پرسش پاسخ شرعی
لطفا قبل از ارسال سوال آن را در بین سوالات جستجو نمایید تا از تکرار جلوگیری شود.
باسمه تعالي
متاسفانه شما مطلب را به دقت استماع نكرده ايد. آنچه كه در جلسه معاد بيان شده، اين است كه براي بحث با هر كسي در آغاز ببينيد او به چه چيزهايي اعتقاد دارد. مثلا اگر كسي مي خواهد شما براي او معاد را اثبات نماييد بايد حتما به توحيد،نبوت و تا حدودي امامت نيز اعتقاد داشته باشد. پس اگر او به يكي از اين سه چيز مثلا نبوت اعتقاد نداشته باشد، اثبات معاد براي او چه فايده اي خواهد داشت؟! چرا كه او بالاتر از معاد كه اثبات نبوت است اعتقاد ندارد و اگر ما بخواهيم براي او چيزي اثبات كنيم بايد اول نبوت را اثبات كنيم. مطلب در مبحث معاد اين چنين بوده است و شما متاسفانه برداشت اشتباهي داشته ايد. ما نگفته ايم كه كسي كه معاد را قبول ندارد با او بحث نكنيد. معلوم نيست از كجاي سخنراني چنين برداشتي كرده ايد. مجددا سي دي مورد نظر را استماع كنيد.
متاسفانه شما مطلب را به دقت استماع نكرده ايد. آنچه كه در جلسه معاد بيان شده، اين است كه براي بحث با هر كسي در آغاز ببينيد او به چه چيزهايي اعتقاد دارد. مثلا اگر كسي مي خواهد شما براي او معاد را اثبات نماييد بايد حتما به توحيد،نبوت و تا حدودي امامت نيز اعتقاد داشته باشد. پس اگر او به يكي از اين سه چيز مثلا نبوت اعتقاد نداشته باشد، اثبات معاد براي او چه فايده اي خواهد داشت؟! چرا كه او بالاتر از معاد كه اثبات نبوت است اعتقاد ندارد و اگر ما بخواهيم براي او چيزي اثبات كنيم بايد اول نبوت را اثبات كنيم. مطلب در مبحث معاد اين چنين بوده است و شما متاسفانه برداشت اشتباهي داشته ايد. ما نگفته ايم كه كسي كه معاد را قبول ندارد با او بحث نكنيد. معلوم نيست از كجاي سخنراني چنين برداشتي كرده ايد. مجددا سي دي مورد نظر را استماع كنيد.
باسمه تعالي
همانطور كه شما مي گوييد، كلمه ي "ثبتناك" فعل ماضي است و خدا پيامبرش را در گذشته تثبيت كرده است. زماني كه اين آيه نازل شده مسلما پيامبر 40 سال سن را داشته است و جمله ي "ثبتناك" نيز ماضي است. پس مي رساند كه قبل از 40 سالگي خداوند پيامبرش را ثبت كرده بوده است و ثبت پيامبر قبل از 40 سالگي محدود و مقيد به زمان خاصي نشده است و اين مي تواند از بدو تولد پيامبر را در نظر داشته باشد. تا اينجاي قضيه خيلي عجيب است كه شما مطلب را متوجه نمي شويد و مشكل شما معلوم نيست در كجاي آيه مي باشد. چرا كه آيه خيلي روشن است. بعد از اين مطالب تازه بايد گفت به نظر ما اصلا آيه ارتباط چنداني به عصمت پيامبر ندارد و عصمت آن حضرت از آيات متعدد ديگري مانند آيه ي "اطيعوا الله و اطيعوا الرسول" كه مقيد به زمان خاصي نيست اثبات مي شود و نيز آيات متعدد ديگر قرآن كريم. اگر شما صريحا بفرماييد كه مشكل شما در چيست، ما آن مشكل را پاسخ دهيم.
همانطور كه شما مي گوييد، كلمه ي "ثبتناك" فعل ماضي است و خدا پيامبرش را در گذشته تثبيت كرده است. زماني كه اين آيه نازل شده مسلما پيامبر 40 سال سن را داشته است و جمله ي "ثبتناك" نيز ماضي است. پس مي رساند كه قبل از 40 سالگي خداوند پيامبرش را ثبت كرده بوده است و ثبت پيامبر قبل از 40 سالگي محدود و مقيد به زمان خاصي نشده است و اين مي تواند از بدو تولد پيامبر را در نظر داشته باشد. تا اينجاي قضيه خيلي عجيب است كه شما مطلب را متوجه نمي شويد و مشكل شما معلوم نيست در كجاي آيه مي باشد. چرا كه آيه خيلي روشن است. بعد از اين مطالب تازه بايد گفت به نظر ما اصلا آيه ارتباط چنداني به عصمت پيامبر ندارد و عصمت آن حضرت از آيات متعدد ديگري مانند آيه ي "اطيعوا الله و اطيعوا الرسول" كه مقيد به زمان خاصي نيست اثبات مي شود و نيز آيات متعدد ديگر قرآن كريم. اگر شما صريحا بفرماييد كه مشكل شما در چيست، ما آن مشكل را پاسخ دهيم.
باسمه تعالي
1- دقت كنيد اگر مادر بزرگ شما به كسي بدهي مادي و معنوي دارد براي برطرف نمودن آن و طلب حلاليت حتما اقدام نماييد.
2- اگر به نتيجه اي نرسيديد هرهفته مبلغي را به نيت رد مظلمه براي مادربزرگ خود كنار گذاشته و به فقير غير سيد بدهيد. البته نيت شما بايد رد مظالم براي مادر بزرگ باشد.
3- اگر نماز يا روزه اي بر عهده ي آن مرحومه است حتما براي ادا كردن آن اقدام نماييد
. 4- عبادات مستحبي براي آن مرحومه انجام داده و ثوابش را به روحش واصل نماييد.
ان شاالله گرفتاري آن مرحومه برطرف خواهد شد.
1- دقت كنيد اگر مادر بزرگ شما به كسي بدهي مادي و معنوي دارد براي برطرف نمودن آن و طلب حلاليت حتما اقدام نماييد.
2- اگر به نتيجه اي نرسيديد هرهفته مبلغي را به نيت رد مظلمه براي مادربزرگ خود كنار گذاشته و به فقير غير سيد بدهيد. البته نيت شما بايد رد مظالم براي مادر بزرگ باشد.
3- اگر نماز يا روزه اي بر عهده ي آن مرحومه است حتما براي ادا كردن آن اقدام نماييد
. 4- عبادات مستحبي براي آن مرحومه انجام داده و ثوابش را به روحش واصل نماييد.
ان شاالله گرفتاري آن مرحومه برطرف خواهد شد.
باسمه تعالي
در علم صرف به آن مي گوييم ماضي خبريه، اصولا در بعضي از موارد كه بخواهند در ادبيات عرب قضيه اي را از زمان گذشته نقل كنند به فعل مضارع انجام خواهند داد و يا بخواهند در آينده اين كار را انجام بدهد با فعل مضارع مي آورند. اين مطلب در جامع المقدمات بخش "الهدايه في النحو" ذكر شده است و نيز جناب آقاي حسيني تهراني در كتاب "صرف و نحو" بيان فرموده اند. مي توانيد رجوع كرده و مورد فوق را بررسي نماييد.
در علم صرف به آن مي گوييم ماضي خبريه، اصولا در بعضي از موارد كه بخواهند در ادبيات عرب قضيه اي را از زمان گذشته نقل كنند به فعل مضارع انجام خواهند داد و يا بخواهند در آينده اين كار را انجام بدهد با فعل مضارع مي آورند. اين مطلب در جامع المقدمات بخش "الهدايه في النحو" ذكر شده است و نيز جناب آقاي حسيني تهراني در كتاب "صرف و نحو" بيان فرموده اند. مي توانيد رجوع كرده و مورد فوق را بررسي نماييد.
باسمه تعالي
روزهاي سه شنبه در مدرسه ي علوم دينيه ي مهديه بعد از نماز مغرب و عشاء به مدت سه ربع بحث هايي پيرامون مكارم الاخلاق ايراد مي نمايند و نيز روزهاي چهارشنبه در همان مكان از ساعت 7 الي 8:30 بعد از ظهر به تجزيه و تركيب و معاني آيات موضوعي قرآن مي پردازند. لازم به ذكر است روزهاي سه شنبه براي آقايان و خانم ها و چهارشنبه ها مخصوص آقايان مي باشد.
روزهاي سه شنبه در مدرسه ي علوم دينيه ي مهديه بعد از نماز مغرب و عشاء به مدت سه ربع بحث هايي پيرامون مكارم الاخلاق ايراد مي نمايند و نيز روزهاي چهارشنبه در همان مكان از ساعت 7 الي 8:30 بعد از ظهر به تجزيه و تركيب و معاني آيات موضوعي قرآن مي پردازند. لازم به ذكر است روزهاي سه شنبه براي آقايان و خانم ها و چهارشنبه ها مخصوص آقايان مي باشد.
باسمه تعالي
مطلبي كه مي فرماييد البته كامل نيست. افعال ماضي به چند دسته تقسيم مي شوند كه يكي از آنها ماضي محقرالعقول نيز مي باشد. مانند ابتداي سوره ي قمر "اقترب الساعته و انشق القمر" كه براي تفصيل آن به ذيل اين آيه مراجعه نماييد و نيز قسم ديگر، فعل ماضي ايست كه منخلأ از زمان مي باشد مانند افعال كان كه در مورد پروردگار بكار مي رود مثل "كان الله عليما حكيما".(براي تفصيل آن به تفاسير الميزان و نمونه مراجعه نماييد) و اقسام ديگري نيز دارد كه محل بيان آنها در اينجا ميسر نيست.
در مورد فوق كه فرموده ايد، تثبيت از زماني است كه پيامبر پا به عرصه ي وجود گذاشته است. همچنان كه شما گفته ايد ما قبل آن پيغمبر هنوز به دنيا نيامده بود كه بخواهد اقدامي صورت بگيرد.
مطلبي كه مي فرماييد البته كامل نيست. افعال ماضي به چند دسته تقسيم مي شوند كه يكي از آنها ماضي محقرالعقول نيز مي باشد. مانند ابتداي سوره ي قمر "اقترب الساعته و انشق القمر" كه براي تفصيل آن به ذيل اين آيه مراجعه نماييد و نيز قسم ديگر، فعل ماضي ايست كه منخلأ از زمان مي باشد مانند افعال كان كه در مورد پروردگار بكار مي رود مثل "كان الله عليما حكيما".(براي تفصيل آن به تفاسير الميزان و نمونه مراجعه نماييد) و اقسام ديگري نيز دارد كه محل بيان آنها در اينجا ميسر نيست.
در مورد فوق كه فرموده ايد، تثبيت از زماني است كه پيامبر پا به عرصه ي وجود گذاشته است. همچنان كه شما گفته ايد ما قبل آن پيغمبر هنوز به دنيا نيامده بود كه بخواهد اقدامي صورت بگيرد.
باسمه تعالي
براي پاسخ اين سوال مي توانيد به سي دي هاي بحث زيارت عاشورا(موجود در واحد سمعي و بصري)، بخش مقدمه ي آن كه درباره ي اسناد زيارت صحبت شده مراجعه نماييد و يا به كتاب معتبر و اصيل "شفاء الصدور في شرح زيارت العاشور" تاليف دانشمند گرانقدر مرحوم ميرزا آقا تهراني مراجعه نماييد. اگر مشكلتان حل نشد مجددا با ما تماس بگيريد.
براي پاسخ اين سوال مي توانيد به سي دي هاي بحث زيارت عاشورا(موجود در واحد سمعي و بصري)، بخش مقدمه ي آن كه درباره ي اسناد زيارت صحبت شده مراجعه نماييد و يا به كتاب معتبر و اصيل "شفاء الصدور في شرح زيارت العاشور" تاليف دانشمند گرانقدر مرحوم ميرزا آقا تهراني مراجعه نماييد. اگر مشكلتان حل نشد مجددا با ما تماس بگيريد.
باسمه تعالي
1- به فتواي همه مراجع حرام است و از گناهان كبيره نيز مي باشد و گفتن پزشك نيز براي اين عمل وجه شرعي ندارد. شما مي توانيد براي دفع سنگ كليه از دلستر و ماءالشعير و همچنين در بين عرقيجات گياهي از عرق خار شتر كه بسيار مؤثر و عالي است استفاده نماييد.
2- مسئله آن طور كه شما مي گوييد نيست. شما در اين زمينه مي توانيد به تفسير الميزان و تفسير نمونه ذيل آياتي كه در مورد حرمت شراب در قرآن آمده است مراجعه نماييد. در آنجا توضيحات مفصلي پيرامون اين سوال شما بيان شده است.
1- به فتواي همه مراجع حرام است و از گناهان كبيره نيز مي باشد و گفتن پزشك نيز براي اين عمل وجه شرعي ندارد. شما مي توانيد براي دفع سنگ كليه از دلستر و ماءالشعير و همچنين در بين عرقيجات گياهي از عرق خار شتر كه بسيار مؤثر و عالي است استفاده نماييد.
2- مسئله آن طور كه شما مي گوييد نيست. شما در اين زمينه مي توانيد به تفسير الميزان و تفسير نمونه ذيل آياتي كه در مورد حرمت شراب در قرآن آمده است مراجعه نماييد. در آنجا توضيحات مفصلي پيرامون اين سوال شما بيان شده است.
باسمه تعالی
شما لازم نیست روایت فوق را از ابن عباس مطرح نمایید. همین قدر که این روایت را در کتب اهل سنت مطرح کرده باشند برای دلیل بر علیه مخالف ما کافیست، چرا که اگر این روایت صحیح نباشد، چرا کتب معتبر اهل سنت آن را نقل کرده اند و آیا آنها به 10 ساله بودن ابن عباس و مطالبی که ایشان گفته است واقف نبوده اند و از طرفی دیگر در بحث ولایت و خلافت اصلا ما نیازی به نوشتن پیامبر در آخرین لحظات نداریم بلکه حدیث ثقلین، حدیث دار، حدیث منزلت، حدیث غدیر و امثال این ها که در منابع اهل سنت نیز قابل تردید نیستند بهترین دلیل بر خلافت و ولایت امیر المومنین علیه السلام می باشد و نیز آیات قرآن کریم از جمله آیه "اولی الامر" نیز بازگو کننده ی این مطلب است که حتما ولایت و خلافت بعد از پیامبر باید به معصوم برسد و جز این راهی ندارد. در پایان در زمینه ی 10 ساله بودن ابن عباس هم باید بررسی شود.
شما لازم نیست روایت فوق را از ابن عباس مطرح نمایید. همین قدر که این روایت را در کتب اهل سنت مطرح کرده باشند برای دلیل بر علیه مخالف ما کافیست، چرا که اگر این روایت صحیح نباشد، چرا کتب معتبر اهل سنت آن را نقل کرده اند و آیا آنها به 10 ساله بودن ابن عباس و مطالبی که ایشان گفته است واقف نبوده اند و از طرفی دیگر در بحث ولایت و خلافت اصلا ما نیازی به نوشتن پیامبر در آخرین لحظات نداریم بلکه حدیث ثقلین، حدیث دار، حدیث منزلت، حدیث غدیر و امثال این ها که در منابع اهل سنت نیز قابل تردید نیستند بهترین دلیل بر خلافت و ولایت امیر المومنین علیه السلام می باشد و نیز آیات قرآن کریم از جمله آیه "اولی الامر" نیز بازگو کننده ی این مطلب است که حتما ولایت و خلافت بعد از پیامبر باید به معصوم برسد و جز این راهی ندارد. در پایان در زمینه ی 10 ساله بودن ابن عباس هم باید بررسی شود.
باسمه تعالی
اصولا بجا آوردن نماز و روزه بر عهده فرزند ارشد میت می باشد و در غیر این صورت کسی که از او ارث برده است، او وظیفه دارد در این موارد اقدام نماید. ظاهرا شما با بودن همسر و احیانا داشتن فرزند از آن مرحوم ارث نمی برید. فلذا وظیفه ی شرعی نیز بر عهده شما نمی باشد لکن اخلاقا اگر خواستید کاری انجام دهید می توانید شخصا نمازی برای آن مرحوم خوانده و یا روزه ای برایش بگیرید. همچنین تلاوت قرآن کریم و زیارات و دیگر اعمال مستحبی را به نیت آن مرحوم انجام دهید. درباره ی انجام دادن مراسم دفن، کفن و ختم و غیره شما وظیفه ای نداشته اید غیر از دفن و کفن که واجب کفایی است. پس کارهایی که انجام داده اید کارهای اضافه بوده است و نباید انجام می دادید. البته الان دیگر گذشته است و همانگونه که گفتیم عمل نمایید.
اصولا بجا آوردن نماز و روزه بر عهده فرزند ارشد میت می باشد و در غیر این صورت کسی که از او ارث برده است، او وظیفه دارد در این موارد اقدام نماید. ظاهرا شما با بودن همسر و احیانا داشتن فرزند از آن مرحوم ارث نمی برید. فلذا وظیفه ی شرعی نیز بر عهده شما نمی باشد لکن اخلاقا اگر خواستید کاری انجام دهید می توانید شخصا نمازی برای آن مرحوم خوانده و یا روزه ای برایش بگیرید. همچنین تلاوت قرآن کریم و زیارات و دیگر اعمال مستحبی را به نیت آن مرحوم انجام دهید. درباره ی انجام دادن مراسم دفن، کفن و ختم و غیره شما وظیفه ای نداشته اید غیر از دفن و کفن که واجب کفایی است. پس کارهایی که انجام داده اید کارهای اضافه بوده است و نباید انجام می دادید. البته الان دیگر گذشته است و همانگونه که گفتیم عمل نمایید.
نمایش 313 از 331