در یکی از جنگها، امیرالمؤمنین(ع) با مردی مشرک در حال مبارزه بود. آن مرد عرض کرد: یا علی! شمشیرت را به من ببخش. آن جناب شمشیر را به سویش انداخت. حریف عرض کرد: از تو ای پسر ابیطالب در شگفتم که در چنین موقعیتی شمشیرت را به دشمن میدهی! فرمود: تو دست تقاضا دراز کردی. رد کردن سؤال و درخواست، از شیوه کرم دور است. مرد کافر از اسب پیاده شده گفت: هذه سیرت اهل الدین؛ این روش اهل دیانت است. پای مبارک آن جناب را بوسیده ایمان آورد.
📖 پند تاریخ، ج۴، ص۵۱، به نقل از سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۳
توجه: این رفتار امیرالمؤمنین(ع) حاکی از منش بزرگوارانه آن حضرت است. با این حال آن حضرت چون میداند اولا آن فرد حتی با شمشیر حریف حضرت نخواهد شد و ثانیا حضرت میداند او اشتباها در جبهه باطل قرار گرفته و با این رفتار امام هدایت خواهد شد (و حضرت از این پیشامد خبر قطعی و لوح محفوظی دارد)، دست به این کار زده است، نه آنکه حضرت در میدان جنگ، خود را بیمحابا در معرض هلاکت قرار داده باشد.
روایات چهارشنبه 25 تیر
فردی در حق یکی از پادشاهان عرب مرتکب جرم بزرگی شده بود. روزی با پای خودش پیش پادشاه آمد. پادشاه به او گفت: با جرم و خطایی که مرتکب شدی، چگونه جرأت نمودی به پای خودت پیش من آیی؟ پاسخ داد: با خود فکر کردم هرچه جرم و خیانت من بزرگ باشد، عفو و بخشش شاهنشاه از آن بیشتر است. لذا به امید بخشایش به پیشگاه پادشاه شرفیاب شدم.
سخن او در دل پادشاه اثر بسزایی گذاشت و او را بخشید. وقتی یکی از نزدیکان شاه در پنهانی از او علت را جویا شد، پادشاه گفت: با خود فکر کردم اگر از او انتقام بگیرم دلم تسلی مییابد و خرسند میشوم، اما اگر او را ببخشم هم دل او را شاد نمودهام و هم نام نیکی از خود بهجای گذاشتهام. به همین خاطر از کیفرش منصرف شدم.
ما از گناه خصم تجاوز کنیم از آنْک / در عفو لذتی است که در انتقام نیست
📖 منبع: پند تاریخ، ج۲، ص۹۷ (با تصرف)
روایات جمعه 15 دی 1402