محرم
بخیل و خوراک خروس

پند تاریخ بخل


روایات    چهارشنبه 17 اردیبهشت

بخیل و خوراک خروس

بخیلی خروسی کشت و به غلام خود داد. گفت: اگر از عهده پختن این خروس خوب برآیی، تو را آزاد می‌کنم. غلام هرچه توانست جدیت کرد تا شاید از بندگی آزاد شود. وقتی غذا حاضر شد، بخیل آب خروس را خورده، خروس را به جا گذاشت، گفت: اگر آشی با همین خروس درست کنی، آزادت می‌کنم. غلام شوربای خوبی تهیه کرد. باز بخیل شوربا را خورد و خروس را گذاشت و غلام را آزاد نکرد. برای مرتبه سوم دستور داد با پیکر خروس حلیمی تهیه نماید. غذاهای رنگارنگ با یک خروس دستور می‌داد، غذا را می‌خورد و خروس را نگه می‌داشت!

بالاخره غلام به تنگ آمده گفت: آقای من! دیگر مرا میلی به آزاد شدن نیست. شما را به خدا سوگند این خروس را آزاد کنید و بخورید تا از دست شما راحت شود...

📖 منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۶۲