واژه شَرم و شِرک/ شریک یعنی کسی که در کاری یا در چیزی با دیگری سهیم است. شرک از گناهان کبیره است و خشم خدای تعالی را به دنبال دارد و در آیات متعدد اشاره شده که مبادا برای من شریکی قرار دهید/ از جمله کسانی که به خدای تعالی شرک ورزیده اند/ بررسی دو واژه استقلال و موهبت/ شرک جلی و شرک خفی.
در کتاب قاموس القرآن، درباره واژه شرک آورده اند که: شرک به دو صورت خوانده شده:
به کسی که اینکار را انجام دهد، مُشْرِکْ می گویند. شریک یعنی کسی که در کاری یا در چیزی با دیگری سهیم است. شرک از گناهان کبیره است و خشم خدای تعالی را به دنبال دارد و در آیات متعدد اشاره شده که مبادا برای من شریکی قرار دهید:
آیه ۱۳ از سوره لقمان:
و (به یاد آور) هنگامی را که لقمان به فرزندش در حالی که او را پند می داد، گفت :«ای پسرک من! به خدا شرک نیاور، بی گمان شرک، ستم بزرگی است.
از جمله کسانی که به خدای تعالی شرک ورزیده اند و قرآن به آن ها اشاره دارد، عبارتند از:
1- نصاری: کسانی که حضرت مسیح را پسر خدای تعالی قرار دادند.
️فرزند یعنی شریک خدای تعالی در ذاتش؛ در افعال هم برای خدای تعالی شریک قائل شدند و می گویند مسیح هم مانند خدای تعالی می تواند کار را درست کند. ️این ها در صفات هم مشرک شده اند، می گویند هر صفتی که خدای تعالی دارد مسیح هم دارد، بطور مثال مسیح هم مانند پروردگار بطور مستقل، شفا می دهد. از این جهت هم که می گویند خدا فرزند دارد، قائل به ترکیبی بودن پروردگار هستند، پس در مُرکَّب بودن هم مشرک شده اند. در عبادت هم مشرک شده اند، می گویند پدر، پسر و روح القدس؛ از ترکیب سه چیز، یک خدا تشکیل داده اند. بنابراین مسیحیان هم در توحید ذاتی، هم صفاتی، هم افعالی و هم عبادتی مشرک شدند.
2- یهود:
در قرآن داستان عُزَیر ذکر شده است. همین که یهودیان می بینند که عُزَیر بعد از ۱۰۰ سال آمده است، گفتند او پسر خداست. این ها هم مانند مسیحیان، در چهار توحید مشرک شده اند.
3- افرادی هستند در دسته های مختلف، مانند: زرتشتیان، ایرانیان باستان که آتش می پرستیدند، صابئین که خورشید و ماه را می پرستند، بودائیان، سیک ها و... تمام این ها مشرک هستند، حال در یک توحید یا بیشتر...
حال دو واژه را می خواهیم بررسی کنیم: 1- استقلال 2- موهبت
1- واژه استقلال: این واژه در مورد کسی بکار می رود که آن شخص، بدون احتیاج داشتن در افعال، ذات، صفت و... تمام کار های خود را به اراده خود انجام دهد و از هیچکس در این زمینه کمک نگیرد. چنین فردی می شود فرد مُستقل. در جامعه ما این واژه بطور نسبی بکار می رود، مثل جداشدن پسر از خانواده و اینکه خودش تشکیل خانواده بدهد، خودش درآمد داشته باشد و...
تنها موجودی که کارهایش را به اراده خود و بطور مستقل انجام می دهد، فقط خدای تعالی است. حتی پیامبر هم هر کاری می کند به اراده و خواست خدای تعالی است.
2- واژه موهبت: این واژه دقیقا نقطه مقابل واژه استقلال است. موهبت از "هبة" می آید که به معنای عطا و بخشش است. هر چیزی که مخلوقات دارند موهبتی است از جانب خدای تعالی.
شرک از نظری بر دو قسم است: