شهادت حضرت زهرا (س)

شعراء 90-69 ، فجر 17-1

محمد صدیق منشاوی
محمد صدیق منشاوی

شعراء 90-69 ، فجر 17-1

قرائت  


2   00:17:57
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾

و سرگذشت مهم ابراهیم را بر آنان بخوان، (۶۹)

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۷۰﴾

هنگامی که به پدرش وقومش گفت: چه چیز را می پرستید؟ (۷۰)

قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ ﴿۷۱﴾

گفتند: بت هایی را می پرستیم و همواره ملازم پرستش آنها هستیم. (۷۱)

قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿۷۲﴾

گفت: آیا هنگامی که آنها را می خوانید، سخن شما را می شنوند؟ (۷۲)

أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ ﴿۷۳﴾

یا به شما سود و زیانی می رسانند؟ (۷۳)

قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿۷۴﴾

گفتند: نه، بلکه پدرانمان را یافتیم که به این صورت عبادت می کردند! (۷۴)

قَالَ أَفَرَأَيْتُمْ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۷۵﴾

گفت: پس آیا می دانید که آنچه می پرستید، (۷۵)

أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿۷۶﴾

هم شما و هم پدران پیشین شما (۷۶)

فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿۷۷﴾

هم آنان قطعاً دشمن منند [چون اگر آنها را بپرستم، مرا دچار عذاب جاودانه خواهند کرد]، جز پروردگار جهانیان [که پرستیدنش مایه سعادت همیشگی و جاودانی است.] (۷۷)

الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ﴿۷۸﴾

همان کسی که مرا آفرید و هم او مرا هدایت می کند، (۷۸)

وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ ﴿۷۹﴾

و آنکه او طعامم می دهد و سیرابم می کند (۷۹)

وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ﴿۸۰﴾

و هنگامی که بیمار می شوم، او شفایم می دهد (۸۰)

وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ﴿۸۱﴾

و آنکه مرا می میراند سپس زنده ام می کند (۸۱)

وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ﴿۸۲﴾

و آنکه امید دارم روز جزا خطایم را بر من بیامرزد. (۸۲)

رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿۸۳﴾

پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن. (۸۳)

وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ ﴿۸۴﴾

و برای من در آیندگان نامی نیک و ستایشی والا مرتبه قرار ده، (۸۴)

وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ﴿۸۵﴾

و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان، (۸۵)

وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ ﴿۸۶﴾

و پدرم را بیامرز که او از گمراهان است، (۸۶)

وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾

و روزی که [مردگان] برانگیخته می شوند، رسوایم مکن؛ (۸۷)

يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿۸۸﴾

روزی که هیچ مال و اولادی سود نمی دهد، (۸۸)

إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿۸۹﴾

مگر کسی که دلی سالم [از رذایل وخبایث] به پیشگاه خدا بیاورد، (۸۹)

وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۹۰﴾

و آن روز بهشت را برای پرهیزکاران نزدیک آورند، (۹۰)

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾

سوگند به سپیده دم (۱)

وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾

و به شب های ده گانه (۲)

وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿۳﴾

و به زوج و فرد (۳)

وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ﴿۴﴾

و به شب هنگامی که می گذرد. (۴)

هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ ﴿۵﴾

آیا در آنچه گفته شد، سوگندی برای خردمند هست؟ (۵)

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿۶﴾

آیا ندانسته ای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ (۶)

إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿۷﴾

و [با آن شهر] اِرم که دارای کاخ های باعظمت و ساختمان های بلند بود؟ (۷)

الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿۸﴾

همان که مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟ (۸)

وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿۹﴾

و با قوم ثمود آنان که در آن وادی [برای ساختن بناهای استوار و محکم] تخته سنگ ها را می بریدند؟ (۹)

وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ ﴿۱۰﴾

و با فرعون نیرومند که دارای میخ های شکنجه بود؟ (۱۰)

الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴿۱۱﴾

همانان که در شهرها، طغیان وسرکشی کردند؟ (۱۱)

فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴿۱۲﴾

و در آنها فساد وتباه کاری فراوانی به بار آوردند؟ (۱۲)

فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿۱۳﴾

پس پروردگارت تازیانه عذاب های گوناگون را بر آنان فرو ریخت. (۱۳)

إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿۱۴﴾

بی تردید پروردگارت در کمین گاه است؛ (۱۴)

فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿۱۵﴾

اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را بیازماید و گرامی داردش و نعمتش بخشد، می گوید: پروردگارم [چون شایسته و سزاوار بودم] مرا گرامی داشت، (۱۵)

وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿۱۶﴾

و اما چون او را بیازماید، پس روزی اش را بر او تنگ گیرد، گوید: پروردگارم مرا خوار و زبون کرد. (۱۶)

كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿۱۷﴾

این چنین نیست که می پندارید، بلکه [زبونی، خواری و دور شدن شما از رحمت خدا برای این است که] یتیم را گرامی نمی دارید (۱۷)

* ترجمه: حسین انصاریان