باسمه تعالی
رجوع نمایید به مبحث مهدویت از جناب استاد مخمل باف (لینک) که بطور مفصل در این باره صحبت شده است. بعد از استماع اگر سوالی بود بفرمایید تا پاسخ دهیم.
باسمه تعالی
به تذکرات ذیل توجه فرمایید.
1- اگر پدر شما وصیت نامه ای دارد حتما به آن عمل کنید.
2- در رابطه با نمازهای قضا، روزه قضا، خمس، بدهکاری ها و نیز مظلمه ناس از نظر مادی و معنوی اگر ایشان در این رابطه مشکلی داشته است اقدام کنید.
3- خیرات را برای پدرتان فراموش نکنید و اعمالی را که انجام می دهید با نیت بوده و ثواب آن را تا مدتی به روح آن مرحوم عاید و واصل نمایید.
4- برای ایشان زیاد تلاوت قرآن کنید. مخصوصاً شبهای جمعه و روز جمعه دعای کمیل و سمات و ندبه به نیت ایشان خوانده شود.
باسمه تعالی
شما متأسفانه توکل خود را از دست دادهاید. اولاً حتماً باید برنامه ی ازدواج خود را در اولویت قرار داده و اقدام کنید و پس از آن به ما بگویید تا در این زمینه شما را راهنمایی کنیم.
ثانیاً شما میتوانید هم ازدواج کنید هم کمک به مادر خود نمایید. اینها هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند.
ثالثاً در مورد برادران و خواهران با تشکیل یک جلسه، چگونگی کارها و برنامهها را برای آنان نیز ذکر کرده و از آنها بخواهید نقش مؤثری در برنامههای مادر داشته باشند. تمام این موارد باید به موازات پیشرفت برنامه ازدواج شما باشد.
باسمه تعالی
اولاً ما با جناب استاد مخمل باف تماس گرفتیم. فرمودند بنده در حال حاضر به عنوان استاد اخلاق کسی را در تهران نمیشناسم چون در این زمینه جستجو و تفحص لازم را نکردهانم به خاطر اینکه فرصت این کار را نداشته ام. اما برادران و خواهران میتوانند با جستجو و تفحص و نیز رجوع به بزرگان مانند بعضی از مراجع چنین افرادی را یافته و استفاده لازم را از محضر آنها بنمایند.
ثانیاً جناب آقای مخملباف نفرموده اند که همه بیایند در جلسه شنبه شرکت کنند و آنجا مطالبی یاد بگیرند بلکه این جلسات بیش از 20 سال است که برپا بوده و هر کس که علاقهمند باشد در آن شرکت کرده و استفاده لازم را مینماید.
ثالثاً هیچ گاه ایشان خود را به عنوان استاد اخلاق و یا امثال آن معرفی ننموده و همواره اعضای کلاس و دیگران را به شنیدن کلام مدلّل و مستند از هر کسی دعوت نموده است.
باسمه تعالی
الف) برای ما مقدور نیست که نوار ضبط شده ی ایشان را در اختیار قرار دهیم لکن پاسخ سوالات با نظارت کامل ایشان و عین کلام ایشان به سمع و نظر خوانندگان می رسد.
ب) در ارتباط با معراج مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار بخش مستقلی را دائر کرده اند که بسیار ارزنده و جالب بوده و البته کتب متعدد دیگری نیز در حوزه علمیه قم تحت این عنوان به نگارش در آمده است. ما در آینده ای نچندان دور پیرامون معراج بحث مفصلی خواهیم داشت إن شاء الله.
پیرامون مرتاض ها نیز چندین کتاب به نگارش درآمده است که می توانید از شهر کتاب درخواست نمایید لکن در آینده پیرامون مرتاض ها نیز إن شاء الله بحثی ارائه خواهیم کرد.
باسمه تعالی
به این سوال می توان با دو رویکرد پاسخ داد: 1- عقلی، 2- شرعی: اگر چه می توان با ابزار عقل و تفکر به جوابهایی رسید اما مطمئنا بسیاری از زوایای پاسخ از دید عقل مخفی خواهد ماند، لذا بنا به دلایل بسیاری بهتر این است که با ابزار شرع(آیات و روایات) که دلایل عقلی را هم در بر میگیرد به این سوال پاسخ دهیم. در آیات قرآن کریم به صورت های مختلف و جنبه های متفاوت به این سوال پاسخ داده شده است. در جایی هدف از خلقت، عبادت حق تعالی (که مقدمه اش شناخت اوست) بیان شده است(ذاریات-آیه 56) در جای دیگر هدف، آزمایش انسان معرفی گردیده است. اما آنچه که از دل این آیات و آیات دیگر بر می آید رسیدن به کمال می باشد تا بیش از پیش از رحمت الهی بهرمند گردد. چرا که خداوند منشأ و سرچشمه همه کمالات است و افاضه این کمالات به موجوداتی که قابلیت آنرا دارند لازمه وجود اوست.
باسمه تعالی
اولاً ما مرجع نیستیم که راجع به مسائل فقهی فتوی بدهیم.
ثانیاً هیچ گاه قند حرام نبوده است که حلال شود. اطلاعات شما در این زمینه کاملاً ناقص است.
ثالثاً هر مرجعی برای توضیح پیرامون فتوای خود توسط دفاتر خود اقدام می نماید. حتماً رجوع کرده و درخواست نمایید.
رابعاً هیچ مرجعی شطرنج را حلال اعلام نکرده است. این هم مانند همان قند است که فرمودید، بلکه مراجع فرموده اند (مخصوصاً حضرت امام ره) اگر شطرنج در جایی از حالت قمار بودن خود خارج شده باشد و به عنوان یک ورزش مطرح باشد، بازی با آن اشکال ندارد. پس نتیجه گرفته می شود اگر در جایی شطرنج هنوز آلت قمار محسوب و به عنوان ورزش نباشد به فتوای همه مراجع بازی با آن حرام است.