معراج – جلسه 6 - ورود پیامبر اکرم (ص) به آسمان دوم ، مورخ 10-04-1396
]این جلسه با بیان روایتی از خود پیامبر اکرم (ص) پی گرفته شد که در آن روایت حضرت به شرح آنچه که دیده بود می پردازد:[
در این روایت حضرت می فرماید که وقتی به آسمان دوم وارد شد، با ملکی برخورد کرد که جثه بزرگی داشت و برخلاف سایر فرشتگان چهره ای عبوس، گرفته، کریه و بدون لبخند داشت. پیامبر (ص) وقتی از جبرئیل (ع) می خواهد که او را معرفی کند، جبرئیل می گوید که او کلید دار و مسئول کل جهنم است. پیامبر (ص) بعد از گفت و گویی با او بیان می کند که می خواهم جهنم را ببینم و آن فرشته هم صحنه ای از جهنم نشان حضرت می دهد. پس از آن پیامبر (ص) با حضرت آدم (ع) ملاقات و گفت و گویی می کند ]جزئیات تمام این ها در جلسه توضیح داده شد[. پس از ملاقات با حضرت آدم (ع)، پیامبر (ص) به ملکی عظیم الجثه برخورد می کند که در میان جمعی از ملائکه نشسته بود. پیامبر (ص) می فرماید که دیدم همه دنیا بین دو زانوی او قرار داشت و لوحی از نور در دست داشت و مطالعه می کرد! در اینجا جبرئیل به پیامبر (ص) می گوید که او عزرائیل (ع) است و حضرت هم می رود و با او گفت و گویی می کند. در ادامه جلسه 3 نکته در باره این ملاقات توضیح داده شد:
1- اینکه کل دنیا بین دو زانوی عزرائیل قرار داشت، می تواند سه معنی داشته باشد: الف) یا خود عزرائیل آنقدر بزرگ بوده که همه دنیا بین دو زانویش جا می شده. 2) خداوند فاصله بین ملکولی ذرات کره زمین را از بین برده تا حدی که بین دو زانوی عزرائیل جا شود. 3) خداوند اراده کرده که کوچک شده کره زمین را در اختیار عزرائیل قرار بدهد.
2- لوحی از نور: این لوح به این صورت بوده که مثلاً در آن می آمد که فلانی فرزند فلانی تا 17 ثانیه دیگر باید قبض روح شود. در اینجا برای فهم بهتر مثال هایی از الواح یا نوشته های نورانی که در روایات آمده بیان شد.
3- در بخشی از این ملاقات، عزرائیل به پیامبر (ص) می گوید: «تمام خیرات را می بینم که در امت تو هست.» حال توضیح این جمله: یعنی از یک طرف آخرین امت، امت پیامبر خاتم (ص) است و تا قیامت پیامبر دیگری نخواهد آمد و امتی هم نخواهد داشت و از طرفی دسترسی امت پیامبر خاتم (ص) به خیرات بیش از امت هر پیامبر دیگری است (همانطور که طی سال های دراز تنوع مرکب ها، لباس ها، مضرات و... بسیار زیاد شده، تعداد و تنوع خیرات هم زیاد شده است). به همین خاطر می گوید تمام خیرات در امت تو هست.
پس از پایان گفت و گوی جالب عزرائیل و پیامبر (ص) حضرت به راه خود ادامه می دهد تا آنکه از قسمتی عبور می کند که خداوند در آنجا مانند یک نمایشگاه، در غرفه هایی چیز هایی را برای دیدن پیامبر (ص) به نمایش گذاشته بود. پیامبر (ص) در آنجا عده ای را دید که جلوی آن ها غذاهایی خوشمزه از گوشت پاک و حلال قرار داشت اما این افراد به آن لب نمی زدند، بلکه می رفتند و از غذاهایی از گوشت های نجس، ناپاک و حرام که کمی آن طرف تر قرار داشت می خوردند! پیامبر (ص) وقتی از جبرئیل می پرسد این ها چه کسانی هستند؟، پاسخ می دهد این ها حرام خواران امت تو هستند که حلال را میگذارند و از حرام لذت می برند.
در اینجا استاد پس از بیان مثال هایی در همین باره، داستانی جالب و پند آمیز درباره دزدیده شدن دهنه مرکب حضرت علی (ع) بیان کردند و در آخر گفتند: ما باید از بحث معراج نتیجه اعتقادی و اخلاقی بگیریم. ما باید در این دنیا درست بشویم، بعد برویم.