دشمنی معاویه با حضرت علی(ع) به جایی رسید که نمیتوانست اسم او را بشنود و از نام نهادن به اسم علی جلوگیری میکرد! نقل شده امیرالمؤمنین(ع) چند روزی بود عبدالله بن عباس را ملاقات نکرده بود. روزی پرسید: چه شده که ابن عباس دیده نمیشود؟ گفتند: خداوند به او فرزندی عنایت کرده. بعد از نماز فرمود: برویم پیش او.
حضرت به خانه عبدالله بن عباس رفت و برای این مولود به او تبریک گفت. آنگاه فرمود: خدای را شکر میکنم و امیدوارم درباره این فرزند به تو برکت عنایت کند. سپس پرسید: چه نامی برایش انتخاب کردهای؟ ابن عباس گفت: جایز است با بودن شما، من برایش نام بگذارم؟! حضرت فرمود: او را بیاور. فرزندش را آورد. حضرت نوزاد را گرفت و کامش را برداشت و دعای خیر دربارهاش نمود. سپس مولود را داد به دست پدرش و فرمود: بگیر، او را علی نامیدم و کنیهاش را ابوالحسن گذاشتم.
وقتی معاویه برخاست، به ابن عباس گفت: شما نمیتوانید هم اسم و هم کنیه علی(ع) را روی فرزند خود بگذارید. کنیهاش را من «ابو محمد» میگذارم. این کنیه هم برای او ماند.
بنیامیه هرگاه میشنیدند مولودی به نام علی نامیده شده او را میکشتند! مردم از ترس بنیامیه اسم فرزندان خود را عوض میکردند.
📖 منبع: پند تاریخ، ج۷، ص۱۲۱ و الغدیر، ج۱۰، ص۲۸۷