تلاوت

سوره نجم ۳۱ تا آخر، قمر ۱ تا ۱۶، قمر ۵۴ تا آخر، رحمن ۱ تا ۲۷، حاقه ۱ تا ۲۴، نازعات ۲۶ تا ۴۱، شمس ۱ تا ۸

مصطفی اسماعیل
مصطفی اسماعیل

سوره نجم ۳۱ تا آخر، قمر ۱ تا ۱۶، قمر ۵۴ تا آخر، رحمن ۱ تا ۲۷، حاقه ۱ تا ۲۴، نازعات ۲۶ تا ۴۱، شمس ۱ تا ۸

قرائت  


28   00:60:30
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿۳۱﴾

و آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، تا کسانی را که مرتکب گناه شده اند، همان گناهانشان را به آنان کیفر دهد، و کسانی را که کار نیک کرده اند، همان کار نیکشان را به آنان پاداش دهد. (۳۱)

الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾

کسانی که از گناهان بزرگ و زشت کاری ها جز لغزش های کوچک دوری می کنند [مورد آمرزش اند] یقیناً آمرزش پروردگارت گسترده و وسیع است. او به شما از هنگامی که شما را از زمین به وجود آورد و از هنگامی که در شکم مادرانتان جنین بودید، داناتر است؛ پس خودستایی نکنید. او به کسی که پرهیزکاری پیشه کرده است، آگاه تر است. (۳۲)

أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ﴿۳۳﴾

آیا کسی را که [از حق] روی گردانید، دیدی؟ (۳۳)

وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ﴿۳۴﴾

و اندکی [از مال خود] بخشید و [از باقی مانده آن] امساک ورزید. (۳۴)

أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى ﴿۳۵﴾

آیا علم غیب نزد اوست و او می بیند [که بارگناهانش رادر قیامت دیگری برمی دارد؟] (۳۵)

أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى ﴿۳۶﴾

یا او را به آنچه در صحیفه های موسی است خبر نداده اند؟ (۳۶)

وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى ﴿۳۷﴾

و [یا به آنچه در صحیفه های] ابراهیم [است] همان که به طور کامل [به پیمانش با خدا] وفا کرد [آگاهش نکرده اند؟] (۳۷)

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿۳۸﴾

که هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد، (۳۸)

وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾

و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده [هیچ نصیب و بهره ای] نیست، (۳۹)

وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ﴿۴۰﴾

و اینکه تلاش او به زودی دیده خواهد شد؛ (۴۰)

ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿۴۱﴾

سپس به تلاشش پاداش کامل خواهند داد؛ (۴۱)

وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى ﴿۴۲﴾

و اینکه پایان [همه امور] به سوی پروردگارتوست؛ (۴۲)

وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿۴۳﴾

و این اوست که می خنداند و می گریاند؛ (۴۳)

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿۴۴﴾

و هم اوست که می میراند و زنده می کند. (۴۴)

وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۴۵﴾

واوست که دو زوج نر وماده آفرید، (۴۵)

مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿۴۶﴾

از نطفه هنگامی که در رحم ریخته شود. (۴۶)

وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿۴۷﴾

و پدید آوردن جهان دیگر بر عهده اوست، (۴۷)

وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿۴۸﴾

و اوست که شما را توانگر کرد و سرمایه قابل ذخیره بخشید، (۴۸)

وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿۴۹﴾

و او پروردگار [ستاره] شِعری است، (۴۹)

وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿۵۰﴾

و اوست که قوم عاد نخستین را هلاک کرد، (۵۰)

وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾

و [نیز] قوم ثمود را به طوری که [کسی از آنان را] باقی نگذاشت (۵۱)

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾

وقوم نوح را پیش تر [هلاک کرد]؛ زیرا آنان ستمکارتر و سرکش تر بودند (۵۲)

وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾

و شهرها [ی قوم لوط] را زیر و رو کرد و به زمین کوبید. (۵۳)

فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴﴾

پس [عذاب خدا] آنان را احاطه کرد آن مقدار که احاطه کرد. (۵۴)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿۵۵﴾

پس [ای انسان!] در کدام یک از نعمت های پروردگارت تردید می کنی [که آیا از سوی خدا هست یا نیست؟!] (۵۵)

هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿۵۶﴾

این پیامبر [نیز] بیم دهنده ای از [زمره] بیم دهندگان پیشین است. (۵۶)

أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿۵۷﴾

قیامت نزدیک شد. (۵۷)

لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ﴿۵۸﴾

کسی جز خدا برطرف کننده [سختی ها و هول و هراسش] نیست. (۵۸)

أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ﴿۵۹﴾

آیا از این سخن تعجب می کنید؟ (۵۹)

وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿۶۰﴾

و [با چنین وضعی که دارید هنوز] می خندید و نمی گریید؟! (۶۰)

وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿۶۱﴾

و همواره سرکشی می کنید و غافلانه به خوشی و خوشگذرانی مشغول هستید؟! (۶۱)

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿۶۲﴾

پس [با این وصف که قیامتی سنگین در پی دارید، بیایید] خدا را سجده کنید و بپرستید. (۶۲)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾

قیامت بسیار نزدیک شد، و ماه از هم شکافت. (۱)

وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿۲﴾

و اگر معجزه ای را ببینند، روی بگردانند و گویند: [این] جادویی همیشگی است! (۲)

وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿۳﴾

و [قرآن، رسالت پیامبر و معجزه را] انکار کردند و هواهای نفسانی خود را پیروی نمودند، در حالی که هر کاری [چه خیر و چه شر، چه حق و چه باطل در قرارگاه ویژه خود] قرار می گیرد [و اینان به زودی خواهند دانست که قرآن و پیامبر بر حق است یا معبودانشان؟] (۳)

وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿۴﴾

بی تردید آنچه از خبرها [ی گذشتگان] که [در آن] مایه بازداشتن [از کفر و شرک و گناهان] است برای آنان آمده است. (۴)

حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿۵﴾

[این خبرها] پندی رساست، ولی هشدارها [به این ستمکاران لجوج] سودی نمی بخشد. (۵)

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُكُرٍ ﴿۶﴾

بنابراین از آنان روی بگردان [و] روزی را [یاد کن] که آن دعوت کننده [یعنی اسرافیل] آنان را به امری بس دشوار و هولناک دعوت می کند. (۶)

خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿۷﴾

در حالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، هم چون ملخ های پراکنده از گورها بیرون آیند. (۷)

مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ﴿۸﴾

شتابان به سوی آن دعوت کننده می روند و کافران می گویند: امروز روز بسیار سختی است. (۸)

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾

پیش از آنان قوم نوح [پیامبران] را تکذیب کردند، پس بنده ما [نوح] را هم تکذیب کردند و گفتند: دیوانه است، و جن زده ای است [که آثاری از گزند جن در او می باشد.] (۹)

فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿۱۰﴾

پس پروردگارش را خواند که من مغلوب شده ام [و از ستم و زورگویی آنان دلتنگم] بنابراین انتقام [مرا از اینان] بگیر. (۱۰)

فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿۱۱﴾

پس [در پاسخ درخواستش] درهای آسمان را به آبی بسیار فراوان و ریزان گشودیم، (۱۱)

وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿۱۲﴾

و زمین را به [جوشیدن] چشمه هایی [پر آب] شکافتیم؛ پس آبِ آسمان و زمین برای کاری که مقدّر شده بود به هم پیوستند، (۱۲)

وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿۱۳﴾

و او را بر کشتی که دارای تخته ها و میخ ها بود سوار کردیم، (۱۳)

تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ ﴿۱۴﴾

که زیر نظر ما روان بود. [و این] پاداشی بود برای کسی که مورد تکذیب قرار گرفته بود. (۱۴)

وَلَقَدْ تَرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۵﴾

و بی تردید آن سرگذشت را [برای آیندگان] مایه پند و عبرت باقی گذاشتیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟ (۱۵)

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۶﴾

پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟ (۱۶)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿۵۴﴾

یقیناً پرهیزکاران در بهشت ها و [کنار] نهرها هستند؛ (۵۴)

فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ﴿۵۵﴾

در جایگاهی حق و پسندیده نزد پادشاهی توانا. (۵۵)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الرَّحْمَنُ ﴿۱﴾

[خدای] رحمان (۱)

عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾

قرآن را تعلیم داد. (۲)

خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾

انسان را آفرید؛ (۳)

عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿۴﴾

به او بیان آموخت؛ (۴)

الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾

خورشید و ماه با حسابی [منظم و دقیق] روانند؛ (۵)

وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ﴿۶﴾

و گیاه و درخت همواره [برای او] سجده می کنند؛ (۶)

وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾

و آسمان را برافراشت و [برای سنجش هر امر معنوی و مادی] ترازو نهاد؛ (۷)

أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾

تا در [سنجیدن با] ترازو طغیان روا مدارید [و از مرز عدالت و انصاف مگذرید.] (۸)

وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾

و ترازو را به عدالت برپا دارید و از ترازو مکاهید؛ (۹)

وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿۱۰﴾

و زمین را برای [زندگی] مردم نهاد؛ (۱۰)

فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿۱۱﴾

در آن میوه ها و نخل ها با خوشه های غلاف دار است؛ (۱۱)

وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿۱۲﴾

و دانه های با سبوس و کاه و گیاهان خوشبوست، (۱۲)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۳﴾

پس [ای انس و جن!] کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ (۱۳)

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿۱۴﴾

انسان را از گلی خشکیده مانند سفال آفرید. (۱۴)

وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿۱۵﴾

و جن را از آمیزه ای [از شعله های مختلف] آتش به وجود آورد. (۱۵)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۶﴾

پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ (۱۶)

رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿۱۷﴾

پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است. (۱۷)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۸﴾

پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ (۱۸)

مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ﴿۱۹﴾

دو دریای [شیرین و شور] را روان ساخت در حالی که همواره باهم تلاقی و برخورد دارند؛ (۱۹)

بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿۲۰﴾

[ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!] (۲۰)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۱﴾

پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ (۲۱)

يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۲۲﴾

از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون می آید. (۲۲)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۳﴾

پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ (۲۳)

وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۲۴﴾

و او را در دریا کشتی های بادبان برافراشته چون کوه هاست. (۲۴)

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۵﴾

پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ (۲۵)

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾

همه آنان که روی این زمین هستند، فانی می شوند. (۲۶)

وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۲۷﴾

و تنها ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی می ماند. (۲۷)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَاقَّةُ ﴿۱﴾

آن روز ثابت و حق [که وقوعش حتمی و تردیدناپذیر است،] (۱)

مَا الْحَاقَّةُ ﴿۲﴾

آن روز ثابت و حق چیست؟ (۲)

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿۳﴾

و تو چه می دانی که آن روز ثابت و حق چیست؟ (۳)

كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿۴﴾

[قوم] ثمود و عاد آن روز کوبنده را انکار کردند؛ (۴)

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ﴿۵﴾

اما قوم ثمود با عذابی سرکش هلاک شدند، (۵)

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿۶﴾

و اما قوم عاد با تندبادی بسیار سرد و طغیان گر نابود شدند، (۶)

سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿۷﴾

که خدا آن را هفت شب و هشت روز پی در پی بر آنان مسلط کرد و [اگر آنجا بودی] می دیدی که آنان مانند تنه های پوسیده و پوک درختان خرما روی زمین افتاده [و هلاک شده اند.] (۷)

فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ ﴿۸﴾

آیا از آنان هیچ باقی مانده ای می بینی؟ (۸)

وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿۹﴾

و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و مردم شهرهای زیر و رو شده [قوم لوط] مرتکب گناهان بزرگ شدند، (۹)

فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً ﴿۱۰﴾

و فرستاده پروردگارشان را نافرمانی کردند و خدا هم آنان را به عذابی سخت گرفت. (۱۰)

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ ﴿۱۱﴾

هنگامی که آب طغیان کرد، ما شما را در کشتی سوار کردیم، (۱۱)

لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ ﴿۱۲﴾

تا آن را برای شما مایه تذکر و بیداری قرار دهیم و گوش شنوا آن را [به عنوان مایه عبرت و تذکر] حفظ کند. (۱۲)

فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾

پس چون در صور یک بار دمیده شود، (۱۳)

وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ﴿۱۴﴾

و زمین و کوه ها از جای خود برداشته شوند و هر دوی آنها یک باره درهم کوبیده و ریز ریز گردند! (۱۴)

فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿۱۵﴾

پس آن روز است که آن واقعه بزرگ واقع می شود؛ (۱۵)

وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ﴿۱۶﴾

و آسمان بشکافد و در آن روز است که از هم گسسته و متلاشی گردد؛ (۱۶)

وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿۱۷﴾

و فرشتگان [برای اجرای دستورها حق] بر کناره ها و اطراف آسمان قرار می گیرند، ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل می کنند. (۱۷)

يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْكُمْ خَافِيَةٌ ﴿۱۸﴾

آن روز [همه شما برای حسابرسی به پیشگاه خدا] عرضه می شوید در حالی که هیچ [عمل و نیّت] پوشیده ای از شما پنهان نمی ماند. (۱۸)

فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ ﴿۱۹﴾

اما کسی که پرونده اش را به دست راستش دهند، می گوید: [ای مردم!] پرونده مرا بگیرید و بخوانید. (۱۹)

إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ ﴿۲۰﴾

من یقین داشتم که حساب اعمالم را می بینم [به این سبب همه اعمالم را هماهنگ با احکام خدا انجام دادم و کردار بدم را اصلاح کردم.] (۲۰)

فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ﴿۲۱﴾

پس او در یک زندگی خوش و پسندیده ای است. (۲۱)

فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿۲۲﴾

در بهشتی برین (۲۲)

قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ ﴿۲۳﴾

که میوه هایش در دسترس است. (۲۳)

كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ﴿۲۴﴾

[به آنان گویند:] بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد به سبب اعمالی که در ایام گذشته انجام دادید؛ (۲۴)


إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَى ﴿۲۶﴾

بی تردید در این سرگذشت برای کسی که [از عذاب خدا] بترسد عبرتی است. (۲۶)

أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿۲۷﴾

آیا آفریدن شما [پس از مرگ] دشوارتر است یا آسمان که او آن را بنا کرد؟ (۲۷)

رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾

سقفش را برافراشت، پس آن را درست و نیکو قرار داد، (۲۸)

وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾

و شبش را تاریکو روزش را روشن ساخت، (۲۹)

وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾

و زمین را پس از آن گسترانید، (۳۰)

أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾

و از آن آبو چراگاهش را بیرون آورد، (۳۱)

وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿۳۲﴾

و کوه ها را محکم و استوار نمود (۳۲)

مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۳﴾

تا مایه بهرهوری شما و دام هایتان باشد. (۳۳)

فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ﴿۳۴﴾

پس زمانی که آن حادثه بزرگ تر [و غیر قابل دفع] در رسد، (۳۴)

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿۳۵﴾

در آن روز انسان آنچه تلاش و کوشش کرده به یاد آورد (۳۵)

وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَى ﴿۳۶﴾

و دوزخ رابرای هر بیننده ای آشکار سازند، (۳۶)

فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿۳۷﴾

و اما کسی که طغیان و سرکشی کرده (۳۷)

وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۳۸﴾

و زندگی دنیا را [بر زندگی ابد و جاوید آخرت] ترجیح داده، (۳۸)

فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾

پس بی تردید جایگاهش دوزخ است؛ (۳۹)

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾

و اما کسی که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛ (۴۰)

فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾

پس بی تردید جایگاهش بهشت است. (۴۱)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾

سوگند به خورشید و گسترش روشنی اش (۱)

وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾

و به ماه هنگامی که از پی آن برآید (۲)

وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾

و به روزچون خورشید را به خوبی آشکار کند (۳)

وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾

و به شب هنگامی که خورشید را فرو پوشد (۴)

وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵﴾

و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد (۵)

وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿۶﴾

و به زمین و آنکه آن را گستراند (۶)

وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾

و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود، (۷)

فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾

پس بزه کاری و پرهیزکاری اش را به او الهام کرد. (۸)

* ترجمه: حسین انصاریان