سخنرانی

جلسه 97: تقیه از دیدگاه آیات و روایات شیعه و اهل‌سنت

مبحث علم غیب
97 جلسه 97: تقیه از دیدگاه آیات و روایات شیعه و اهل‌سنت

تقیه سرپرستی عقیده

مبحث علم غیب
لینک دانلود   شنبه 9 تیر 1403
  • مروری بر مطالب این جلسه:

    مسئله تقیه در آیه ۲۸ سوره آل‌عمران / ممنوعیت سرپرست قرار دادن کفار و مشرکین بر مؤمنین / مصادیق اجتماعی تقیه (تقیه در محیط کار، مجتمع مسکونی و...) / ما مجبور نیستیم در جمعی که همه مخالف عقیده ما هستند، اعتقاد خود را ابراز کنیم / احادیث شیعه و اهل‌سنت در تایید تقیه / ثمرات ارزشمند تقیه در کلام امیرالمؤمنین(ع) / برخورد آموزنده امیرالمؤمنین(ع) در مواجهه با سنت غلط مردم در نماز تراویح / دیدگاه بی‌استناد و من‌درآری مخالفان متعصب شیعه درباره ممنوعیت تقیه!


    در تفسیر عیّاشی ذیل آیه 106 نحل – جلد 2، صفحه 272

    عن عمرو بن مروان‌[4] قال: سمعت أبا عبد الله ع يقول: قال رسول الله ص‌ رفعت عن أمتي أربعة خصال: ما أخطئوا[5] و ما نسوا، و ما أكرهوا عليه و ما لم يطيقوا، و ذلك في كتاب الله [قوله: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا- رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً- كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا- رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ‌» و قول الله‌][6] «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ‌» مختصر[7].

    حدیث

    * خطا اینجا یعنی ندانم کاری، یعنی از روی اشتباه کاری که اصلش خطا است را انجام دهد. (مثلا فکر کرده آب هست، بعد معلوم شده شراب بوده)

    آیا تقیه در قرآن در آیات دیگر هم بکار رفته؟ بله در چند آیه دیگر از جمله آل عمران آیه 28

    آیه 28 آل عمران: لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ
    مؤمنان نباید کافران را به جای اهل ایمان، سرپرست بگیرند؛ و هر کس چنین کند در هیچ پیوند و رابطه ای با خدا نیست، مگر آنکه بخواهید به سبب دفع خطری که متوجه شماست از آنان تقیّه کنید؛ خدا شما را از [عذاب] خود بر حذر می دارد، و بازگشت [همه] به سوی خداست.

    * اینجا "اولیا" جمع ولی و به معنی سرپرست و صاحب اختیار است.

    در این آیه نمی‌گوید مومنین حق ندارند کافران اهل کتاب (نه مثل بهائیت که کلاً جعلی است) را دوست خود بگیرند. بلکه در جاهایی هم تشویق به دوستی کرده، بلکه تا مادامی که از رفتارشان بر علیه دین تو سوءاستفاده نکنند، جاسوسی نکنند، دشمنی نکنند، اشکالی ندارد. آنچه ایراد دارد این است که آنها را ولی و سرپرست بگیریم و زیر یوغ یک کافر برویم. –دانستن اینها باعث میشود جلوتر از شارع مقدس نرویم-

    چند روایت شیعی

    1- تفسیر عیّاشی ج1 ص166 ح24: عن الحسين بن زيد بن علي عن جعفر بن محمد عن أبيه ع قال‌ كان رسول الله ص يقول: لا إيمان لمن لا تقية له، و يقول قال الله: «إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً»

    تقیه


    - ترجمه اصول كافى جلد3 صفحه: 313 روایة:18 (آدرس استاد(کتاب عربی):کافی ج2 ص220 ح18)
    ... زُرَارَةَ قَالُوا سَمِعْنَا أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ التَّقِیَّةُ فِى كُلِّ شَیْ‏ءٍ یُضْطَرُّ إِلَیْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ
    امام باقر علیه السلام مى‏فرمود: در هر موردیكه آدمیزاد به تقیه ناچار شود -ترجمه استاد: تقیه در هر چیزی برای آدمی خواه ناخواه پیش می‌آید، به همین جهت- خدا آنرا برایش حلال ساخته است.

    مثلاً در جمعی هستی که همه یک عقیده دارند، لازم نیست تو عقیده‌ات را آشکار کنی. یا در یک اداره همه رانتخوار و رشوه بگیر هستند و اگر تو عقیده‌ات را آشکار کنی باعث می‌شود مورد آزار و اذیت قرار گیری یا کار و آبرویت را از دست بدهی. لذا تو کار خودت را بکن و وارد کارهای آنها نشو.

    3- تفسیر صافی ج1 ص253: 

    فی الاحتجاج عن أمیر المؤمنین علیه السلام فی حدیث : و أمرک أن تستعمل التقیّة فی دینک فان اللّٰه یقول لاٰ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الآیة قال و إیاک ثمّ إیاک أن تتعرض للهلاک و ان تترک التقیّة التی أمرتک بها فإنک شائط بدمک و دماء إخوانک معرض لزوال نعمک و نعمهم مذلّهم فی أیدی اعداء دین اللّٰه و قد أمرک اللّٰه تعالی بإعزازهم.
    در ذیل آیه : « الا ان تتقوا منهم تقاه » در کتاب احتجاج از امیر المومنین (ع) روایـت کـرده کـه در ضمن حدیثی فرمود : خداي تعالی تو را دستور داده تا در دین خودت تقیه کنی ، براي اینکه مـی فرمایـد : زنهـار ، زنهـار ، مبادا خود را به هلاکت افکنی و تقیه اي را که به تو دستور داده ام ترك نمایی ، زیرا با ترك تقیه سیل خون از خود و برادرانت به راه می اندازي و نعمت هاي خودت و آنان را در معرض زوال قرار داده ، آنان را خوار و ذلیل دست دشمنان دین نمـایی ، با اینکه خداي تعالی به تو دستور داده که وسیله عزت آنان را فراهم سازي.

    - اینجا توضیحات استاد در مورد این که در کشور سعودی متوجه باشیم که آنها یک سری قواعد دارند (مثل اینکه نباید زیارت بخوانی و شعار علیه اسرائیل بدهی و ...) لذا نباید مردم را در معرض دشمنی قرار دهیم.

    - خاطره استاد، که هنذفری گذاشته بودم و کنار بقیع روضه گوش می‌کردم که شرطه ای از آن طرف آمد و از گوشم آنرا کشید و گفت تو داری زیارت و دعا و روضه گوش می‌کنی!

    - تقیه امیرالمومنین برای جلوگیری از اختلاف و ریختن شدن خون یارانش:
    وقتی امیر مومنان به کوفه آمدند به حسن بن علی دستور دادند که در بین مردم ندا دهد که در ماه رمضان در مسجد، نماز (تراویح) به جماعت نخوانند؛ پس حضرت در بین مردم همان را که امیر مومنان فرموده بود اعلام کرد؛ وقتی مردم کلام امام حسن (علیه‌السّلام) را شنیدند، فریاد زدند که "وای عمر وای عمر (وا عمراه وا عمراه)" (زیرا نماز تراویح از بدعت‌های عمر بود.) وقتی امام حسن (علیه‌السّلام) به نزد امیر مومنان باز گشت، از او پرسید: این چه صدایی است؟ پاسخ فرمود: ‌ای امیرالمومنین، مردم فریاد می‌زنند: وای عمر وای عمر! امیر مومنان فرمودند به ایشان بگو نماز بخوانید!»

    - ابن تیمیه (لعنت الله علیه) در منهاج السنه، تقیه را از اصول عقاید شیعه و مختص به آنان دانسته است و می گوید در اسلام تقیه نداریم لذا شیعه را منافق و دروغگو و کذاب دانسته، در حالی که دیدیم در قرآن و روایات اسلام تقیه وجود دارد.

    روایت اهل سنت درباره تقیه

    1- طبری در کتاب جامع البیان فی تفسیر القرآن جلد ۱۴ صفحه ۸۲ به نقل از ابن عباس می‌گوید، ابن عباس گفته کسی که او را مجبور کند که بر زبان سخنی بیاورد ولی ایمان قلبی‌اش با گفتن آن سخنان مخالف باشد، اما آن را می‌گوید تا از دست دشمنانش نجات یابد. بر چنین شخصی اشکالی نیست زیرا خداوند بندگان را تنها به خاطر عقاید ایشان که در قلبشان جای گرفته است مؤاخذه می‌نماید.

    2- زمخشری (مفسر و ادیب سنی): برای مردم جایز است که اگر از کفار ترسیدند با ایشان دوستی کنند و مقصود از این موالات در باطن مخالفت و در ظاهر دوستی نماید، در حالی که قلب وی به دشمنی آنان محکم شده است و منتظر است تا مانع برطرف شود مانند حضرت عیسی -علیه السلام- که فرموده است در میان مردم باش اما راه تو راه احتیاط باشد.

    3- از ابن کثیر دمشقی در تفسیر القرآن العظیم جلد ۲ صفحه ۵۸۹: می‌گوید علما اجماع دارند که شخص مجبور به کفر می‌تواند برای حفظ جان خویش با ایشان دوستی نماید.

    و ده‌ها روایت دیگر از تقیه در بین اهل سنت داریم. لذا معلوم می‌شود ابن تیمیه تهمت به شیعه زده و اساس حرفش باطل و ناصحیح است و شیعه در این زمینه بر اساس قرآن و روایات شیعه و هم اهل سنت عمل می‌نماید.

    برای جلسه آینده: 
    1. نظریه دانشمندان شیعه پیرامون تقیه چیست؟
    2. بررسی تقیه از نظر عقلی.
    3. آیا تقیه عملی منافقانه است؟
    4. فرق تقیه با نفاق.
    - در آخر جلسه به سوالات حضار پاسخ داده شد.

    شنبه 9 تیر 1403