پرسش و پاسخ

پرسش پاسخ شرعی

لطفا قبل از ارسال سوال آن را در بین سوالات جستجو نمایید تا از تکرار جلوگیری شود.

باسمه تعالی

 البته تنها سفیدی و سیاهی نیست بلکه سبزه بودن، گندم گون بودن، سرخ بودن و یکی دو رنگ ترکیبی دیگر نیز برای انسانها در قاره‌های مختلف، آمریکا جنوبی، آمریکای لاتین و آفریقا، شرق آسیا و آسیای میانه و بعضی کشورهای دیگر همگی از آیات خداوند متعال بوده و نشانه‌ای از قدرت نامتناهی او است. حضرت آدم و حوا (ع) نیز رنگی معمولی داشته اند و وجود فرزندان آن حضرت در دهها نسل بعد از ایشان به صورت رنگ های امروزی فقط نشانه قدرت خدای تعالی است نه چیز دیگر. چه بسا پدر و مادر سفیدی با یکدیگر ازدواج کرده‌اند ولی فرزند آنها سبزه بوده است و حتی در بعضی جاها فرزند آنها سیاه بوده است. اینها همه حاکی از این دارد که مشخص‌کننده ی این موارد خدای تعالی است .

باسمه تعالی

رجوع کنید به بحث ازدواج (اینجا)، جلسات پنجم الی دهم. در آنجا بطور مفصل مطالب بیان شده است.

 باسمه‌تعالی

 قدیمی ها گویند خود گویم و خود خندم، عجب مرد هنرمندم! شما خودتان می‌گویید و خودتان تصمیم می‌گیرید و سپس قضاوت می‌کنید. برادر گرامی، کسانی که در اربعین به کربلا می‌روند به خاطر تفاخر به قبور نیست. اولاً یک قبر بیشتر مورد نظر نیست پس مسئله تکاثر در اینجا اصلاً مطرح نمی‌باشد. ثانیاً افرادی که به آنجا می‌روند برای درک فضیلت روز اربعین و زیارت آن حضرت(ع) می‌باشد که پاداش بسیار زیادی دارد. شما طبق معمول باز هم معنای تکاثر و تفسیر سوره تکاثر را نفهمیده اید. معنای سوره تکاثر مال افرادی است که به تعداد مردگان خود افتخار می‌کنند یعنی هر چه بیشتر باشد خود را قدرتمندتر می‌دانند نه اینکه بر سر یک قبری تعداد زیادی حاضر شوند و زیارت نمایند و شما اشتباهاً تصور کنید این همان تفاخر و تکاثر است .

 باسمه‌تعالی

شما می‌توانید کار خوبی را انجام داده مثلاً نمازی ‌خوانده و تلاوت قرآن کریم کرده و سپس ثوابش را برای ایشان هدیه نمایید و آنگاه حاجت خود را بخواهید. ان‌شاءالله برآورده خواهد شد.

باسمه تعالی

اگر بنا باشد رهبر در هر کاری دخالت مستقیم داشته باشند دیگر نهادهای اجرایی کشور به چه دردی خواهند خورد؟ مسلماً قانون اساسی برای رهبری وظایفی مشخص و برای نهادهای اجرایی نیز همچنین و هر کس باید در حیطه وظایف خودش عمل نماید. مقام معظم رهبری نیز روششان چنین است که اگر مسئله ای در کشور پیش می‌آید تا آنجا که به نهادها مربوط می‌شود آنها وظایف خودشان را انجام دهند و اگر موردی باشد که خودشان باید دخالت کنند حتماً این کار را انجام خواهند داد.

باسمه تعالی

 اولاً اگر بحث ما را در مبحث کلی دعا استماع نکرده‌اید حتماً گوش کنید. ثانیاً کارهایی را که گفته‌ایم در بحث دعا انجام دهید. ثالثاً حتماً به مفاتیح الجنان مراجعه کرده و اعمال ماه مبارک را به خوبی انجام دهید. اگر تا پایان ماه مبارک نتیجه‌ای نگرفتید با ما تماس بگیرید.

باسمه تعالی

اولاً همانطور که قبلاً هم گفتیم ظاهراً شما آیات قرآن را تقطیع کرده و سپس منظور خود را بیان میکنید. اگر شما مجموع آیات قرآن را تلاوت کرده و سپس تفسیر آن را مطالعه کنید و بعد نتیجهگیری نمایید هیچ گاه چنین نتایج مغرضانه ای را نمیگیرید. در چند جای قرآن کریم خود کتاب الهی، بتها و جمادات را بندگان خطاب کرده است و اتفاقاً روز قیامت از قول همین بت ها بیان کرده است که ما نگفتیم این بندگان ما را بپرستند بلکه آنها خودشان که منظور مشرکین باشند، ما را مورد پرستش قرار دادهاند و ما تقصیری در پرستش شدن نداریم. حال چرا این حرف را میزنند؟، به خاطر اینکه همه موجودات در روز قیامت بعضی به خاطر مکلف بودن و بعضی به خاطر شاهد بودن مورد مؤاخذه قرار میگیرند و از آنها سؤال میشود و بت ها نیز به زبان درآمده و شهادت بر علیه مشرکین میدهند . (سوره مبارکه فرقان آیات 17 الی 19)

ثانیاً مثل اینکه شما خود را به خواب زده و نمیخواهید بیدار شوید و هر چه ما شما را تکان دهیم چون خود را به خواب زده اید دیدار شدنتان محال است ولی ای کاش خواب بودید و با یک تلنگر منطقی بیدار میشدید. شما که ادعای موحد بودن میکنید کاش از آیه 190 سوره اعراف را می خواندید و عجله نمی کردید و میدیدید که ما به شما چه چیزی را گفته ایم. کل آیه مربوط به مشرکان است. یکبار دیگر تفسیر آیه را بخوانید، البته از آیه 190 که منظور بتپرستانی هستند که سنگ و چوب را شریک خدای تعالی قرار دادهاند نه بندگانی مانند انسانها را. البته امروز کسانی در عربستان سعودی در قالب وهابیت قدرتهایی مانند آمریکا و اسرائیل را نه تنها شریک برای خدا بلکه تنها قدرت جهان هستی دانسته و با فقط و فقط از آنها تبعیت کرده و خدا و پیامبر(ص) را رها کردهاند و هم مشرک و هم کافرند. لکن در آیه 194 سوره اعراف با توجه با آیه 190 و همچنین ادامه ای آیات تا آیه 195 منظور کسانی هستند که بتها را شریکان خدای تعالی قرار دادهاند. حال می گویید از کجا معلوم است که این حرف داشت باشد؟ ای کاش آیه 195 را  میخواندید. در آنجا میفرماید این چیزهایی که شما شریک برای خدا قرار داده اید آیا پا دارند تا با آنها راه بروند یا چشم دارند که با آنها چیزی ببینند. آیا گوش دارند که با آن چیزی بشنوند و ... ، خوب بنده خدا، اگر منظور از "عباد امثالکم" انسان ها بودن چرا از آنها نفی چشم و گوش و پا میکند در حالی که انسان ها که چشم و گوش و پا دارند.

ثالثاً بالاخره پاسخ ما را ندادید که آیا هر خواندنی شرک است؟ اگر اینطور باشد بزرگترین مشرک خود شما هستید که بارها و بارها مادر و پدر و پسر و همسر و دیگران را خواندهاید و از آنها کمک نیز میخواهید. پس معلوم است که هر خواندنی شرک نیست بلکه خواندنی شرک است که انسان برای مدعو خود (خوانده شده) قدرت استقلالی قائل بوده و این عقیده را داشته باشد که او بدون اذن خداوند میتواند هر کاری را برای او انجام دهد. البته هیچ مسلمان و نیز هیچ شیعه اثنی عشری به چنین چیزی معتقد نبوده و نیست و نخواهد بود بلکه امروز در کره زمین فقط طرفداران ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب به چنین چیزی معتقدند و لحظهای توسل و کمک خواستن آنها از آمریکا و اسرائیل قطع نمیشود و به جای کمک خواستن از خداوند متعال و توسل پیدا کردن به پیامبر رحمت(ص)، دائماً فریاد استغاثه از آمریکا و اسرائیل و انگلیس دارند.

رابعاً ای کاش وهابیت و مولود کثیف آن که امروزه به نام داعش نامیده میشود قبل از تصمیمگیریهای این چنینی و این همه جنایت، بخوبی تدبر در قرآن کریم می کرد و به جای دفاع از اسرائیل و انگلیس و آمریکا و بخشش دلارهای نفتی به آنها از خداوند بزرگ کمک میخواست و روز به روز بجای اضافه کردن بر جهل خود، بر علم و دانش خود می افزود اما متأسفانه وهابیت چشمهای خود را بر وقایع بسته و افکار ابن تیمیه که پدربزرگ داعشیها میباشد را دائماً تکرار کرده و بدون شناخت جنایتکاری مانند محمد بن عبدالوهاب عقاید خرافی و جاهلانه او را دائماً تکرار میکنند. اگر واقعا شما خود را به خواب نزده اید و به معنای واقعی تاکنون در خواب بوده اید، ما حاضریم شما را بیدار کنیم و چشمان شما را به روی حقایق بگشاییم.

برادر عزیز، معنای شرک و معنای توحید آن طور نیست که شما تصور کردهاید بلکه قرآن کریم معنای توحید و شرک را به خوبی معنا کرده است. فقط ما باید وقتی آیات را مطالعه می کنیم، مجموعه آن را مطالعه کرده و به قول معروف صدر و ذیل آیه را از نظر بگذرانیم و سپس قضاوت کنیم وگرنه ما هم مسیر ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب را خواهیم رفت و خدای نکرده در طبقات پست آتش به آنها ملحق خواهیم شد. همان طور که قرآن کریم میفرماید " إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ".

 باسمه تعالی

1- اینکه احادیث اینچنینی که قید مومن بودن را دارند به ما میفهمانند که شخصیت و مقام مؤمن چقدر مهم است و واقعاً اگر کسی مؤمن باشد و قرآن تلاوت کند و یا کارهای دیگری که در احادیث آمده را انجام دهد پاداش او بسیار زیاد بوده و اگر گناهی نیز مرتکب شده باشد به همان سبب آمرزیده میشود لکن فراموش نکنید که مؤمن بودن کار سادهای نیست.

 2- خوب بود مآخذ این حدیث را برای ما میفرستادید تا ما رجوع کرده و می دیدیم که آیا چنین سخنی از آن حضرت(ع) صحیح است یا خیر.

 باسمه تعالی

اولاً ما نمیدانیم شغل پدرتان چیست که بگوییم لازم است آن را ترک کنند یا خیر. ثانیاً اگر مثلاً شغل ایشان مأمو زحمتکش شهرداری باشد و یا کارگر سادهای باشند نیاز به تغییر شغل نیست بلکه باید شما فکر خود را عوض کرده و بتوانید بر خواستگاران خود نیز تأثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید که اگر کسی از طریق زحمت و تلاش لقمه نان حلالی را تهیه کند، این انسان بسیار شریف و بزرگوار بوده و ارزش او را فقط خدای تعالی میداند. همه انبیا و ائمه (ع) کارگر بوده و از راه تلاش و کوشش روزی خود را به دست میآوردند. ثالثاً ما برنامه ی ده گانهای در مبحث دعا به اشخاص معرفی کرده ایم. شما اگر آن را به قصد درست شدن کار خود انجام دهید در مدت زمان کوتاهی مشکلاتتان حل خواهد شد انشاءالله.

 باسمه تعالی

 1- اگر بدانید تربیت کردن یک فرد چه پاداش عظیمی در نزد پروردگار دارد هیچ گاه چنین برخوردهایی نمیکردید. همسر شما غیر از همسر بودن میتواند به عنوان یک شاگرد و یا یک فردی که نیاز به هدایت دارد تحت نظر شما تربیت شود و اگر شما اول خود را تربیت کرده سپس دائماً با اخلاق خوب و مهربانی به او تذکرات لازم را بدهید در مدت کوتاهی ثمره آن را خواهید دید. برای کار خود نیت نمایید و از خداوند کمک بخواهید. مبحث دعا، به خصوص جلسات آخر آن را گوش کرده سپس به تعلیم و آموزش ایشان بپردازید. او را با خود به مکانهای مذهبی برده و در جلسات مشترک مذهبی شرکت نمایید. موسسه میقات میتواند فرصت خوبی برای شما و ایشان باشد.

 2- حتماً به مدت زیادی هر روز در منزل و یا در مساجد در مواقع اذان با صدای بلند اذان بگویید و درباره فراموشی خود به سیدیهای مبحث دعا رجوع کرده و آیات و ادعیه ی وارده را یافته و عمل نمایید. به زودی فراموشی شما برطرف خواهد شد.

باسمه تعالی

شما می توانید سوالاتتان را ارسال نمایید. فقط توجه داشته باشید که سوالتان از حداکثر کاراکتر مجاز (حداکثر 4500 حرف) بیشتر نباشد تا سوال کامل به دست ما برسد.

باسمه تعالی

ما این موارد را در بحث دعا کاملاً توضیح داده ایم. حتماً به آن رجوع نمایید لکن هرگاه می خواهید چیزی را از خداوند بخواهید عرضه بدارید پروردگارا اگر به مصلحت من است به من عطا کن وگرنه خیر.

باسمه تعالی

لغت نسیه در قرآن کریم به دو معنا آمده است. یکی به معنای ترک کردن و دیگری به معنای فراموشی و البته بعضی از معانی دیگر. در آیه مذکور واژه فوق به معنای ترک کردن می باشد نه فراموشی.

باسمه تعالی

1- شما باید حتماً برنامه ای را که دستورش را قبلاً داده ایم با دقت انجام دهید و در غیر این صورت از جانب ما تضمینی وجود ندارد.

2- شما می توانید در یک جلسه خصوصی با فرد مورد نظر مسئله گذشته خود را به صورت کلی مطرح کرده البته به هیچ عنوان وارد جزئیات آن نشوید. فقط در همین حد که قبلاً فردی به خواستگاری من آمده بود و مدت کوتاهی نامزد من بود ولی چون معتاد بود، من بلافاصله نامزدی ام را با او بهم زدم.

3- از بیان حقایق به همان صورتی که گفتیم (به صورت کلی) واهمه نداشته باشید. حتماً دعاهای ماه مبارک و اعمال آن را انجام دهید و بر خداوند توکل کنید. إن شاء الله قطعاً نتیجه خواهید گرفت.

4- برای فرد مذکور (زن دایی) جمعه ها یک ساعت به مغرب، دعای سمات بخوانید. إن شاء الله از گزند کارهای او در امان خواهید بود.

باسمه تعالی

مشکل همه کسانی که چنین سوالاتی را مطرح می کنند این است که تفاوت بیت مشاهده و رؤیت را نمی دانند و متاسفانه کمتر خطیبی تاکنون در مورد این تفاوت برای مردم صحبت کرده است. آنچه که امام عصر –ارواحنا فداء- در آن توقیع فرموده اند مسئله رؤیت نیست و نفرموده است "فمن ادعي الرأی" بلکه فرموده اند "فمن ادعي المشاهدة" و لفظ مشاهده از باب مفاعله و بین الاثنین است. یعنی دو طرفه است. بدین معنا که شما هر گاه بخواهید بتوانید طرف خود را ببینی و در واقع به نوعی با او ارتباط داشته باشی و منظور آن حضرت (عج) دقیقاً همین است. پس معنای حدیث چنین می شود که هر کس ادعا کند که با من ارتباط دارد یعنی هرگاه بخواهد مرا می بیند و به نوعی می تواند بین من و شیعیانم پیام هایی را رد و بدل نماید، چنین کسی قبل از محقق شدن دو نشانه خروج سفیانی و صیحه آسمانی، کذاب مفتر است. اما آنچه که در مورد بزرگان و غیر آنها اتفاق افتاده که فقط آن حضرت (عج) را دیده اند مطلب غامض و پیچیده ای نیست بلکه آن حضرت(عج) خواسته است که خود را به آنها نشان بدهد و این مورد بارها و بارها اتفاق افتاده است و افراد زیادی به مناسبت های مختلف به حضور آن حضرت شرفیاب شده اند.

باسمه تعالی

این مطلب تفصیل دارد که حتما باید به رساله عملیه رجوع کنید. لکن اگر در طول روز بعد از اذان صبح باشد و شخص جنب در خواب باشد و یا کاری نکند که جنب شود، در این حالت مشکلی نداشته و روزه اش صحیح است و فقط باید غسل جنابت کند. اما اگر قبل از اذان صبح باشد و جنب شود حتماً باید قبل از اذان صبح غسل نموده و سپس داخل صبح شود. بقیه مطالب را باید به رساله عملیه مراجعه نمایید.

باسمه تعالی

متاسفانه شما صدر و ذیل آیه را در نظر نگرفته اید. صدر و ذیل آیه راجع به بت پرستان می باشد که بت های خود را می پرستیدند. والا اگر خواندن غیر از خدا شرک باشد هیچ فردی در روی کره زمین غیر مشرک نخواهد بود. چون همه پیغمبران و غیر آنها روزی چند بار غیر خدا را صدا زده اند و شما نیز در طول روز، مادر خود، پدر خود، فرزندان خود و دیگران را چند بار صدا می زنید و می خواهید. قطعاً آیه شریفه نظرش این نیست که اگر ما غیر خدا را خواندیم مشرک هستیم. بلکه منظورش آن است که اگر کسی برای غیر خدا الوهیتی قائل باشد و مستقلاً او را متصرف در عالم وجود بداند، چنین فردی مشرک بوده و راه بجایی هم نخواهد برد و مدعوین (خوانده شده ها) هم نمی توانند برای او کاری انجام دهند.

باسمه تعالی

وقتی وارد همدان می شوید نمازتان شکسته و روزه خود را باید افطار کنید. هرگاه چنین شخصی منزلی را در مکان دیگری خریداری کند و هفته ای چند روز به آنجا رفته و چند روز در مکان قبلی خود به سر ببرد، این فرد دو وطنه محسوب می شود.

باسمه تعالی

چنین چیزی را پزشک باید تشخیص دهد. ما نمی توانیم در این کار دخالت کنیم. همچنین خود شما نیز می توانید با گرفتن روزه تشخیص دهید که برای شما مضر است یا خیر. البته با هماهنگی پزشکتان.