باسمه تعالی
اگر بنا بود که هر چه که ما می خواهیم در قرآن کریم باید موجود می بود، در حال حاضر باید قرآن کریم از یکصد جلد نیز فراتر می رفت. از طرفی دیگر، پیامبر اکرم (ص) دو چیز را برای هدایت مؤمنین مشخص فرموده اند نه یک چیز را و آن قرآن و عترت است که در حدیث ثقلین مفصلا توضیح داده شده است (رجوع شود به بحث ناگفته هایی از حدیث ثقلین از استاد مرتضی مخملباف- موجود در واحد سمعی بصری موسسه) فلذا ما باید هم به قرآن کریم و هم به روایات و احادیث معصومین - صلوات الله علیهم اجمعین- رجوع کنیم و با رجوع به یکی قطعا از دیگری بی نیاز نخواهیم بود. چرا که فرمایش معصومین - صلوات الله علیهم اجمعین- نیز هم وزن قرآن کریم می باشد.
باسمه تعالی
1-اگر دعایی از نظر سند و مأخذ معتبر بوده و سند آن به معصوم (ع) منتهی شود، قطعا تأثیری را که درباره آن بیان شده را خواهد داشت. درباره مناجات ها می توانید به صحیفه سجادیه رجوع کرده و استفاده تام و لازم را بنمایید. در مورد ادعیه نیز در مفاتیح الجنان و نیز بعضی کتب دیگر که امروز به زبان فارسی هم نوشته شده رجوع کرده و ادعیه ی معتبر را استخراج نموده و بکار ببرید. ان شاء الله مؤثر و مفید خواهد بود. در این زمینه نیاز به فرد یا افرادی لازم نیست. البته اگر چنانچه در زمینه اعتبار سند و مأخذ مشکلی داشتید، رجوع به افراد متخصص لازم است.
2-درباره مسئله فوق که فرموده اید همانطور که عرض شد باید سند این قضیه مورد بررسی افراد متخصص قرار گرفته تا صحت و سقم آن معلوم شود و در زمینه ی استجابت دعا حتما به کتاب میزان الحکمه ترجمه فارسی آن جلد 4 ذیل واژه دعا مراجعه نموده و پاسخ لازم را دریافت نمایید.
باسمه تعالی
در این زمینه با واحد فرهنگی بیت مقام معظم رهبری تماس گرفته تا لیست کتب مربوطه را برای شما معرفی نمایند. و نیز از طریق تماس با سایت www.khamenei.ir
باسمه تعالی
آنچه که شما تصور کرده اید درست نیست. منظور حضرت با آنچه شما بیان کرده اید هم خوانی ندارد. بلکه منظور آن بزرگوار زنان غیر از زنان معصومه می باشد و منظور از پرهیز کردن از زنان خوب این است که زیاد با آنها تماس نداشته باشید. چرا که این مطلب به دنبال خود عوارض منفی در بر دارد که جای بحث آن جلسه ای حضوری می باشد. البته منظور از تماس در اینجا فقط مسئله ی زناشویی نیست بلکه اعم از آن می باشد. یعنی زیاد با زنان سر و کار داشتن.
باسمه تعالی
ما به شما گفتیم که در این رابطه به تفسیر المیزان و نمونه جلد اول ذیل تفسیر سوره حمد و نیز "تفسیر سوره حمد" تالیف آیت الله خوئی (ره) مراجعه نمایید. در آنجا احادیث متعددی در این باب ذکر شده است. همچنین در باب بسم الله الرحمن الرحیم کتب مستقلی نیز چاپ شده که به عنوان فضائل بسم الله و خواص آن به زبان فارسی نیز در بازار موجود می باشد. می توانید به دفتر انتشارات کتاب و یا انتشارات حوزه علمیه قم تماس حاصل نموده و کتاب مورد نظر خود را درخواست نمایید.
باسمه تعالی
ما نگفتیم که بسم الله در ابتدای هر سوره معنای آن سوره را می دهد، بلکه گفتیم بسم الله در ابتدای هر سوره منطبق با محتوای همان سوره نازل شده است و بسم الله یک سوره را در نماز برای سوره دیگر به فتوای همه فقها نمی توان تلاوت نمود و لذا باید برای هر سوره بسم الله خود آن سوره به نیت آن سوره تلاوت شود.
در زمینه مسئله فقهی این قضیه به ترجمه تحریر الوسیله ی حضرت امام خمینی(ره) باب قرائت مراجعه نمایید و در ارتباط با مرتبط بودن بسم الله در ابتدای هر سوره با آن سوره به تفسیر المیزان و یا تفسیر نمونه ذیل اولین آیه از جلد اول که همان بسم الله باشد مراجعه نمایید. البته کتب دیگری نیز وجود دارد که اگر برای شما قانع کننده نبود می توانید تماس بگیرید تا آنها نیز به شما معرفی گردد.
باسمه تعالی
خواهر زن را نه می توان عقد موقت و نه می توان عقد دائم نمود. ولی اگر انسان همسر خود را طلاق بدهد، خواهر او را می تواند یا عقد موقت و یا عقد دائم نماید ولی با بودن همسر چنین چیزی برای خواهر زن میسر نخواهد بود.
اما خاله زن را در صورتیکه ایشان مطلقه و یا شوهر فوت شده و شوهر نداشته باشد انسان می تواند عقد دائم و یا عقد موقت نماید و نیز بعضا فرموده اند که باید با اجازه همسر صورت پذیرد. در این رابطه حتما با مرجع خود رایزنی نمایید.
باسمه تعالی
مرحوم آیت الله قاضی یک انسان کامل و خدا شناس و عارف بالله بوده اند و به هیچ وجه با صوفیان و دراویش ارتباطی نداشته اند. ایشان طبق حدیث معروف قدسی که می فرماید" أَنَا مُطیعُ لِمَن أطاعَنی- منِ پروردگار، فرمانبر کسی هستم که از من فرمانبری کند." در تمام طول زندگی خود فرمان پروردگار را برده و در این زمینه تخطی نکرده اند و لذا خدای تعالی نیز در گوش و چشم و دهان و اعضاء و جوارح او تصرف نموده و ایشان را مانند افراد دیگری که آنها نیز فرمانبر پروردگار متعال بوده اند متمایز گردانیده است. یعنی اینکه پروردگار متعال چشم او، گوش او و زبان او گشته است.
باسمه تعالی
در این زمینه ذیل آیه شریفه "... هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ ..." در تفسیر المیزان و بعضی از تفاسیر دیگر مفصلا بحث شده است. مراجعه نموده اگر قانع نشدید برای ما بنویسید تا مواردی را به شما معرفی کرده و توضیحی مختصر برایتان بدهیم.
باسمه تعالی
حضرت امیر المومنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال - نگاه کنید که چه گفته می شود نه اینکه چه کسی می گوید". این جمله دریایی از معانی را در دل خود نهفته دارد و اگر همه ما فقط به همین جمله عمل می کردیم، چقدر از مشکلات فکری و اعتقادی ما حل می شد. متاسفانه مردم به دنبال این هستند که حرف های درست و صحیح را از زبان افراد معروف و مشهور بشنوند در حالی که طبق فرمایش حضرت این مطلب صحیح نیست. انسان باید به محتوای کلام نگاه کند نه به گوینده آن. گوینده هر کس می خواهد باشد. مهم این است که کلامی که می گوید از نظر عقلی و شرعی اشکالی نداشته باشد.
باسمه تعالی
اولی الامر باید تمام ویژگی های پیامبر اکرم (ص) را داشته باشد. چون اطاعت مطلق و بدون قید و شرط درباره پیامبر اکرم(ص) درباره اولی الامر نیز هست و لذا اگر اولی الامر معصوم نباشد باعث می شود که خدای تعالی نعوذ بالله دستور به اطاعت از افرادی داده باشد که خود خطا کار هستند و چنین چیزی را اصطلاحا نقض غرض گویند. چرا که غرض پروردگار هدایت افراد و کامل شدن آنها می باشد و کسی که خود هدایت نشده مسلما نخواهد توانست دیگران را هدایت نماید. پس اولی الامر نیز باید معصوم باشد.
باسمه تعالی
چون نیروی عصمت توسط پروردگار متعال به عنوان عصمت الهیه در اختیار پیغمبران و امامان قرار می گیرد و ما نمی توانیم تشخیص بدهیم که چه کسی این نیرو را دارد و چه کسی ندارد فلذا حتما حتما باید خود خدای متعال معصوم را معرفی نماید. با توجه به اینکه عصمت الهیه یعنی فرد در خلوت و جلوت، در بیداری و خواب از هر گونه گناه و خطا مبری بوده و دچار فراموشی و اشتباه نیز نگردد. این ها صفاتی است که بشر نمی تواند در افراد تشخیص بدهد و لذا باید خود خدای متعال معصوم را مشخص نماید و قرآن کریم نیز چنین کرده است. آنجا که در مورد پیغمبران می قرماید:"إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ"