پرسش و پاسخ

پرسش پاسخ شرعی

لطفا قبل از ارسال سوال آن را در بین سوالات جستجو نمایید تا از تکرار جلوگیری شود.

باسمه تعالی
به آخرین آیه سوره مبارکه فتح مراجعه کنید در این آیه تمام حروف تهجی جمع است.

باسمه تعالی
ظاهراً شما همه قرآن را تلاوت نکرده اید. حتماً داستان حضرت موسی (ع) را در قرآن کریم زمانی که قومش او را واسطه بین خود و خدا قرار دادند را مطالعه کنید و نیز متوسل شدن فرزندان حضرت یعقوب(ع) و قرار دادن حضرت یعقوب را واسطه بین خود و خدا و نیز قرار دادن پیامبر خاتم(ص) بین مسلمانان و خدای تعالی و موارد دیگر از این دست در قرآن کریم به کرات ذکر شده است. همچنین روایات در صحیح بخاری و صحیح مسلم و کتب معتبر شیعی دلالت بر این دارد که خود ام المؤمنین عایشه و خلیفه اول و دوم بارها و بار ها توسل پیدا کرده اند.

باسمه تعالی
یاد گیری تجوید قرآن تا آن مقدار که برای تصحیح نماز و درست خواندن آن باشد واجب می باشد و مقدار اضافی آن که برای زیبا خوانی قرآن استفاده می شود مستحب بوده و واجب نیست.
ر

باسمه تعالی
1. مشکل ندارد لکن باید دقت کرد که با افزایش درجه فشار برای شما، آب دیگران قطع نشود.
2. اولاً اگر همسر شما مظلمه ای داشته حتماً رد مظالم کنید ثانیاً اگر نماز نخوانده و یا روزه نگرفته دارد اگر می توانید قضای آنها را برای او بجا آورید و یا برایش اجیر بگیرید. ثالثاً حتماً برای او ختم قرآن، استغفار و کار های نیک انجام دهید چراکه در عالم برزخ فقیر می باشد.

باسمه تعالی
1. بله.
2. پیغمبر و وصی پیغمبر معصوم به عصمت الهیه می باشند و از نظر عصمت فرقی با یکدیگر ندارند. لکن از نظر مقام معنوی در پیشگاه پروردگار پیغمبر خاتم و ائمه معصومین (س) از همه پیامبران افضل می باشند. دلیل افضلیت پیامبر(ص) که مشخص است به اتفاق همه مسلمین و ائمه مخصوصاً حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیهم اجمعین) از آیه مباهله روشن می شود چون آن حضرت نفس پیامبر (ص) نامیده شده است.

باسمه تعالی 1- خیر تناقض ندارد چون هر کس که قرآن را آموخته باشد و به دیگران نیز یاد دهد و عامل به آن باشد، قطعا فرد با تقوایی است. 2- عبارت حدیث شامل ظاهر قرآن نیز می شود و اگر کسی خالصانه این کار را انجام دهد مشمول حدیث فوق است. 3- برترین ها در اسلام یک چیز نیست. بلکه دارای تنوع زیادی است. اصولا متّصف شدن به مکارم اخلاق که صفات مختلفی می باشد، خود مهمترین فضیلت ها و برتری ها به حساب می آید که یکی از مکارم اخلاق، تعلیم قرآنی و نیزتقوا می باشد.

باسمه تعالی نماز خود را بصورت فرادا انجام دهید.

باسمه تعالی
 در این باره می توانید تماس تلفنی با جناب استاد مخملباف برقرار نموده یا حضوراً با وقت قبلی مراجعه نمایید .
موسسه میقات القرآن: تهران، میدان قزوین، خیابان قزوین شرقی، خیابان شهید جوادیان(خ قلمستان) پلاک 167
تلفن: 55370517 - 55390144 - 021      فکس: 55394972 - 021

باسمه تعالی ذکر سجده واجب قرآن هر چه که بگویید مشکلی ندارد فقط مسئله سجده کردن است و گفتن ذکر، واجب نیست. ولی مستحب است همان ذکری که در رساله ها نوشته شده است را بگویید.

باسمه تعالی
به فتوای بعضی از فقها موسیقی مطرب حرام و غیر آن در صورتی که باعث تحریک و تهیج نگردد اشکالی ندارد. البته بعضی دیگر از فقها مطلق موسیقی را حرام می دانند.

باسمه تعالی
متاسفانه این عمل مناسب شما نیست. شما باید در یک مسیر حرکت کرده و در همان مسیر به تکامل مادی و معنوی و یا هر دو برسید. از این شاخه به آن شاخه پریدن زیانهای جبران ناپذیری به زندگی مادی و معنوی ما وارد می کند. هر چه زودتر این عمل را اصلاح کرده و مسیری ثابت را اختیار کنید.

باسمه تعالی
مهم نیست که دیگران درباره شما چگونه فکر می کنند. مهم این است که خداوند متعال و امام زمان(عج) شما را چگونه بنده ای می بینند. در محیط کار نیز همان گونه که دوست دارید با ناموس شما برخورد کنند با نوامیس دیگران نیز همان گونه برخورد کنید. پس ما نباید با زن نامحرم خنده و شوخی و مراوده ی خارج از حد معمول داشته باشیم و کارهایی از این دست. اگر چه آنها تمایل به این کار داشته باشند. تمام اینها از القائات شیطان بوده و ضد تهذیب نفس می باشد.

باسمه تعالی
1- لطفا رجوع نمایید به مبحث امامت خاصه(مهدویت). در آنجا مفصل توضیح داده شده است.
2- به نظر شما زمانی که خورشید پشت ابر پنهان شده و هوا ابری می باشد و آفتابی در بین نیست چه فایده ای بر وجود خورشید مترتب است؟
3- آیا خورشید برای همه انسان ها است یا برای عده خاصی؟
4- البته لطف ممکن است برای شما غامض و پیچیده باشد ولی ما به سادگی آن را تشخیص داده و می دهیم و می فهمیم که چه کسی در حق ما لطف کرده و چه کسی در حق ما لطف نکرده بلکه شاید خیانت می کند.

باسمه تعالی
اصولا کلمه یوم در لغت به معنای قطعه ای از زمان می باشد که در مقابل لیل قرار گرفته است و از طلوع آفتاب تا غروب آن، مدت زمان روز می باشد. البته یوم معانی مجازی دیگری دارد که برای استفاده از آن باید قرینه اقامه شود. زمانی که یوم با ال در ابتدای آن بکار می رود منظور روز مشخصی است. چون یوم در این حال معرفه شده است و زمانی که منظور روز مشخصی شد قطعا مبدأ ثبوت حکمی قرار می گیرد و لذا اگر در آیه ای از واژه الیوم استفاده شود معلوم می شود که از آن روز به بعد فلان حکم، یا به عنوان امر برای مسلمانان در نظر گرفته شده و یا به عنوان نهی چیزی به آنان تذکر داده شده است و لذا می گوییم که الیوم در آیه 5 سوره مائده مبدأ ثبوت حکمی است که در متن آیه بدان اشاره شده است. پس اگر زمانی از این واژه استفاده شد که از امروز به بعد باید نماز بخوانیم معلوم می شود تا قبل از آن روز نماز خواندن واجب نبوده است. همچنین الیوم در آیه 3 سوره مبارکه مائده مبدأ ثبوت چیزی است که باید ببینیم آن چیز چه بوده است که نزول آن چیز باعث اکمال دین و اتمام نعمت شده است و نیز باعث مأیوس شدن کفار از براندازی اسلام و از بین بردن دین مسلمانان گشته است و همچنین باعث رضایت خداوند از دین مسلمانان شده است. حال شما به ما بگویید آن روز چه روزی بوده است؟ 
آقای فخر رازی و نیز رشید رضا در تفاسیر کبیر و المنار خود چنین روزی را روز عرفه گرفته اند. در تفاسیر دیگر نیز بعضی از مفسرین واژه الیوم را به روز مشخصی تفسیر کرده اند. شیعیان نیز واژه الیوم را در سال 10 هجرت و در روز 18 ذی الحجة الحرام در مسیر برگشت پیامبر(ص) در کنار برکه ای به نام غدیر تعبیر نموده اند. البته شیعیان برای این سخن خود دلایل محکم و متقنی دارند و نزول این قسمت از آیه شریفه را( الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ ديناً) در چنین روزی می دانند. لکن در تفاسیر مذکور از اهل سنت متاسفانه دلایل متقنی مشاهده نمی شود. پس باید واژه الیوم دقیقا روز مشخصی را بیان نماید. هر کس که مصداقی برای این روز مشخص کند حتما باید دلیلی اقامه نماید و مطلبی که خیلی جالب است این است که بیان احکامی مانند تحریم خوردن مردار و گوشت خوک و امثال آنها و مواردی دیگر نمی تواند به عنوان اکمال و اتمام دین مطرح باشد چرا که قبل از آن احکام بسیار زیادی نیز بیان شده بود و بعد از نزول آیه سوم نیز باز هم بعضی از آیات احکامی بر پیامبر نازل شده. پس واژه الیوم نمی تواند در آیه فوق به معنای روز نزول آیات احکامی باشد و سپس کامل شدن دین و اتمام نعمت و رضایت کامل پروردگار می باشد.

باسمه تعالی
پاسخ بسیار ساده است و آن اینکه اولاً در قرآن کریم همه آیات را باید مطالعه نمود و پس از آن به قول علما بین آنها را باید جمع نمود. مثلاً در یک آیه می فرماید  فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ. اما در آیه ای دیگر می فرماید ف فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ. وقتی بین دو آیه جمع شود مشخص می شود که خدا و رسول و عده ای از مؤمنون می توانند اعمال بندگان را ببینند ولی اگر به یک آیه استناد شود فقط خدا و رسول هستند. حال در آیه ای که فرموده اید دقت کنید. اگر با آیه اولی الأمر جمع شود، جمع بین دو آیه چنین است که باید خدا و رسول و اولی الأمر لحاظ شوند. اما از نظر عقلی شما می پرسید اگر تنازعی پیش آمد باید به خدا و رسول ارجاع داده شود حال اگر رسول در قید حیات نباشد تکلیف تنازع چه می شود؟!

باسمه تعالی
مطلبی که شما فرموده اید قبل از دلیل عقلی دارای دلیل تاریخی است و این مطلب را کتب معتبری مانند فروغ ابدیت و کتاب منتهی الآمال بیان نموده اند.

باسمه تعالی
پاسخ شما نیاز به مشاوره تلفنی دارد.لطفا به منظور تماس با جناب استاد مخملباف روز های شنبه، دوشنبه و پنجشنبه ساعت 4 الی 9 بعد از ظهر با موسسه تماس بگیرید. . تلفن تماس با موسسه : 55370517 - 55390144 -021

باسمه تعالی رقصیدن زن برای شوهر بدون آهنگ اشکالی ندارد. به شرطی که کس دیگری غیر از آنها در آنجا نباشد. و نیز رقصیدن زن در مجلس عروسی برای خانم ها فقط و بدون آهنگ، بین فقها اختلافی است و با آهنگ حرام می باشد. لذا باید هر کسی برای دریافت فتوای مرجع خود به آن مرجع رجوع نماید.

باسمه تعالی
با عرض معذرت ازتاخیر در پاسخ به پرسش شما به دلیل تراکم سوالات وارده، باید دانست زمانی که انسان مُحرم می شود، 24 چیز بر او حرام می گردد که در طواف عمره که همان طواف زیارت نامیده می شود و نیز سعی بین صفا و مروه با تقصیر کردن 22 چیز آن حلال می شود و 2 چیز دیگر که استمتاع (لذت بردن) از زن و عقد کردن همچنان بر انسان حرام می باشد که با انجام فقط طواف نساء آن 2 چیز نیز بر انسان حلال می گردد. در مراسم حج تمتع تمام این موارد پس از منی و مشعر و عرفات و رمی جمرات و قربانی و تقصیر کردن، همه آنها حلال می شود و فقط باید طواف نساء را انجام داد تا آن دو چیز نیز که در بالا گفتیم بر انسان حلال گردد. اهل تسنن اصولا چیزی به نام طواف نساء ندارند و به جای آن طواف وداع دارند فلذا طواف نسائی انجام نمی دهند.