پرسش پاسخ شرعی
لطفا قبل از ارسال سوال آن را در بین سوالات جستجو نمایید تا از تکرار جلوگیری شود.
باسمه تعالی
منظور از مشخص کردن مقدرات و سرنوشت ها آن نیست که خداوند متعال بنده ای را محکوم به سرنوشتی نماید. بلکه اینگونه است که اگر آن بنده تصمیم به اصلاح و تربیت نفس خود گرفته باشد او را کمک نموده و برای او مقدر می نماید که وسایل این خودسازی برایش فراهم گردد و اگر بنده ای چنین تصمیمی را نگرفته، مقدر می فرماید که او را به حال خود واگذارد و به خذلان دچار نماید. در رابطه با قضا و قدر نيز مي توانيد به نوار و سي دي هاي "بحث توحيد" كه در واحدهاي سمعي و بصري موسسه و شعب آن موجود است(و همچنين مي توانيد از بخش سخنراني های سایت دانلود نماييد) مراجعه نماييد.
منظور از مشخص کردن مقدرات و سرنوشت ها آن نیست که خداوند متعال بنده ای را محکوم به سرنوشتی نماید. بلکه اینگونه است که اگر آن بنده تصمیم به اصلاح و تربیت نفس خود گرفته باشد او را کمک نموده و برای او مقدر می نماید که وسایل این خودسازی برایش فراهم گردد و اگر بنده ای چنین تصمیمی را نگرفته، مقدر می فرماید که او را به حال خود واگذارد و به خذلان دچار نماید. در رابطه با قضا و قدر نيز مي توانيد به نوار و سي دي هاي "بحث توحيد" كه در واحدهاي سمعي و بصري موسسه و شعب آن موجود است(و همچنين مي توانيد از بخش سخنراني های سایت دانلود نماييد) مراجعه نماييد.
باسمه تعالی
1- ما در شارع مقدس چیزی بنام سرکتاب نداریم.
2- افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند افراد شیادی هستند که با عناوین مختلف و روش های گوناگون اطلاعاتی را از مخاطبین خود کسب می نمایند و سپس با آنها ارتباط برقرار می کنند و از این طریق از آنها اخاذی می نمایند. اگر چنین فردی راست می گوید شما ایشان را با هزینه ی موسسه به آنجا آورید تا معلوم شود از گذشته و آینده اطلاع دارد یا نه.
1- ما در شارع مقدس چیزی بنام سرکتاب نداریم.
2- افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند افراد شیادی هستند که با عناوین مختلف و روش های گوناگون اطلاعاتی را از مخاطبین خود کسب می نمایند و سپس با آنها ارتباط برقرار می کنند و از این طریق از آنها اخاذی می نمایند. اگر چنین فردی راست می گوید شما ایشان را با هزینه ی موسسه به آنجا آورید تا معلوم شود از گذشته و آینده اطلاع دارد یا نه.
باسمه تعالی
1- آیاتی که در قرآن پیرامون علم غیب مطرح می باشد باید به تفسیر آنها مراجعه کنید.
2- به روایاتی که پیرامون علم غیب و علم امام علیه السلام صحبت کرده اند مراجعه شود. از جمله در کتاب میزان الحکمه.
3- به کتبی که درباره ی علم غیب و یا علم امام نوشته شده است از جمله کتاب علم امام نوشته ی مرحوم علامه طباطبایی(ره) می توانید مراجعه نمایید.
1- آیاتی که در قرآن پیرامون علم غیب مطرح می باشد باید به تفسیر آنها مراجعه کنید.
2- به روایاتی که پیرامون علم غیب و علم امام علیه السلام صحبت کرده اند مراجعه شود. از جمله در کتاب میزان الحکمه.
3- به کتبی که درباره ی علم غیب و یا علم امام نوشته شده است از جمله کتاب علم امام نوشته ی مرحوم علامه طباطبایی(ره) می توانید مراجعه نمایید.
باسمه تعالي
سلام عليكم.آنچه را شما تصور كرده ايد درست نيست. بلكه خداوند بشر را با صفات گوناگون خلق كرده است كه در راس آنها اراده مي باشد. بشر با اراده ي خود مي تواند كار خوب يا بد نمايد و در كارهاي خود موفق يا ناموفق باشد. همه و همه ي اينها به اراده ي او(بشر) بستگي دارد. لكن خداي متعال به علم ذاتي خود مي داند كه در نهايت اين بشر در پايان يك جدول زماني بالاخره چه مسيري را انتخاب مي نمايد. آيا مسير مؤفقيت را انجام مي دهد يا غير آنرا و دانستن خداوند تبارك و تعالي هيچ ارتباطي به انجام فعل توسط بندگان ندارد. پس بنده كار خود را انجام مي دهد، به اختيار و اراده ي خود و پروردگار به علم خود مي داند كه نتيجه ي كار چه خواهد شد. اين دو، دو مقوله ي جدا از هم مي باشد. در رابطه با قضا و قدر نيز مي توانيد به نوار و سي دي هاي "بحث توحيد" كه در واحدهاي سمعي و بصري موسسه و شعب آن موجود است(و همچنين مي توانيد از بخش سخنراني ها دانلود نماييد) مراجعه نماييد و در صورت داشتن هرگونه اشكال و سوالي آنرا مطرح نماييد.
سلام عليكم.آنچه را شما تصور كرده ايد درست نيست. بلكه خداوند بشر را با صفات گوناگون خلق كرده است كه در راس آنها اراده مي باشد. بشر با اراده ي خود مي تواند كار خوب يا بد نمايد و در كارهاي خود موفق يا ناموفق باشد. همه و همه ي اينها به اراده ي او(بشر) بستگي دارد. لكن خداي متعال به علم ذاتي خود مي داند كه در نهايت اين بشر در پايان يك جدول زماني بالاخره چه مسيري را انتخاب مي نمايد. آيا مسير مؤفقيت را انجام مي دهد يا غير آنرا و دانستن خداوند تبارك و تعالي هيچ ارتباطي به انجام فعل توسط بندگان ندارد. پس بنده كار خود را انجام مي دهد، به اختيار و اراده ي خود و پروردگار به علم خود مي داند كه نتيجه ي كار چه خواهد شد. اين دو، دو مقوله ي جدا از هم مي باشد. در رابطه با قضا و قدر نيز مي توانيد به نوار و سي دي هاي "بحث توحيد" كه در واحدهاي سمعي و بصري موسسه و شعب آن موجود است(و همچنين مي توانيد از بخش سخنراني ها دانلود نماييد) مراجعه نماييد و در صورت داشتن هرگونه اشكال و سوالي آنرا مطرح نماييد.
باسمه تعالي
سلام عليكم. شما بايد به عنوان بنده تابع مولاي خود باشيد. هر گاه دوست داشت، شما دوست بداريد و هر گاه دشمن داشت، شما هم دشمن بداريد و اين معناي تولّي و تبرّي است و اگر غير از اين باشد، يا شما از دستورات مولا عقب افتاده ايد و يا از دستورات مولا جلو افتاده ايد كه هر دو مذموم و ناپسند بوده و بلكه از گناهان بزرگ محسوب مي شود.
سلام عليكم. شما بايد به عنوان بنده تابع مولاي خود باشيد. هر گاه دوست داشت، شما دوست بداريد و هر گاه دشمن داشت، شما هم دشمن بداريد و اين معناي تولّي و تبرّي است و اگر غير از اين باشد، يا شما از دستورات مولا عقب افتاده ايد و يا از دستورات مولا جلو افتاده ايد كه هر دو مذموم و ناپسند بوده و بلكه از گناهان بزرگ محسوب مي شود.
باسمه تعالی
سلام علیکم.مسائلی که مطرح کرده اید آن مقدار که به پروردگار مهربان بر می گردد توهمی بیش نیست. چرا که خداوند تبارک و تعالی به حال بندگان مهربان بوده و کسی را مأیوس نمی فرماید. شما می توانید از طریق خانواده برای خواستگاری اقدام نموده و فعلا نامبرده را نامزد نمایید و بعداً در شرایط مناسبی مراسم ازدواج را برگزار کنید.
سلام علیکم.مسائلی که مطرح کرده اید آن مقدار که به پروردگار مهربان بر می گردد توهمی بیش نیست. چرا که خداوند تبارک و تعالی به حال بندگان مهربان بوده و کسی را مأیوس نمی فرماید. شما می توانید از طریق خانواده برای خواستگاری اقدام نموده و فعلا نامبرده را نامزد نمایید و بعداً در شرایط مناسبی مراسم ازدواج را برگزار کنید.
باسمه تعالي
در رابطه با سوال خود به چند نكته ي زير كاملاً دقت نماييد.
1- قبل از اينكه كاملاً قرآن را مطالعه نماييد، هيچگاه چيزي را بدان نسبت ندهيد.
2- مسئله اي كه ذكر كرده ايد جزء مسائلي است كه در حال حاضر باعث اختلاف و تفرقه خواهد شد و نتيجه اي جز خسران براي عالم اسلام نخواهد داشت. بنابراين به فتواي همه ي فقهاي شيعه، چنين امري جايز نبوده و خلاف شرع مي باشد.
3- مسئله ي لعنت و نفرين مورد تأييد قرآن بوده و بكار بردن آن در جاي خود و با شرايط خاص خود واجب مي باشد و اين مطلب در آيات متعددي در قرآن كريم بيان شده است و تعدادي از ملعونين نيز در كتاب آسماني ذكر شده اند. لكن بايد دانست آنچه كه قرآن ما را از آن نهي مي كند، دادن فحش هاي ركيك و زشت مي باشد و فرق نمي كند كه مخاطب مسلمان باشد يا غير مسلمان.
در رابطه با سوال خود به چند نكته ي زير كاملاً دقت نماييد.
1- قبل از اينكه كاملاً قرآن را مطالعه نماييد، هيچگاه چيزي را بدان نسبت ندهيد.
2- مسئله اي كه ذكر كرده ايد جزء مسائلي است كه در حال حاضر باعث اختلاف و تفرقه خواهد شد و نتيجه اي جز خسران براي عالم اسلام نخواهد داشت. بنابراين به فتواي همه ي فقهاي شيعه، چنين امري جايز نبوده و خلاف شرع مي باشد.
3- مسئله ي لعنت و نفرين مورد تأييد قرآن بوده و بكار بردن آن در جاي خود و با شرايط خاص خود واجب مي باشد و اين مطلب در آيات متعددي در قرآن كريم بيان شده است و تعدادي از ملعونين نيز در كتاب آسماني ذكر شده اند. لكن بايد دانست آنچه كه قرآن ما را از آن نهي مي كند، دادن فحش هاي ركيك و زشت مي باشد و فرق نمي كند كه مخاطب مسلمان باشد يا غير مسلمان.
باسمه تعالي
در زمينه ي مسئله ي توسل بحث بسيار مفصل است كه متاسفانه از طريق سايت نمي توان آن را بازگو نمود. لكن در مورد سوالي كه فرموده ايد بايد گفت، اولا ملائكه اي كه خداوند تبارك و تعالي در نظر گرفته است براي اينكه درخواست هاي بندگان را در صورت توسل آنها به آن حضرات برسانند لازم نيست حتما اينكار را سر نماز انجام دهند كه باعث قطع توجه آن بزرگواران گردد، بلكه اوقات بسيار است و در زمانهاي ديگر نيز آنها مي توانند اينگونه توسلات را به محضر مبارك آن حضرات ارائه نمايند. ثانيا بعضي از اين توسلات نيز هست كه خود آن حضرات مستقيما به آنها واقف مي شوند البته به اذن پروردگار متعال. يعني همانطور كه قبلا گفتيم، پروردگار متعال اراده مي فرمايد كه اين بزرگواران در فلان زمان، از فلان درخواست مطلع گردند و اين مسئله ي پيچيده و سختي نيست. در عين حال اگر مي بينيد از طريق سايت باز هم نتوانستيد جواب سوال خود را بگيريد، اشكال خود را يادداشت نموده و شقوق مختلف آن را نيز مكتوب كرده با وقت قبلي حضوراً به مسئول كلاس هاي اعتقادي در موسسه مراجعه نماييد.
در زمينه ي مسئله ي توسل بحث بسيار مفصل است كه متاسفانه از طريق سايت نمي توان آن را بازگو نمود. لكن در مورد سوالي كه فرموده ايد بايد گفت، اولا ملائكه اي كه خداوند تبارك و تعالي در نظر گرفته است براي اينكه درخواست هاي بندگان را در صورت توسل آنها به آن حضرات برسانند لازم نيست حتما اينكار را سر نماز انجام دهند كه باعث قطع توجه آن بزرگواران گردد، بلكه اوقات بسيار است و در زمانهاي ديگر نيز آنها مي توانند اينگونه توسلات را به محضر مبارك آن حضرات ارائه نمايند. ثانيا بعضي از اين توسلات نيز هست كه خود آن حضرات مستقيما به آنها واقف مي شوند البته به اذن پروردگار متعال. يعني همانطور كه قبلا گفتيم، پروردگار متعال اراده مي فرمايد كه اين بزرگواران در فلان زمان، از فلان درخواست مطلع گردند و اين مسئله ي پيچيده و سختي نيست. در عين حال اگر مي بينيد از طريق سايت باز هم نتوانستيد جواب سوال خود را بگيريد، اشكال خود را يادداشت نموده و شقوق مختلف آن را نيز مكتوب كرده با وقت قبلي حضوراً به مسئول كلاس هاي اعتقادي در موسسه مراجعه نماييد.
باسمه تعالي
اصول دين عبارت است از:
1- اعتقاد به خداي واقعي.
2- اعتقاد به پيامبر واقعي كه از جانب خداي واقعي براي مردم در نظر گرفته شده است.
3- اعتقاد به "ما اَنزَلَ الله". يعني آنچه را كه پيامبر واقعي از جانب خداي واقعي براي مردم آورده است.
توضيحاً عرض مي شود آنچه را كه در بين مردم رايج است كه اصول دين را 3 يا 4 يا 5 يا غير از آن مي دانند، اينها تقسيمات نسبي است. يعني اعتقاد به مسائل اوليه يعني اصولي كه در رأس آن اعتقاد به خداي واقعي است را اصول دين و بقيه را كه در درجه ي دوم و در واقع مسائلي كه منوط به شناخت مسائل دسته ي اول هستند مي دانند و از اين جهت به اصول و فروع، آن را تعبير مي نمايند. لكن معناي صحيح همان است كه گفتيم.
اصول دين عبارت است از:
1- اعتقاد به خداي واقعي.
2- اعتقاد به پيامبر واقعي كه از جانب خداي واقعي براي مردم در نظر گرفته شده است.
3- اعتقاد به "ما اَنزَلَ الله". يعني آنچه را كه پيامبر واقعي از جانب خداي واقعي براي مردم آورده است.
توضيحاً عرض مي شود آنچه را كه در بين مردم رايج است كه اصول دين را 3 يا 4 يا 5 يا غير از آن مي دانند، اينها تقسيمات نسبي است. يعني اعتقاد به مسائل اوليه يعني اصولي كه در رأس آن اعتقاد به خداي واقعي است را اصول دين و بقيه را كه در درجه ي دوم و در واقع مسائلي كه منوط به شناخت مسائل دسته ي اول هستند مي دانند و از اين جهت به اصول و فروع، آن را تعبير مي نمايند. لكن معناي صحيح همان است كه گفتيم.
باسمه تعالی
سلام علیکم. تکلّم و قدرت بیان بصورت فطری در انسان می باشد. حسب آیه شریفه 4 سوره مبارکه رحمن که می فرماید "عَلَّمَهُ الْبَيَانَ". آنچه که شما بدان اشاره نموده اید معلومات و به قول معروف سواد می باشد که اکتسابی است. بنابراین اگر مجنونی قبل از جنون سواد را کسب کرده باشد، در حالت جنون نیز این مطلب ممکن است با او باقی باشد و اگر کسب نکرده باشد مسلما دارای سواد نمی باشد. اما بیان و تکلم چون فطری است ذاتاً در او موجود می باشد و نیازی به کسب کردن ندارد. پس مسئله ی سواد و تکلّم دو مقوله ی جدا از هم می باشد.
سلام علیکم. تکلّم و قدرت بیان بصورت فطری در انسان می باشد. حسب آیه شریفه 4 سوره مبارکه رحمن که می فرماید "عَلَّمَهُ الْبَيَانَ". آنچه که شما بدان اشاره نموده اید معلومات و به قول معروف سواد می باشد که اکتسابی است. بنابراین اگر مجنونی قبل از جنون سواد را کسب کرده باشد، در حالت جنون نیز این مطلب ممکن است با او باقی باشد و اگر کسب نکرده باشد مسلما دارای سواد نمی باشد. اما بیان و تکلم چون فطری است ذاتاً در او موجود می باشد و نیازی به کسب کردن ندارد. پس مسئله ی سواد و تکلّم دو مقوله ی جدا از هم می باشد.
باسمه تعالی
سلام علیکم. شما در آیه ی مبارکه دقت لازم را ننموده اید. اگر به دقت به آیه ی شریفه بنگرید موارد بسیار دقیق و ظریف و لطیفی را به دست خواهید آورد و چون اینجا بنا بر اجمال است، مختصراً عرض می کنیم مقاربت در جانداران از راه های گوناگون صورت می گیرد و در هر حیوانی به طور اعم، که انسان نیز از نظر علم منطق نوعی از حیوانات است، مقاربت به گونه ای است که با نوع دیگر فرق بکند. مهم رسیدن سلول های نر و ماده به یکدیگر هستند و لذا در قرآن کریم اگر دقت بکنید نوع مقاربت را مشخص نکرده است بلکه به طور کلی از مقاربت نر و ماده صحبت کرده است. و این مطلب قابل دقت می باشد.
سلام علیکم. شما در آیه ی مبارکه دقت لازم را ننموده اید. اگر به دقت به آیه ی شریفه بنگرید موارد بسیار دقیق و ظریف و لطیفی را به دست خواهید آورد و چون اینجا بنا بر اجمال است، مختصراً عرض می کنیم مقاربت در جانداران از راه های گوناگون صورت می گیرد و در هر حیوانی به طور اعم، که انسان نیز از نظر علم منطق نوعی از حیوانات است، مقاربت به گونه ای است که با نوع دیگر فرق بکند. مهم رسیدن سلول های نر و ماده به یکدیگر هستند و لذا در قرآن کریم اگر دقت بکنید نوع مقاربت را مشخص نکرده است بلکه به طور کلی از مقاربت نر و ماده صحبت کرده است. و این مطلب قابل دقت می باشد.
باسمه تعالی
اگرچه سؤال شما مبهم است لکن آن مقدار که از این سؤال فهمیده می شود ممکن است منظور این باشد که بعضی از چیزها هست که دارای وجود خارجی می باشند مانند تمام اسامی ای که ما به آنها اسم ذات می گوییم مثل درخت، سنگ، ظروف، اشیاء منقول و امثالهم. لکن بعضی از چیزها هست که دارای وجود خارجی نیست و زمانی که عرصه ای برای آنها پیدا بشود، آنها تجلی می یابند مانند کلیه ی صفات مثل حب و بغض که به شخصه دارای شأن و جایگاهی نیستند تا زمانی که در افراد تجلی پیدا کنند، پس حب و بغض و امثال این صفات نیاز به قالب مثالی دارند که می توانند این قالب های مثالی انسانها، حیوانات و یا اجنه باشند.
اگرچه سؤال شما مبهم است لکن آن مقدار که از این سؤال فهمیده می شود ممکن است منظور این باشد که بعضی از چیزها هست که دارای وجود خارجی می باشند مانند تمام اسامی ای که ما به آنها اسم ذات می گوییم مثل درخت، سنگ، ظروف، اشیاء منقول و امثالهم. لکن بعضی از چیزها هست که دارای وجود خارجی نیست و زمانی که عرصه ای برای آنها پیدا بشود، آنها تجلی می یابند مانند کلیه ی صفات مثل حب و بغض که به شخصه دارای شأن و جایگاهی نیستند تا زمانی که در افراد تجلی پیدا کنند، پس حب و بغض و امثال این صفات نیاز به قالب مثالی دارند که می توانند این قالب های مثالی انسانها، حیوانات و یا اجنه باشند.
باسمه تعالی
سلام علیکم. اصولاًرابطه ی دو فرد نامحرم با یکدیگر از نظر فقهی و اخلاقی و اعتقادی صحیح نمی باشد. بسیار پسندیده است که در چنین مواقعی خانواده های دختر و پسر در جریان امر قرار گرفته و مراسم نامزدی برای آن دو بر پا نمایند و با خواندن صیغه ی عقد این دو به یکدیگر محرم شده و دچار مشکلاتی که می فرمایید نباشند.
سلام علیکم. اصولاًرابطه ی دو فرد نامحرم با یکدیگر از نظر فقهی و اخلاقی و اعتقادی صحیح نمی باشد. بسیار پسندیده است که در چنین مواقعی خانواده های دختر و پسر در جریان امر قرار گرفته و مراسم نامزدی برای آن دو بر پا نمایند و با خواندن صیغه ی عقد این دو به یکدیگر محرم شده و دچار مشکلاتی که می فرمایید نباشند.
باسمه تعالی
مهاجران گروهی از مسلمانان مکه بودند که برای حفظ جان و عقیده خود به شهر مدینه مهاجرت کردند و لذا به مهاجران یعنی افرادی که مهاجرت کردند نامیده شدند. انصار نیز جمع نصیر و ناصر به معنای یاری دهندگان می باشد و به ساکنان یثرب و اطراف آن که به پیامبر اسلام(ص) ایمان آوردند و آن حضرت را یاری نمودند گفته می شود.
نمایش 289 از 296