از این رو اگر انسان به قول معروف فقط «در جوانی جوانی کند» و برای آینده مادی و معنوی خود برنامه و تلاشی نداشته باشد، طبیعی است که نتواند با خاطری آسوده به آینده امیدوار باشد. خطری که امام صادق(ع) اینطور درباره آن هشدار میدهند:
مقالات شنبه 6 بهمن
اگر انسان بنا دارد برای آخرت و حتی دنیایش کاری بکند، برای موفق شدن نیاز دارد از همان جوانی در پی اهداف خود برود تا بتواند در سنین پیری از ثمره زحمات جوانی بهره ببرد.
شغل خوب، تحصیلات عالیه، جایگاه اجتماعی مناسب، و نیز مواردی چون اهل نماز بودن، عادت به تقوا و پرهیز از معاصی، تحصیل اعتقادات و...، نمونههای مختلف دنیایی و آخرتی از دستاوردهایی است که هر کسی ممکن است در پی آنها باشد. حال اگرچه رفتن در پی این توفیقات حتی در سنین پیری هم پسندیده و ارزشمند است، اما دست یافتن به بعضی از آنها بدون مقدمهسازی لازم در جوانی، چندان ساده نیست...
از این رو اگر انسان به قول معروف فقط «در جوانی جوانی کند» و برای آینده مادی و معنوی خود برنامه و تلاشی نداشته باشد، طبیعی است که نتواند با خاطری آسوده به آینده امیدوار باشد. خطری که امام صادق(ع) اینطور درباره آن هشدار میدهند:
«همچنین اگر شخص به طول عمر و بقاى خود اطمينان بيابد، در درياى لذات و معاصى غرق مىگردد. او به اين اميد كه در پايان عمر توبه خواهد كرد، همواره در رسيدن به شهوات مىكوشد. بىشك خداى جلوعلا از اين عقيده خشنود نيست و آن را از بندگانش نمىپذيرد. اگر تو غلامى داشته باشى كه يك سال خشم و نارضايتى تو را سبب شود و يك روز يا يك ماه خشنودت سازد، آيا از او مىپذيرى؟ بىترديد نمىپذيرى و تا وقتى كه در همه كار و همه وقت فرمان تو را نبرد و سفارشت را گوش فرا ندهد، او را بندهاى صالح نمىشمارى.
اگر بگويى مگر نشده كه گاه شخصى تمام اوقاتش را در معصيت و گناه گذرانده، آنگاه توبه نموده و توبه او پذيرفته شده است؟ پاسخ مىدهيم: اين امر هنگامى است كه شهوات بر انسان چيره گردند و از مخالفت با آنها عاجز شود، نه اينكه اساس كار را بر ارتكاب معصيت بگذارد [تا آخر كار توبه كند]. تنها در اين صورت خداوند از او مىگذرد و با بخشايش بر او تفضل مىكند. اما كسى كه با توجه و با قصد گناه كار مىكند تا در پايان كار توبه كند، در واقع مىكوشد تا كسى را بفريبد كه فريفتنى نيست! او مىخواهد لذت نقد را بگيرد و قول توبه نسيه بدهد!
غالبا چنين اشخاصى در عمل به اين وعده خود توفيق چندانى نمىيابند، زيرا دل كندن از لذت و رفاه و دشوارى توبه بهويژه در دوران كهولت و ضعف بدن كارى بسيار دشوار [و گاه ناشدنى] است.
وانگهى معلوم نيست كه بر اثر فردا فردا كردن، مرگ غافلگيرش نكند و او را بدون توبه از دنيا نبرد. چنان كه گاه كسى براى مدتى قرضى گرفته، ولى آنقدر درنگ و فردا فردا مىكند كه وقتی زمان پرداخت فرا مىرسد، پولش تمام شده و قرض بر گردن او باقى است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۸، با اندکی تصرف)