سخنرانی

چگونگی تعبیر واژه های عالم خواب پس از بیداری

مبحث رؤیا
9 چگونگی تعبیر واژه های عالم خواب پس از بیداری
مبحث رؤیا
  • مروری بر مطالب این جلسه:

    بیان تعبیر خواب و واژه های رؤیا مانند تعبیر دیدن آب، آبادانی، آسمان، عسل، انگشتر،باران، ازدواج کردن در خواب، تشنگی، توبه کردن در خواب، لباس، جوان شدن و پیر شدن، خود را مرده دیدن، جوراب، چادر، حج رفتن، خندیدن در خواب و تبسم و ...

    تاریخ سخنرانی: 20-06-95

    رؤیا – جلسه 9 – مورخ 20 شهریور 95 – چگونگی تعبیر واژه های عالم خواب پس از بیداری

    پس از مروری کوتاه بر جلسه قبل، مطلبی از مرحوم محدث نوری در رابطه با کتابی از ابن سیرین به نام «منتخب الکلام فی الاحلام» (که ممکن است همان جوامع ابن سیرین باشد) بیان شد. با این مضمون که این کتاب نه می تواند انسان را اشباع و قانع کند و نه می توان گفت به درد نمی خورد و در کل کتاب مفیدی نیست.

     

    اما در ادامه بحث، تعبیر واژه هایی که انسان در رؤیا با آن ها مواجه می شود مطرح شد و و اینکه تعبیر هر یک از آن ها در بیداری چیست، بررسی گردید که تقریباً همه آن واژه ها از قرار زیر بود:

     

    - آب: شامل راه رفتن روی آب - خوردن از آب صاف و گوارا - خوردن آب شور - خوردن از آب دریا – خوردن آب گرم یا داغ – ریختن آب گرم بر روی انسان – فرو رفتن آب زیادی داخل زمین – ریخته شدن آب از آسمان بر سر مردم – جمع شدن آب کدر در خانه انسان – آب دادن به افراد – آب دادن به باغ

    - آبادانی: شامل ساختن مدرسه و مسجد و... – آباد کردن زمینی خراب – خراب شدن جایی

    - آبِ بینی

    - آسمان: شامل اینکه انسان را بالا ببرند و بگویند این آسمانِ اول است – انسان خودش را در آسمان ببیند – در آسمان خانه ای به انسان نشان دهند

    - عسل

    - انگشتر: شامل گم شدن یا دزدیده شدن انگشتر – شکسته شدن رکاب انگشتر و باقی ماندن نگینش – انسان خودش انگشتر خودش را بشکند

    - باران: شامل اینکه باران بر همه ببارد یا بر عده ای خاص – باران در وقت خودش نبارد

    - تاریکی و تبدیل شدن تاریکی به روشنایی

    - طلاق و ازدواج در خواب: شامل ازدواج یا طلاق – ازدواج با کسی که مرده است – ازدواج انسان با کسی که او را نمی شناسد

    - تشنگی: شامل تشنه بودن در خواب – آب دادن به انسان درحالیکه تشنه است

    - توبه کردن در خواب

    - لباس: شامل پاره بودن لباس – رنگ لباس – لباس وصله دار

    - جنازه: شامل اینکه انسان ببیند مرده است و دارند جنازه اش را می برند

    - خواب دیدن اینکه انسان جوان یا پیر شود

    تذکر: هدف از گفتن این مطالب این است که انسان در صدد ترمیم آنچه در خوابش دیده است باشد. مثلاً اگر انسان خوابی دید که تعبیرش به خطر افتادن دین او است، از دینش مراقبت کند.

    - جوراب: شامل اینکه انسان جوراب به پا کند – جورابش تمیز باشد

    - چادر: شامل اینکه سالم باشد یا کهنه یا پاره

    - حج

    - خانه دادن به انسان در زمین (به شرطی که خراب نشود)

    - خندیدن: شامل قهقه زدن – آرام خندیدن – تبسم

    - گریه کردن

    - خوردنی ها: شامل اینکه خوشبو باشند – بد مزه باشند

    - دختر دار شدن

    - مردن دختر انسان

    - درد کردن اعضای بدن در خواب: شامل اینکه یک عضو بدن باشد یا همه اعضا – درد کبد یا جگر – درد دست – درد سر – درد انگشت – درد شکم

    - فقر در خواب

    - ثروتمند شدن در خواب

    - صدقه دادن به فقیر در خواب: شامل اینکه آیا به کافر صدقه بدهد یا به غیر کافر

    - دریا: شامل دیدن دریا در خواب - نگاه کردن به دریای صاف و زلال – آب دریا تیره و ناپاک باشد – غرق شدن انسان در دریا و بالا آمدن جسدش – غرق شدن در دریا و سالم بیرون آمدن – راه رفتن روی دریا و خیس نشدن – سرگردان شدن انسان در دریا و اینکه نداند به کدام سو برود – صید کردن از دریا – خوردن از آب شور دریا

    - دست زدن و شادی کردن به تنهایی در خواب

    - بریده شدن دست انسان: شامل خواب دیدن اینکه انسان به محکمه ای برود و حاکم آن دستور بریدن دستش را بدهد و دستش را هم ببرند – قطع شدن هر دو دست – خود انسان دست خودش را ببرد

    - کار کردن انسان با دست چپ درحالیکه راست دست باشد

    - دست و رو شستن در خواب: شامل اینکه آب زلال باشد یا کثیف

    - دعا کردن در خواب: شامل دعا کردن یا خواندن دعای مخصوصی که انسان نمی داند چه دعایی است

    - دندان: شامل اینکه کدام دندان باشد – لق شدن دندان – افتادن دندان – شبیه شیشه و سفال شدن دندان - و...

    - دوختن لباس: شامل اینکه انسان لباس خودش را بدوزد – لباس مردانه بدوزد یا زنانه – سوزن به دست گرفتن و ندوختن لباس – لباس دوخته زیاد در خانه داشتن

     

    در پایان جلسه باز این تذکر داده شد که خواب ها عموماً تنبّهی برای انسان هستند و انسان باید از خواب تنبّه بگیرد (مثلاً اگر راه بدی را دارد می رود، از آن دست بردارد).