امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، به فواید گریه نوزاد اشاره نموده و پس از آن به حکیمانه بودن اجزای مختلف هستی تاکید مینماید:
«اى مفضّل! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش، بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند، بيماريها و نارساييهاى سخت و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن. گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مىكند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مىآورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مىشوند كه كودك از گريهاش سود ببرد.
اينان همواره در سختى مىافتند و مىكوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواستههايش از گريه بازش دارند، ولى نمىدانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مىكند.
بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بىتدبيرى در كار عالم از آن غافلاند و اگر مىدانستند، هيچگاه نمىگفتند كه فلان چيز بىثمر است، زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند. بهراستى هر چه را كه منكران نمىدانند، عارفان مىبينند. چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بىپايانش از آن آگاه است. قداستش عظيم و كلمهاش والاست.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
مقالات شنبه 8 اردیبهشت
بحث بر سر فواید فقدان عقل و درک نوزاد هنگام تولد است. هفته پیش بخشی از محسّنات این ویژگی کودکان را از زبان حضرت صادق(ع) گفتیم و خواندیم. اینک ادامه فرمایش آن حضرت در این باره را با هم مرور میکنیم:
«همچنین اگر نوزاد، دانا و هوشمند پاى در جهان مىنهاد، از اينكه [آنقدر ناتوان است كه توان راه رفتن ندارد و ناچار] بايد ديگران بر دوشش گيرند، شيرش بنوشانند، در جامهاش بپيچند و در گاهوارش بخوابانند، سخت احساس خوارى و پستى مىكرد. از سوى ديگر او به خاطر ظرافت و طراوت و رطوبت بدن، هيچگاه از اين امور بىنياز نيست [در نتيجه چه بسا در هلاكت مىافتاد و يا رشد روحى و بدنى مناسب نمىكرد.]. همچنين در چنين حالى آن شيرينى، دلبندى و محبوبيت كودكان را نداشت؛ از اين رو آنان در حالى به دنيا مىآيند كه از كار جهان و جهانيان غافلند.
اينان با ذهن ضعيف و شناخت اندك و ناقص خود با همه چيز روبهرو مىشوند، امّا اندكاندك و گامبهگام و در حالتهاى گوناگون بر شناخت و آگاهى آنان افزوده مىشود. كودك، پيوسته چنين كسب شناخت مىكند تا آنكه از مرحله حيرت و سرگشتگى و تأمل، پاى فراتر مىنهد و با كمك عقل و انديشه، قدم در وادى تصرف و تدبير و چارهانديشى معاش و... مىگذارد، از حوادث، پند مىگيرد، اطاعت مىكند و يا در اشتباه و فراموشى و غفلت گناه سقوط مىكند...» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۴۹)
مقالات شنبه 25 فروردین
معمولا همه ما وقتی سخن از نعمت به میان میآید، داشتن و دانستن را نعمت میدانیم، در حالی که گاه نداشتن یا ندانستن هم میتواند نعمت بزرگی برای انسان باشد! یکی از چیزهایی که بابت نداشتن آن باید شکرگذار خدای متعال باشیم، فقدان عقل و درک هنگام تولد است. نعمتی که احتمالا تا کنون به فکرمان هم نرسیده است! و امام صادق(ع) با ظرافت هرچه تمامتر ابعاد مختلف این نعمت ارزشمند را اینچنین برای مفضل یادآور میشود:
«اگر نوزاد، فهيم و عاقل به دنيا مىآمد، وقت تولد جهان هستى را انكار مىكرد (حیران و متحیّر میگشت) و هنگامى كه با حيوانات، پرندگان و ديگر موجودات غريب روبهرو مىشد و هر ساعت و هر روز پارهاى از اشكال مختلف و شگفت عالم را كه از پيش نديده بود مىديد، هر آينه عقل و انديشهاش سرگشته و گمراه مىگشت. بدان كه اگر عاقلى را به اسيرى از سرزمينى به سرزمين ديگر ببرند - از ديدن شگفتيهاى نامأنوس - همواره واله و سرگشته است و به خلاف كودكى كه در كودكى اسير شود، به سرعت زبان و آداب [آن سرزمين جديد] را فرا نمىگيرد.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، ص۴۹، با اندکی تصرف)
مقالات شنبه 18 فروردین