در بخش بعدی فرمایشات امام صادق(ع) به مفضل بن عمر، آن حضرت به هم پیوستگی خصوصیات انسانی را مورد اشاره قرار میدهند و در آخر ضمن اشاره به آیه ۱۰۰ سوره انعام، همه این نظم و سازمانیافتگی را نشانهای از خداوند متعال معرفی مینماید:
چه كسى انسان را نر و ماده آفريد، جز آنكه او را براى تناسل پديد آورد؟ چه كسى او را براى تناسل پديد آورد، جز كسى كه او را اميدوار آفريد؟ چه كسى او را اميدوار آفريد و ابزار كار به او داد، جز كسى كه او را كار كن خلق كرد؟ چه كسى او را كاركن آفريد، جز كسى كه او را نيازمند خلق كرد؟ چه كسى او را نيازمند آفريد، جز كسى كه اسباب رفع نياز را برايش پديد آورد؟ چه كسى اسباب رفع نياز را پديد آورد، جز كسى كه ضامن رفع حاجتش شد؟
چه كسى او را در ميان آفريدگان، با عقل و شعور ممتاز كرد، جز كسى كه برايش پاداش و كيفر مقرر فرمود؟ چه كسى او را چاره داد، جز كسى كه او را توان چارهانديشى عطا كرد؟ چه كسى به او چنين قدرتى داد، جز آنكه بر او حجت را تمام كرد؟ چه كسى كارهاى او را كه او قادر به چارهانديشى آنها نيست چاره كرده، جز آنکه كسی قادر بر شكر واقعى او نيست؟
در آنچه گفتم خوب انديشه نما. آيا ذرهاى در اين سازماندهى و نظم و ترتيب، ناهماهنگى مىبينى؟ «بهراستى كه خداوند از آنچه وصف مىكنند پيراسته است (انعام/۱۰۰)». (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۳)
مقالات یکشنبه 1 مهر
این بار امام صادق(ع) یکی از خصوصیات متمایز انسان نسبت به چهارپایان را نزد مفضل متذکر میشوند و آن خصوصیت، ایستادن و حرکت انسان روی دو پا و صاف نشستن اوست. حضرت در این باره میفرمایند:
«اى مفضّل! بنگر كه خداوند جلّوعلى بهخاطر تكريم و بزرگداشت و شرافت انسان، و برترى او بر چهارپايان چگونه در آفرينش او ويژگیهایی قرار داد.
چنان آفريده شده كه مىايستد و راست مىنشيند تا با دست و اعضايش رو به اشيا باشد و بتواند با دستانش كار كند. چنان كه اگر چون چهارپايان به رو در مىافتاد، نمىتوانست كارى كند.» (شگفتیهای آفرینش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۵)
آری، انسان تنها موجود مادی است که برخوردار از نعمت عقل میباشد و اقتضای این برخورداری، اختراعات و اکتشافات و فعالیتهای متعدد دیگری است که هیچگاه این فعالیتها از چهارپایان انتظار نمیرود.
اگر انسان به رو درمیافتاد، آیا میتوانست مثل الآن بهراحتی به صنعتگری، اختراع، پژوهش، پختوپز و... بپردازد؟
عقل موهبتی است که برای کارآمد بودنش، کالبد مخصوص به خود را نیاز دارد. خداوند حکیم نیز با علم به ظرفیتهای مخلوق عاقل خود (انسان) جسمی برای او آفریده است که نهتنها وجهتمایز آشکاری با سایر جانداران و چهارپایان باشد (که این خود شرافتی است که خداوند نشست و برخواست انسان را شبیه آنها قرار نداده تا خود را یکی از آنان نپندارد)، بلکه قادر به بروز تمام ظرفیتهای درونی خود نیز باشد و بتواند شکوفا گردد.
پس «کالبد منطبق با قدرت تعقل» نیز موهبت ناپیدای دیگری است که باید شکرگذار آن در پیشگاه احدیت باشیم، و طبیعتا انجام درست ماموریتهای الهی توسط بشر نیز مسئولیتی است که در قبال این نعمت ارزشمند بر عهده داریم.
مقالات شنبه 19 خرداد
امام صادق(ع) در بخش دیگری از فرمایشات خود، بهطور کلی تواناییهای اندامهای مختلف بدن را که به شکل حکیمانهای برای انسان تدارک دیده شدهاند، چنین برمیشمرند:
«اى مفضّل! در تمام اعضاى جسم آدمى و تدابيرى كه در آنها نهفته است اندیشه کن. دستها براى كار كردن، پاها براى رفتن، ديدگان براى راه يافتن و ديدن، دهان براى خوردن، معده براى هضم كردن، كبد براى تصفيه نمودن، منافذ خروجى بدن براى دفع فضولات جسم، ظرفهايى براى حمل آنها، و دستگاه تناسلی براى حفظ نسل آفريده شدهاند. اگر ژرف در كار تمام عضوهاى بدن انديشه نمايى، مىيابى كه هر چيزى از سر حكمت و تدبير و استوارى پديد آمده است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، با اندکی تصرف)، ص۵۲)
مفضّل میگوید: گفتم اى مولاى من! گروهى مىگويند كه اينها از فعل طبيعت است. حضرت فرمود: «بپرس از ايشان كه آيا اين طبيعت كه شما مىگویيد علم و قدرت دارد بر اين افعال يا نه؟ پس اگر گويند كه علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شدهاند و او را «طبيعت» نام كردهاند، زيرا كه معلوم است طبيعت را شعور و ارادهای نيست. و اگر گويند كه طبيعت را علم و اراده نيست، پس معلوم است كه اين افعال محكمه متقنه از طبيعت بیشعور صادر نمىشود چنانچه دانستى، وليكن عادت الهى جارى شده است كه اشيا را با اسباب جارى نمايد و جاهلان بر اين اسباب نظر افكندهاند و از مسببالاسباب غافل شدهاند! (توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی(ره)، ص۶۷)
مقالات دوشنبه 31 اردیبهشت