محرم

مقالات روایات مذهبی اسلامی و کلیپ

توبه بُشر حافی به دست حضرت موسی بن جعفر(ع)

روزی امام موسی بن جعفر(ع) در بغداد از کنار منزل بشر عبور می‌کرد. صدای ساز و نواز از داخل منزل به گوش می‌رسید. در این موقع کنیز بشر برای ریختن خاکروبه از خانه خارج شد. آن حضرت فرمود: کنیز! صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ جواب داد: حر و آزاد است. موسی بن جعفر(ع) فرمود: راست می‌گویی، اگر بنده می‌بود از مولای خود ترس داشت.

کنیز وارد منزل شد. بشر بر سر سفره شراب نشسته بود. علت تاخیر کردن او را پرسید. جواب داد: شخصی رد می‌شد. از من سوال کرد صاحب این خانه عبد است یا حر؟ پاسخ دادم حر است. گفت آری اگر بنده بود از آقای خود می‌ترسید. این سخن چنان در قلب بشر تاثیر کرد که سر از پا نشناخت و با پای برهنه از منزل خارج شد و خود را به موسی بن جعفر(ع) رسانید.

به دست آن حضرت توبه کرد و از گذشته خود پوزش خواست و با چشم گریان بازگشت. از آن روز اعمال زشت خود را ترک کرد و از جمله زهاد به شمار رفت. گویند چون با پای برهنه از پی موسی ابن جعفر(ع) دوید و با این حال توبه کرد، او را حافی (پابرهنه) لقب دادند.

📖 منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۲۳۲ به نقل از روضات‌الجنات، ص۲۳۲

پند تاریخ بندگی

روایات    چهارشنبه 21 خرداد

پند تاریخ-بندگی
بندگی خدا را مقدم بدار

ابومنصور وزیر سلطان طغرل، مردی بود لایق و خداترس. او همه‌روزه بعد از ادای نماز صبح همچنان بر سجاده می‌نشست و تا دمیدن آفتاب دعا می‌خواند و به عبادت می‌پرداخت، سپس سوار می‌شد و به حضور سلطان طغرل می‌رسید.

یکی از روزها برای سلطان امر مهمی پیش آمد و قبل از آفتاب وزیر را به حضور طلبید. مأمورین به منزلش رفتند. دیدند بر سجاده نشسته و مشغول عبادت است. دستور فوری شاه را به وی ابلاغ کردند، ولی او توجه و اعتنایی به آنها ننمود. مامورین بازگشتند و به سلطان گفتند: او مردی است مغرور و خودسر و مقام سلطنت را رعایت نمی‌کند و از فرمان سرباز می‌زند. با این سخنان، آتش غضب شاه را مشتعل ساختند و او را خشمگین نمودند.

آفتاب طلوع کرد. وزیر که از عبادت فارغ گردید، فورا سوار شد و به حضور آمد. سلطان با خشونت و تندی بر وی بانگ زد که چرا دیر آمدی؟ وزیر در پاسخ گفت: ای پادشاه! من بنده خدا هستم و چاکر سلطان طغرل. تا از وظیفه بندگی خداوند فراغت نیابم به چاکری تو نمی‌پردازم.

این سخن محکم و قاطع که از اعماق جان وزیر با ایمان سرچشمه گرفته بود، در دل شاه اثری بس عمیق گذارد، باطنش را طوفانی کرد و اشک چشمش را فرا گرفت و او را مورد تحسین و تمجید قرار داد و گفت: بندگی خدا را بر چاکری ما مقدم دار تا به برکت آن کارها منظم گردد و مملکت بهره‌مند شود.

📖 منبع: سخن و سخنوری، ص ۹۵ (با اندکی تصرف)

پند تاریخ بندگی

روایات    چهارشنبه 20 تیر 1403