رسول اکرم (ص) فرمود: میدانستم که با ریختن خاک، نظم خشتها بر هم میخورد و روی بدن سعد میریزد، ولی خداوند دوست دارد بندهای را که وقتی کاری میکند آن را محکم و متقن انجام دهد.
روایات چهارشنبه 6 فروردین
سعد بن معاذ از اصحاب رسول اکرم(ص) بود. وقتی از دنیا رفت و مرگش را به حضرت خبر دادند، حضرت با اصحاب خود حرکت نموده به منزل سعد آمد. دستور داد او را غسل دهند و خود آن حضرت مانند صاحب عزا در کنار در ایستاد. پس از پایان غسل و کفن، جنازه را در تابوت گذاردند و به طرف گورستان حرکت کردند. نبی گرامی بدون کفش و عبا جنازه را تشییع مینمود و گاه خود حضرت چوب تابوت را به دوش میگرفت.
به قبرستان آمدند و قبر مهیا گردید. پیامبر اسلام(ص) برای دفن سعد خودش به داخل قبر رفت، جنازه را گرفت و خواباند و خشتهای لحد را چید. بین خشتها شکافهایی بود. حضرت میفرمود: به من لاشه سنگ و کلوخ بدهید. میگرفت و فاصلهها را سد مینمود. پس از آنکه از دفن فراغت یافت، از قبر خارج شد. خاک ریختند و قبر را پر کردند.
رسول اکرم(ص) برای آنکه به اطرافیان بفهماند چرا فواصل بین خشتها را پر کرده است، فرمود: میدانستم که با ریختن خاک، نظم خشتها بر هم میخورد و روی بدن سعد میریزد، ولی خداوند دوست دارد بندهای را که وقتی کاری میکند آن را محکم و متقن انجام دهد. (سخن و سخنوری، ص۳۰۰ به نقل از امالی شیخ طوسی، ج۲، ص۴۱)
مرحوم آیتالله فلسفی در کتاب سخن و سخنوری صفحه ۳۰۰ تا ۳۰۲ ضمن بیان این روایت، با مثالی جالب مفهوم فرمایش رسول خدا(ص) را اینطور توضیح میدهد:
فرض کنید یک زندانی قرار است صبح فردا اعدام شود. اما شب قبل از اعدام به آپاندیس حاد مبتلا میشود و نیاز به جراحی فوری پیدا میکند. در چنین موقعیتی این متهم را به بیمارستان منتقل میکنند. پزشک معالج نیز اگرچه از سرنوشت روز بعد این بیمار مطلع است، اما خود را موظف میبیند بدون درنظر گرفتن وضعیت بیمار، مسئولیت خود را بهدرستی انجام داده و مثل یک بیمار عادی برای مداوای او بکوشد. منظور رسول خدا(ص) نیز همین است که انسان در هر حالی که هست، صحت عمل و درستکاری را فراموش نکند و آنچه برعهده دارد را محکم و متقن انجام دهد.