باسمه تعالی
سن ایشان اقتضای چنین افکاری را دارد. زیاد با او سر به سر نگذارید. سعی کنید احترام خود و او را حفظ کنید و اصلاً راجع به مسائل دینی با او صحبت نکنید. مدتی او را آزاد بگذارید. البته نه آنطور که بدون کنترل باشد. مواظبت نمایید از طریق مدرسه و غیر محسوس او را زیر نظر داشته باشید و توجه کنید که با دوستان بد ارتباط نداشته باشد. لکن از بحث مستقیم با او پرهیز نمایید. کتاب "جوان" آیت الله فلسفی -رحمت الله علیه- را از کتابخانه ای گرفته و بخوانید و دستورات آن را انجام دهید. به آنچه که می دانید و فرا گرفته اید مغرور نشوید. چون همه چیز را همگان دانند.
باسمه تعالی
قطعاً خداوند متعال در این زمینه بی تقصیر است و نه تنها اینجا، بلکه در جاهای دیگر نیز به همین صورت است. چون خداوند در حق کسی ظلم نمی کند لکن مسئله ای که هست این است که چون در عالم دنیا همه کارها باید از طریق مسیر طبیعی دنبال شود، فلذا مطلبی که شما فرموده اید فقط با معجزه درست می شود که آن هم در زمان های خاصی به دست افراد خاصی برای هدف خاصی اتفاق میافتد. اما در موردی که فرموده اید، مقصر، مسئولین در ردههای مختلف می باشند و نباید تقصیر مسئولین مربوطه را به گردن خداوند انداخت. اما بدانید در حال حاضر جایگاه آن کودک در نزد خداوند آنقدر زیبا و دوست داشتنی است که مسلماً هیچ کدام از آنها حاضر نیستند دوباره به این دنیا برگردند و آنچه که خداوند برایشان در نظر گرفته را رها نمایند.
باسمه تعالی
اتفاقا عده ای قائلند که خداوند متعال قبلاً از آنها چنین تعهدی گرفته است لکن اگر چنین سخنی نیز درست نباشد، خداوند متعال بر اساس اراده بالغه و حکیمانه اش تصمیم گرفته است که بشر را خلق کرده و برای او ارسال رسل و انزال کتب نماید و سپس با اختیار دادن به خود بشر و سوق دادن او به سوی بهشتش او را به فیض کامله برساند. این مطلب مشکلی ندارد و اگر بشر بداند که خداوند برای او چه آماده کرده است شب و روز سر از پا نمی شناسد.
باسمه تعالی
فرزندان ایشان با هم اختلافاتی دارند که باید آن اختلافات را هرچه زودتر کنار بگذارند و دل نگرانی مادر از این جهت است. اگر مادر بزرگ پولی در جایی دارند به مسئول آن بگویید برای ایشان اطعام نموده و بین فقرای آبرومند پخش کنند. اگر بتوانند مدتی برای چند خانواده هزینه خرید نان آنها را بدهند چه بسا بهتر باشد. اگر چنین نبود شما تا آنجا که می توانید به همین صورت برای ایشان خیرات نمایید.
باسمه تعالی
در بحث معاد پیرامون مسئله روح بطور مفصل صحبت شده است که می توانید در بخش سخنرانی ها به آن رجوع نمایید. (لینک)
باسمه تعالی
هر کشوری آیین نامه خاص خود را دارد و از نظر قوانین بین المللی همه کشورها موظف هستند به قوانین دیگر کشورها احترام بگذارند. اگر خانمی میبیند که در فلان کشور نمیتواند حجاب خود را حفظ کند، شرعاً نمیتواند به آن کشور مسافرت نماید. از طرفی دیگر نه تنها حجاب، بلکه بسیاری از مسائل دیگر برای یک فرد مسلمان واجب است. مانند نماز، روزه در ماه مبارک رمضان، احترام به پدر و مادر و صدها چیز دیگر و اگر فرد، مسلمان و شیعه می باشد مسلما باید به معتَقَدات خود پایبند باشد. پس اینطور نیست که فقط حجاب اجباری باشد. اگر کسی اسلام اختیار کرد، آنگاه خیلی از مسائل برای او واجب می گردد. در غیر این صورت فرق فرد مسلمان با غیر مسلمان در چیست؟