باسمه تعالی
به دوست خود نصیحت کنید که اگر با دوستان ناباب معاشرتی دارد آنها را ترک کرده و به سوی کتاب آسمانی قرآن که نور آشکار است پیش آید و با تلاوت آن و آموزش آن و شرکت در کلاس هایی که در ارتباط با مسائل قرآن است روح خود را تقویت نماید. شما نیز در این زمینه می توانید هم برای خود و هم برای ایشان کمک کار خوبی باشید.
باسمه تعالی
مواظب باشید دچار انحطاط های اخلاقی نشوید. برنامه های دهگانه مبحث دعا جلسه ۷۶ (لینک) را حتماً انجام دهید.
باسمه تعالی
برای یادگیری قرآن می توانید به نزدیکترین شعبه (لینک صفحه شعب موسسه) از این موسسه که یادگیری در آنها بصورت کاملا رایگان می باشد رجوع نموده و قرآن را بیاموزید.
باسمه تعالی
برنامه هفتگی دهگانه ما را که در مبحث دعا در جلسه ۷۶ (لینک) آن را بیان کرده ایم رجوع کرده و هر روز آنها را انجام دهید. بعد از ۱۵ روز گزارش کار خود را ارسال نمایید.
باسمه تعالی
رجوع نمایید به مبحث دعا (لینک)، جلسات مربوط به چشم زخم. آن را به طور کامل استماع نمایید. پاسخ شما کاملاً در آنجا مورد بررسی قرار گرفته است.
باسمه تعالی
شما باید یک روز خمسی داشته باشید و سپس دفترچه کوچکی را تهیه کنید و هر سال مبلغی را که خمس میدهید و نیز سرمایه اصلی و سرمایه مخمس (خمس داده شده) را در آن بنویسید. همچنین تمام بدهی ها و مطالباتتان را از مردم در آن ثبت نمایید. سپس تا سال بعد و در روز سال خمسی خود پس از محاسبه آن مقداری که به سرمایه مخمس شما اضافه شده است را یک پنجم خمس دهید. نه اینکه کل سرمایه مخمس به اضافه پول زاید را خمس بدهید. در مسئله فوق نیز فقط پانزده میلیون اضافه را باید خمس بدهید. سپس بعد از دادن خمس، مبلغ جدید به علاوه مبلغ قدیم را به عنوان سرمایه مخمس برای سال آینده مبنا قرار دهید.
برای آگاهی بیشتر در مورد محاسبه خمس میتوانید به جلسه آخر از مبحث خمس(لینک) مراجعه نمایید.
باسمه تعالی
البته در چنین جامعه ای حفاظت از فرزندان کار بدی نیست لکن نباید در این زمینه افراط شود. شما میتوانید در بعضی از مسیرها که صد در صد مطمئن هستید برای آنها مشکلی پیش نمیآید، آنها را برای رسیدن به مقصد فقط راهنمایی کرده و خود به مکانتان برگردید و نیازی ندارد که برای دیگران چنین چیزی را بازگو کنید. با همسرتان هم صحبت کنید که زیاده از حد در این مطلب تعصب به خرج ندهد. چون بعدا مشکلاتی به وجود خواهد آمد.
باسمه تعالی
1- مسلماً راه راست یکی است. منظور از سبلنا در آیه فوق راههایی است که به این یک راه ختم میشود. مثلا خدای واقعی یکی است اما برای شناخت او انسان میتواند از راه های گوناگون اقدام نماید. مثلا دقت کردن در خلقت خود. دقت کردن در خلقت حیوانات. دقت کردن در عالم آفرینش و هزاران نمونه دیگر.
2- ظاهراً قرآن را کامل مطالعه نکرده اید. شما میتوانید واژه "کفر" را از معجم المفهرس در قرآن پیدا نموده و سپس به میزان الحکمه مراجعه کرده و روایات و بعضی از آیات و احادیث را در این رابطه مطالعه کنید. همچنین در تفاسیر راجع به کلمه خلود و کافر آیات را بررسی کرده و مطالعه کنید. آنگاه به این نتیجه خواهید رسید کسی که با داشتن اطلاعات و دسترسی به آنها باز هم بر تعصب خود بر این کار خداوند و خالق هستی اصرار ورزیده است و تمام عمر خود را در مبارزه با خدا پرستی تعیین کرده است مسلماً مخلد در آتش خواهد بود. اما آن کس که واقعاً خدای تعالی را عبادت کرده باشد هیچگاه در پایان عمر کافر نخواهد شد. یعنی خداوند متعال نخواهد گذاشت که ایمانش را از دست بدهد. بلکه با کمک ها و عنایات خود او را در سختی ها و مصائب کمک خواهد نمود و لغزش های او را نیز تحمل خواهد کرد. لکن کسی که بعد از عمری عبادت، در پایان کافر میشود، باید بدانید که قطعاً ایمان درستی نداشته، حال یا منافق بوده یا اینکه آنچه را که در ذهن داشته و مثلاً عبادت می کرده، اصلاً خدای واقعی و اعتقادات صحیح نبوده است.
3- اولاً بنابر نقل بعضی از مفسرین حضرت آدم -علیه السلام- در باغی در فضای عالم بالا با حضرت حوا(ع) زندگی می کرده است. لکن بعضی دیگر فرموده اند که او در بهشتی که نه آن بهشت جاودان باشد زندگی می کرده، مثل بهشت برزخی. اما اینکه چگونه ابلیس او را فریب داده است را ما در بحث عصمت انبیاء(ع) (لینک) درباره عصمت حضرت آدم -علیه السلام- این مطلب را به خوبی روشن کرده ایم. آنرا استماع کرده و اگر مشکلی بود با ما مکاتبه نمایید.
4- وهابیت منافق اند. یعنی به ظاهر پاک هستند چون مسلمان ظاهری اند. ولیکن صد در صد مخلد در آتش خواهند بود. مگر اینکه تا زمانی که در دنیا هستند و قبل از مرگ توبه کرده و برگردند. اما اهل سنت پاک بوده و مسلمان هستند لکن اگر با اطلاعات کامل اعتقاد به ولایت ائمه نداشته باشند داخل بهشت نخواهند شد.
5- ترک اولی منافی با عصمت نیست و لذا بعضی از پیامبران اولوالعزم نیز ترک اولی داشته اند. مانند حضرت نوح -علیه السلام-. البته بعضی نیز این ترک اولی ایشان را قبول ندارند و قائلند هیچگونه ترک اولی ای از پیامبران اولوالعزم صادر نشده است. اما درمورد حضرت موسی(ع) رجوع کنید به جلسات پرسش و پاسخ ما، جلسه ششم (لینک).