سخنرانی
  • مروری بر مطالب این جلسه:

    تاریخ جلسه: 1-4-1398

    خلاصه متن این جلسه:

     

    تذکر1: همانطور که در جلسه قبل گفته شد بین انسان و جن ارتباطی نیست و برای دریافت اطلاعات درباره آن باید به خالق آن رجوع کرد.

    با توجه به آیه ۲۷ سوره مبارکه اعراف "... إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ..." ابلیس و جماعت او شما را می بینند از جایی که شما آنها را نمی بینید. با توجه به این آیه اینکه بعضی می گویند جن را دیدیم درست نیست. البته بعداً اشاره خواهیم کرد که چه چیزی را دیده اند.

    تذکر ۲: وقتی چیزی را از مسیر درست آن رفته و به آن رسیدیم دوباره به ابتدای آن نباید بازگشت بود. لذا وقتی یافتیم که جن دیده نمی شود، نباید دوباره رو کرد به افواه مردم.

     

    کیفیت خلقت جن:
    آیه 26 و 27 سوره مبارکه حجر " وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (٢٦) وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ (27) : ما که خدا هستیم انسان را از گل خشکیده ای ازگل سیاه خالص شده آفریدیم و قبل از انسان جن را آفریدیم از آتش سموم."

     

    بررسی واژه سموم:
    صاحب کتاب قاموس قرآن در جلد 3 صفحه 328: نار سموم یعنی آتش نافذ و ظاهراً حرارت یا نیروی مخصوصی است که جن از آن آفریده شده است.
    [ این قدرت نمایی خارق را نشان می‌دهد که آتش را خلق و سپس از آتش جن را می‌آفریند ]

     

    المیزان جلد ۱۲ صفحه ۱۵۲: سموم بادی است گرم و سوزان که اثر آن وقتی به انسان می خورد مثل اثر سم است.
    صاحب المنجد می گوید: سموم به معنای باد گرم و سوزان است.

    سوره الرحمن آیه ۱۴ و ۱۵ "خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (14) وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ(15): خداوند انسان را از گلی خشکیده مانند سفال و گل پخته شده آفریده است و جن را از مخلوطی از آتش(مخلوطی از آتش) آفرید."

     

    علامه طباطبایی در باب این آیات می فرمایند با توجه به آیه ۲۷ سوره حجر که مبدأ خلقت جن را آتش سموم دانسته و آیات فوق که مبدأ خلقت جن را مخلوطی از آتش می داند، منافاتی با هم ندارند و حاصل و خلاصه این آیات این است که مبدأ خلقت جن بادی گرم و سوزان بوده که این باد گرم و سوزان از شعله ی آمیخته ی به دود آتش برخاست بوده است.

     

    صاحب المنجد می گوید: مارج شعله‌ای است دارای لهیب و شراره ی شدید که به سیاهی آتش آمیخته است.
    کتاب فیض القدیر در جلد ۳ صفحه ۵۹۹: مَارِجٍ مِنْ نَارٍ یعنی از آتشی که مختلط و آمیخته است به هوا. همچنان که آدم از دو عنصر آب و خاک آمیخته شده آفریده شده است.


    شیخ عبدالرزاق کاشانی در شرح فصوص الحکم، صفحه 237 و 238: اجنه در قرآن به عنوان جمع جن نیامده بلکه به چیزهای پوشیده شده و پنهان آمده است. می‌گوید اجنه ارواحی هستند توانمند و اجرامی  لطیف که بر آنها آتش و هوا غلبه دارد، همچنان که بر ما انسیان زمین یعنی آب و خاک غلبه دارد.

    توجه شود که فقط خلقت اولیه برای انسان از گل بوده است و استمرار خلقت آن به واسطه ازدواج و تَوالُد (زادوولد کردن) است. باید دانست که خلقت اولیه برای جن هم همینطور است و خلقت بعدی جن هم به واسطه ازدواج و توالد است که با آیات دیگر قرآن کریم آن را اثبات خواهیم کرد.

    آیه ۷ و۸ سوره مبارکه سجده " … وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ (7) ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ(8): خداوند خلقت انسان را از گل آغاز کرد پس نسل او را از آبی پست قرار داد".
    در مورد استمرار خلقت جن در قرآن از آیات به قرینه استفاده می شود.

     

    مرحوم علامه طباطبایی در المیزان جلد 12 صفحه 152 و 153 می گویند: ظاهر آیات قرآن از این جهت که خلقت انسان را در مقابل خلقت جن قرار داده می رساند که مراد خلقت ابتدایی جن از آتش و ابتدای ظهور وی بوده، اما اینکه آیا استمرار خلقت جن هم مانند خلقت اولیه او از آتش بوده یا خیر، ظاهراً خداوند سبحان در این باره بیانی ندارد جز اینکه در بعضی موارد از کلام الهی برای ابلیس ذریه و اولادی قرار داده شده است همچنانکه فرمود " وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلً: و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس جز ابليس سجده كردند كه از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد آيا او و نسلش را به جاى من دوستان خود مى‏ گيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند - کهف آیه 50" و مرگ را به جنیان هم نسبت داده است همچنان که می فرماید "... وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ … وعده عذاب قطعی شد بر آنها در میان جماعاتی از جن و انس که قبلا مرده بودند - فصلت آیه 50".

    کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم از حسن مصطفوی جلد ۶ صفحه ۶۵: جن از آتش آفریده شده است اما منظور خلقت فعلی جن نیست همچنان که منظور از خلقت انسان از خاک، خلقت فعلی انسان نیست.

     

    روایتی از بحارالانوار جلد 60 صفحه ۸۲: امام باقر علیه السلام از امیر المومنین علیه السلام نقل می‌کند که حضرت فرمود خداوند پس از خلقت ملائکه، در زمین جن را آفرید و جن روحانی بود نه مادی. خداوند جنیان را در مرتبه ای پایین تر از ملائکه آفرید و برایشان بالهایی قرارداد. لکن جنیان در مقدار پرواز کردنشان و چیزهای دیگر در رتبه ملائکه نبودن و خداوند آنها را در طبقات زمین های هفتگانه و فوق آن ساکن فرمود. آنها نیز بدون خستگی روز و شب خداوند را تقدیس می کردند و به آسمان پرواز می کردند و در آسمانها ملائکه را ملاقات و زیارت می کردند و به آنها سلام می کردند و به دیدار ملائکه آرامش می یافتند و از آنها یاد می گرفتند. سپس عده ای از جنیان تمرد کردند و از فرمان خداوند سرپیچی نمودند. فلذا خداوند متعال به خاطر معاصی و گناهانی که مرتکب شده بودند بال‌های این طایفه را فرو ریخت و آنها دیگر نتوانستند به آسمان پرواز کنند و ملائکه را ملاقات نمایند. اما طایفه فرمانبردار کما فی السابق شب و روز به آسمان پرواز می کردند و ابلیس هم که نام او حارث بود خود را به ملائکه اینطور نشان داده بود که از طایفه فرمانبردار است.

    کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم از حسن مصطفوی جلد 2 صفحه 85: براجسام جنیان و ملائکه نام جسد اطلاق نمی شود برای این که آنها از عالمی هستند ماورای عالم ماده.

    انواع سگانه ملک، جن و شیاطین می توانند به منافذ تنگ و باریک نفوذ کنند یعنی می توانند از دیوار رد شده، داخل آب شوند بدون خفه شدن.


    و در ادامه حدیث از امیرالمومنین(ع): … و من (خدای تعالی) شیاطین جن را از زمین برانم و در هوا و گوشه ها و بیابانهای زمین جای دهم. خلق من آنها را نمی بینند و با آنها مجالست و معاشرت نمی کنند و با آنها نمی خورند و نمی آشامند. خلق من جن را نمی بینند.

     

    مطلب آخر این جلسه: 
    دیده نشدن جن و ملک طبیعت خلقت آنهاست اما خداوند می‌تواند آنها را قابل رویت کند و البته این کار را هم انجام داده است در زمانی که خواسته باشد معجزه ای به دست یکی از پیامبران یا جانشینان پیامبران یا امامان نورانی -سلام الله علیهم اجمعین- انجام شود و از آن معجزه هم نتیجه و هدفی عقلایی و درست مانند هدایت مردم داشته باشد و برای آن قالب مثالی ای خلق می کند که قابل دیدن باشد.