سخنرانی

جلسه 99: توریه و نحوه انجام آن

مبحث علم غیب
99 جلسه 99: توریه و نحوه انجام آن

توریه توریه کردن دروغ

مبحث علم غیب
لینک دانلود   شنبه 30 تیر 1403
  • مروری بر مطالب این جلسه:

    تعریف دیگری برای توریه / توریه، راهکاری برای رهایی از گناه دروغ / استفاده از توریه برای تقیه / چند مثال برای نحوه توریه کردن / دروغ، امری بر خلاف فطرت! / تفاوت تقیه با دروغ / معنای لغوی و اصطلاحی دروغ


    - توریه را شارع مقدس جلوی پای ما گذاشته است که گناه نکنیم.

    مرحوم شیخ انصاری در کتاب مکاسب ج1 ص 197: توریه آن است که الفاظی دو پهلو در کلام خود به کار ببری به نحوی که خود از آن معنایی مطابق واقع اراده کرده‌ای ولی قصد داری که مخاطب معنایی خلاف واقع را از ظاهر کلام تو بفهمد.

    توریه می‌تواند یکی از ابزارهای تقیه باشد. پیامبر(ص) و ائمه(ع) هم این کار را کرده‌اند. در جایی که انسان نتواند تقیه کند می‌تواند توریه کند.

    چند مثال از نحوه انجام توریه

    1- کسی از دیگری سوال می‌کند کی از سفر آمده‌ای؟ فرد نمی‌خواهد به هر دلیلی زمان آن را بگوید. لذا می‌گوید پیش از غروب. یعنی از صبح تا غروب. زمان خاصی را مشخص نمی‌کند. به این ترتیب شنونده از ظاهر کلام کمی قبل از غروب را می‌فهمد، در حالی که گوینده قبل از ظهر را اراده کرده است.

    2- در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «الرَّجُلِ یُسْتَأْذَنُ عَلَیْهِ فَیَقُولُ لِلْجَارِیَةِ قُولِی لَیْسَ هُوَ هَاهُنَا قَالَ(علیه السلام) لَا بَأْسَ لَیْسَ بِکَذِب»؛ (کسى دم در مى آید و اجازه ورود به خانه مى طلبد، صاحب خانه (که مانعى از پذیرش او دارد) به کنیز مى گوید: بگو: او اینجا نیست (و منظور از آن مثلاً همان پشت در خانه است) امام(علیه السلام) فرمود: این دروغ نیست).- «وسائل الشیعه»، ج 8، ص 580 (باب 141 از ابواب العشره، حدیث 8).

    - شباهت تقیه و توریه این است که در هر دو یک نوع مخفی‌کاری وجود دارد. 

    - متاسفانه چون در جامعه مکتب اهل بیت(ع) را کنار گذاشته‌ایم یک سری مشکلات ما سر همین است. چون نمی‌دانیم اسلام به ما چه چیزهایی یاد داده و اینکه چطور بعضی مواقع رفتار کنیم تا به مشکل برخورد نکنیم.

    3- فردی از دیگری سوال می‌کند غذا خورده‌ای؟ می‌گوید آری - مثلاً بد موقع به خانه رسیده‌ای و نمی‌خواهی صاحبخانه را به زحمت بیندازی- آن فرد فکر می‌کند خورده است در صورتی که منظور گوینده این بوده که من دیروز غذا خورده‌ام. این دروغ نیست بلکه توریه است.

    4- در حالات «سعید ابن جبیر» آمده است: «حجاج» از او پرسید: نظر تو درباره من چگونه است؟ گفت: به عقیده من تو «عادل» هستى! اطرافیان، شاد شدند، «حجاج» گفت: او با این سخن حکم کفر مرا صادر کرد; زیرا یک معناى عادل عدول کننده از حق به باطل است! 

    - باید بلد باشیم و یادبگیریم که چگونه صحبت کنیم.

    5- یکی از اصحاب پیامبر(ص) با دیگری همراه شد، دشمنان در بین راه به سراغ اینها آمدند، آن کسی که همراه بود انکار کرد که آن همان شخص است و سوگند یاد کرد که او برادرش است. –یعنی آن کسی که دنبالش هستید برادرش است نه این فرد- . این ماجرا که تمام شد رفتند پیش پیامبر. رسول خدا -صلی الله علیه و آله- به او فرمود: راست می گویی، مسلمان برادر مسلمان است. -کتاب مکاسب شیخ انصاری ج2 ص 20

    آیا تقیه نوعی دروغ است؟

    دروغ در لغت به معنای سخن نادرست، خلاف حقیقت و واقعیت،  قول ناحق است و به معنای نقل گفتاری از کسی است که آن را نگفته است.  اصل آن در گفتار است؛ گذشته باشد یا آینده،‌وعده باشد یا غیر آن.  ضد صدق است و خبر از خلاف واقع،چه به صورت عمد یا سهو،  می باشد. دروغ در اصطلاح، همان اظهار امر خلاف واقع و سخن بر خلاف حقیقت را دروغ گویند که یکی از بزرگترین و بدترین صفات انسان، دروغ گفتن است.

    حدیث: الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الصِّدقُ مُطابَقَةُ المَنطِقِ للوَضعِ الإلهيِّ ، الكِذبُ زَوالُ المَنطِقِ عَنِ الوَضعِ الإلهيِّ 
    امام على عليه السلام : راست گفتن طبق وضعی است که خداوند با الهام فطری در ضمیر انسان‌ها قرار داده است و دروغ گفتن خارج شدن منطق از وضع الهی است. -یعنی اگر دروغ گفتی خلاف فطرت عمل کرده‌ای- میزان الحکمه ج5 ص 284

    پس دروغ فقط با زبان است لکن تقیه همیشه به صورت اظهار زبانی نیست بلکه گاهی به شکل عملی است که موافق با وظیفه مکلف و حکم ثانوی است هر چند مخالف با حکم اولی باشد. بر این اساس تقیه از جنس دروغ نیست. البته ممکن است گاهی تقیه مستلزم دروغ باشد، ولی باید دانست این عمل مبتنی بر اضطرار و تابع حکم ثانوی است و موافق با تکلیف مکلف است. در مقام تقیه وظیفه مکلف تغییر یافته و حکم خدا موافق تقیه قرار می‌گیرد و تکلیف جدید یک حکم ثانوی و جایگزین حکم اولی است.

    منظور از حکم اولی و حکم ثانوی: مثلا یک وقت هست شما در جایی مثل کشور حجاز –بین وهابی‌ها- هستی که آن آزادی لازم را نداری و مجبور می‌شوی دست بسته نماز بخوانی-از باب تقیه- در این صورت نماز خواندن با دست بسته مانند آنها حکم ثانوی است، در حالی که با دست باز خواندن حکم اولی است.

    - در کشور هایی مثل عمان، سنی های منعطفی هستند. حتی در مسجد آنها اذان شیعه ممکن است گفته شود یا با مهر نماز می‌خوانند و مشکلی بوجود نمی‌آید.

    شنبه 30 تیر 1403