اطلاع از هر دانشی به حال انسان سودمند نیست. اولا دانستن پارهای از اطلاعات، اصولا به درد انسان نمیخورد. ثانیا بعضی اطلاعات هستند که دانستن آنها جز رنج و آزار، آوردهای برای انسان به همراه نخواهد داشت. لذا بیخبر بودن از آنها بهخودی خود یک نعمت محسوب میشود. از جمله این موارد، «تاریخ مرگ انسان» است!
اگرچه همه ما میدانیم که روزی خواهیم مرد، اما بیخبر بودن ما از تاریخ وقوع این اتفاق، باعث میشود کمتر به آن فکر کنیم، یا حتی گاهی فراموشش کنیم! به همین جهت با امید به بقای بلندمدت خود سر کار میرویم، درس میخوانیم، ازدواج میکنیم، صاحب فرزند میشویم و... تا بتوانیم در ادامه مسیر عمر و زندگی، آینده هرچه بهتری برای خود بسازیم. این در حالی است که اگر بدانیم چند روز یا ماه یا سال تا مرگ فاصله داریم، احساس ناامیدی و نیستی ما را از بسیاری از این امور منصرف خواهد نمود. اگر انسان از تاریخ مرگ خود آگاهی داشت، بیشک رخوت و سستی عجیبی در جامعه حکمفرما میشد و کمتر کسی با علم به موعد هجرت خود، برای بقا میکوشید.
از این رو امام صادق(ع)، این بیاطلاعی ارزشمند را اینطور مورد توجه قرار میدهند: «اينك اى مفضّل! در عدم آگاهى انسان به مدت عمرش انديشه كن. اگر او به عمر كوتاهش پى مىبرد، هيچ لذتى نمىبرد و با علم به مرگ و انتظار آن، زندگى براى او گوارا و شيرين نبود. چنين كسى همانند شخصى است كه مالش نابود شده و يا در شرف نابودى است و احساس فقر و نابودى مال، او را هراسناك كرده. حال آنكه آثار و عواقب ناگوار شناخت پايان عمر به مراتب از آثار نابودى مال بزرگتر و دشوارتر است؛ زيرا كمبود مال جبرانشدنى است و اين امر باعث آرامش نسبى شخص مىگردد. ولى كسى كه به پايانپذيرى عمر يقين و باور داشته باشد، اگر چه عمرش طولانى شود، هيچ اميدى ندارد.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۷)
مقالات یکشنبه 30 دی