تواند بکند یا نه، به او ایمان می آورد. حال شما فرق آن جن و این انس را ببینید.