تلاوت

شعراء 220-181

محمد صدیق منشاوی
محمد صدیق منشاوی

شعراء 220-181

قرائت   شعراء


7   00:24:08
أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ ﴿١٨١﴾

پیمانه را کامل کنید، و از کم‌فروشان نباشید‌! (١٨١)

وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ﴿١٨٢﴾

و [متاع و کالا را] با ترازوی درست وزن کنید‌! (١٨٢)

وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿١٨٣﴾

و از [ارزش] اشیاء و اجناس مردم [به هنگام خرید و فروش با حیله و ترفند] نکاهید! و در زمین تبهکاری و فتنه‌انگیزی نکنید [که بسیار زشت و ناپسند است‌] (١٨٣)

وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ ﴿١٨٤﴾

و از آن که شما و امت‌های پیشین را آفرید پروا کنید‌! (١٨٤)

قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ ﴿١٨٥﴾

گفتند: جز این نیست که تو از جادوشدگانی! (١٨٥)

وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿١٨٦﴾

تو جز بشری مانند ما نیستی، یقیناً ما تو را از دروغ‌گویان می‌دانیم‌ (١٨٦)

فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٨٧﴾

اگر [در ادعایت] راست‌گویی پاره‌هایی از آسمان را بر ما فروریز‌ (١٨٧)

قَالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨٨﴾

[شعیب] گفت: پروردگارم به آنچه [از مفاسد اقتصادی و اجتماعی] انجام می‌دهید داناتر است‌ (١٨٨)

فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٨٩﴾

پس او را انکارکردند، در نتیجه عذابِ روزِ ابرِ آتش‌بار آنان را فراگرفت، همانا آن عذابِ روزی بزرگ بود! (١٨٩)

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿١٩٠﴾

بی‌تردید در این [سرگذشت] عبرت و درس بزرگی است، و [قوم شعیب] بیشترشان ایمان‌آور نبودند‌ (١٩٠)

وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿١٩١﴾

به‌راستی پروردگارت همان توانای شکست‌ناپذیر [و] مهربان است‌ (١٩١)

وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٩٢﴾

مسلّماً این [قرآن] فرستاده شدۀ پروردگار جهانیان است‌ (١٩٢)

نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ﴿١٩٣﴾

که روح‌الاَمین آن را فرود آورده است‌ (١٩٣)

عَلَىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ ﴿١٩٤﴾

بر قلب تو، تا از هشداردهندگان باشی‌ (١٩٤)

بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ ﴿١٩٥﴾

به زبانی روشنگر و گویا‌ (١٩٥)

وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ ﴿١٩٦﴾

بی‌تردید [خبر] این [قرآن] در کتاب‌های پیشینیان موجود است‌ (١٩٦)

أَوَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿١٩٧﴾

آیا این‌که دانشمندان بنی‌اسرائیل قرآن را [با تکیه بر تورات و انجیلشان] می‌شناسند برای منکران دلیلی [بر صِدق و حقانیت آن] نیست؟ (١٩٧)

وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿١٩٨﴾

اگر آن را [که مایۀ هدایت همگان است] بر بعضی از غیر عرب نازل کرده بودیم‌ (١٩٨)

فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿١٩٩﴾

و او آن را بر عرب‌ها خوانده بود، [باز هم] به آن ایمان نمی‌آوردند‌ (١٩٩)

كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿٢٠٠﴾

این‌گونه [که به زبانی روشن و قابل فهم است] آن را در دل‌های گنه‌پیشگان وارد کرده‌ایم [که حق‌بودنش را بفهمند] (٢٠٠)

لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٢٠١﴾

[ولی این متکبّرانِ لجوج] به آن ایمان نمی‌آورند تا آن عذاب دردناک را ببینند‌ (٢٠١)

فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٢٠٢﴾

که ناگهان درحالی‌که [از آمدنش] بی‌خبرند بر آنان درآید‌ (٢٠٢)

فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿٢٠٣﴾

[در آن لحظه که فرصت از دست رفته] فریاد می‌زنند: آیا مهلتمان می‌دهند [تا گذشتۀ خود را جبران کنیم و مؤمن به قرآن شویم]‌؟ (٢٠٣)

أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿٢٠٤﴾

[با این وصف]، آیا [باز هم] به [آمدن] عذابِ ما شتاب دارند؟! (٢٠٤)

أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ﴿٢٠٥﴾

پس مرا خبر ده که اگر ما سالیانی آنان را [از نعمت‌های مادّی] بهره دهیم (٢٠٥)

ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿٢٠٦﴾

سپس عذابی که همواره به آن تهدید می‌شدند بر آنان درآید‌ (٢٠٦)

مَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ﴿٢٠٧﴾

آن نعمت‌ها[ی مادی] که همواره از آن بهره‌مند بودند [عذاب را] از آنان برطرف نمی‌کند (٢٠٧)

وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿٢٠٨﴾

هیچ شهری را هلاک نکردیم مگر آن‌که هشداردهندگانی داشت (٢٠٨)

ذِكْرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٠٩﴾

برای این‌که [از خواب غفلت] بیدار شوند، و ما هرگز ستمکار نبوده‌ایم [که مردمی را بدون فرستادن پیامبر هلاک کنیم‌] (٢٠٩)

وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾

قرآن را [آن‌گونه که خیال‌بافانِ منحرف و کافر می‌گویند] شیاطین نازل نکرده‌اند‌ (٢١٠)

وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١﴾

و [نزول قرآن] سزاوار آنان نیست، و قدرت [نازل‌کردنِ چنین کتابی را] ندارند‌ (٢١١)

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿٢١٢﴾

بی‌تردید آنان از شنیدن [وحی الهی و اخبار ملکوتی] برکنار مانده [و محروم]ند‌ (٢١٢)

فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ﴿٢١٣﴾

پس [با توجه به نزول قرآن که بیان‌کنندۀ توحید است،] با خداوند معبود دیگری را [به عنوان شریک در ربوبیت و قدرت او] عبادت مکن! که [دراین‌صورت] از عذاب‌شدگان خواهی بود (٢١٣)

وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ﴿٢١٤﴾

و خویشان نزدیکت را [از فرجام شومِ شرک و ستم و خیانت به مردم] هشدار ده‌! (٢١٤)

وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢١٥﴾

و مؤمنانی را که از تو پیروی می‌کنند مورد محبت و فروتنی قرار ده! (٢١٥)

فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٢١٦﴾

چنانچه از تو نافرمانی کردند بگو: من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم‌ (٢١٦)

وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿٢١٧﴾

و بر خدای توانای شکست‌ناپذیرِ مهربان توکل کن‌! (٢١٧)

الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ ﴿٢١٨﴾

هم‌او که تو را چون [به عبادت] برمی‌خیزی می‌بیند‌ (٢١٨)

وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ﴿٢١٩﴾

و حرکتت را در بین سجده‌کنندگان [شاهد است]‌ (٢١٩)

إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٢٢٠﴾

یقیناً او شنوا و داناست‌ (٢٢٠)

* ترجمه: حسین انصاریان