پرسش و پاسخ

پرسش پاسخ شرعی

لطفا قبل از ارسال سوال آن را در بین سوالات جستجو نمایید تا از تکرار جلوگیری شود.

باسمه تعالی
سلام علیکم.پیامبر یا می تواند از جنس بشر باشد یا از جنس جن. غیر از این دو موجود، موجود دیگری دارای عقل نیست و قدرت تعقل ندارد. اما چرا پیامبر از جنس جن نمی باشد بخاطر این است که اگر چنین بود انسانها به هیچ عنوان از او تمکین نمی کردند بخاطر اینکه او باید برای انسانها الگو باشد. در حالی که او بتواند کارهای خارق العاده نماید ولی الگو قرار دهندگان او نتوانند به آن کارهایی که او میکند قادر باشند، در این صورت الگو بودن منتفی می شود و بهانه ی آنها این خواهد بود که خداوند کسی را الگو قرار داده که دارای قدرت های خارق العاده است و به ما آن قدرت ها را نداده است.

باسمه تعالی
سلام عیکم.اصولا همیشه اینطور نیست که هر چه را چشم ببیند دل آنرا بخواهد، مثلا صحنه های تصادف را شما می بینید که اصلا دلتان نمی خواهد که جای آنها می بودید اما در بعضی موارد این حرف صحیح است. مثلا آنکه انسان نگاهش به مناظره ای افتد مخصوصا اگر چیزی باشد که مطابق میل هوای نفس انسان باشد دل نیز آن را طلب خواهد کرد. برای پیشگیری از چنین مسئله ای باید حتما حتما در بدو امر و گلوگاه این مطلب را کنترل نماییم. یعنی اگر چشم کنترل شود مسلما خواسته های دل محدود و محدودتر خواهند شد و کنترل چشم در ابتدای امر مقداری مشکل است مخصوصا برای کسی که عادت کرده به هر جایی نگاه کند. ولی به مرور زمان آسان و آسانتر می شود تا جایی که شما به نگاه نکردن عادت نمایید.
در این مسیر انسان می تواند بر روی کمک های پروردگار متعال حساب نماید بدین صورت که در هر نگاه نکردنی از حضرت حق استمداد بجوید. در این رابطه و برای توضیح بیشتر مطلب می توانید به جزوه ی "بیست مقاله" تالیف استاد گرانقدر مرحوم حسین نیکو صفت، موجود در کتابخانه ی شعبه ی مرکزی و دیگر شعب آن مراجعه نمایید.

باسمه تعالی
در این زمینه جزوه ای از مرحوم دانشمند فقید جناب آقای نیکوصفت –رحمة الله علیه- در کتابخانه ی دفتر مرکزی موسسه و شعب آن موجود است بنام جزوه ی "بیست مقاله" که مقاله ی آخر این جزوه در همین ارتباط می باشد شما می توانید با مطالعه ی آن مقالات پاسخ لازم را دریافت نمایید. همچنین شما می توانید چهار جلسه ی پایانی مبحث معاد با عنوان "چگونه از گناه دوری کنیم؟" که در سایت نیز موجود است را گوش کرده که می تواند مورد مفید برای شما واقع شود انشاء الله تعالی.

باسمه تعالی
مقدار واجب رعایت کردن قواعد تجویدی در نماز را رساله های عملیه ی مراجع عظام مشخص نموده اند که چون بازگو کردن آنها در این صفحه طولانی شده و از حوصله ی مخاطبین خارج است و لذا می توانید در این زمینه به رساله ی عملیه ی مرجع خود ذیل احکام قرائت نماز مراجعه نمایید.

باسمه تعالی
همانطور که فرموده اید استشمام بوی خوش را نه تنها مکروه نمی دانند بلکه مستحب نیز می دانند و این نظر همه ی فقها می باشد. لکن آنچه را که بوئیدنش مکروه است بوئیدن گل و گیاه معطر می باشد نه عطر یا ادکلن و امثال اینها و آنچه را که امام صادق –علیه السلام- می فرماید نوعی عطر بوده است.

باسمه تعالی
سلام علیکم. انسان رابطه ای به آن صورت که شما فکر می کنید با جنیان ندارد و جنیان نیز مخلوقاتی از بین مخلوقات پروردگار هستند و دارای زندگی ویژه ای می باشند و تقریباً تمام موارد زندگانی اجتماعی بشری را به نحوی خاص برای خود دارند. در مورد مساله ی ارتباط حضرت علی -علیه السلام- با جنیان نیز چون آن بزرگوار هم امام انس و هم امام جن می باشد فلذا طبیعی است که به عنوان یک امام با آنان نیز باید به نحو خاص خودشان مرتبط باشد.

باسمه تعالی
سلام علیکم. با تشکر از پیام شما. جنابعالی ذکر نکرده بودید که ساعات کار اداری شما از چه ساعتی تا چه ساعتی می باشد. در هر صورت شما می توانید با دریافت سی دی های سخنرانی های اعتقادات و استماع آنها در ساعات فراغت بنیه ی علمی خود را تقویت نموده و فعلا به این صورت دانش خود را ارتقاع دهید. انشاء الله در آینده حضوراً مشکل خود را مطرح نموده، شاید بتوان اقداماتی انجام داد.

باسمه تعالی
سلام. تمام امت اسلام نماز خواندن را و اصل آن را از پیامبر گرامی اسلام فرا گرفته اند البته با واسطه. حال چگونه می شود خود پیامبر اسلام (ص) نماز نخواند. البته که آن حضرت از بالاترین نمازگزاران بوده اند و اینکه چگونه آن حضرت نماز می خواندند توسط روایات معتبر به ما رسیده است که این روایات در کتب وسائل الشیعه، بحار الانوار، فروع کافی و کتب دیگر جمع آوری شده است و طریقه ی نماز پیامبر و وضو گرفتن آن حضرت همانطور است که شیعیان امروز نماز می خوانند و وضو می گیرند. در مورد برادران اهل تسنن باید گفت در بعضی از قسمت های نماز و وضو که اختلافاتی با شیعیان دارند آن اختلافات نشأت گرفته از تغییراتی است که خُلفا ایجاد کرده اند و اگر برادران اهل تسنن بخواهند نماز پیامبر را بخوانند و یا مانند وضوی آن حضرت را بگیرند باید به همان نحوی که شیعیان عمل می کنند عمل کنند. در این رابطه نیز می توانید به کتبی که مرحوم علامه عسگری (ره) نوشته اند رجوع فرمایید.

باسمه تعالی
حضرت امیر المومنین-علیه السلام- لحظه ی خوابیدن بجای پیامبر به اراده ی پروردگار نمی دانستند چه اتفاقی برایشان می افتد، چرا که علم غیب بدین معنا نیست که هر آنچه که هست و نیست را پیامبران و امامان بدانند بلکه علم و غیب بدان معناست که آنچه را که خدا اراده فرموده باشد آنان می دانند و آنچه را که بخواهد از آنها مخفی بدارد از آنان مخفی نگه می دارد مانند زمان واقع شدن قیامت.

باسمه تعالی
با بیان مصادیق نمی شود تعلق گرفتن خمس را مشخص کرد بلکه هر فردی باید یک روز در سال را به عنوان سال خمسی در نظر بگیرد و در طول یک سال آنچه را که سود و زیان می کند در نظر گرفته و در پایان آن در آن روز به حساب های خود رسیدگی نماید و نتیجتا مشخص کند آیا در چنین سالی سودی نموده است یا خیر و اگر از این سود چیزی نقدی و یا جنسی با شرایط خاص خود مشمول خمس شده است، خمس آن را پرداخت نماید. البته خانه ای که در آن زندگی می کنند، مرکب، وسایل اولیه زندگی و چند چیز دیگر از این دست به فتوای فقهای عظام مشمول خمس نمی شوند.

باسمه تعالی
حرمت و یا حلّیت مسابقه شطرنج یک مساله فقهی است و در این رابطه مانند مسائل دیگر فقهی هر فردی باید به مرجع تقلید خود مراجعه نماید.

باسمه تعالی
در ادیان غیر الهی مانند زرتشت، مسیحیت و یهودیت اگر فردی ازدواج نماید و سپس مسلمان شود لازم نیست خطبه عقد را مجددا جاری نماید بلکه به همان الفاظی که در آیین خود ازدواج نموده است آن ازدواج صحیح و برقرار خواهد بود.

باسمه تعالی
سلام علیکم .کراوات زدن جزیی از لباس ایرانی نیست بلکه جزیی از لباس غربی است که وارد ایران شده و ایرانی ها باید قبل از هر چیز به فکر اصالت فرهنگ و تمدن خود باشند و تحت سلطه استعمارگران در همه ابعاد خود حتی از نظر لباس نیز قرار نگیرند. اسلام نیز به فرهنگ و هویت صحیح هر اجتماعی اهمیت داده است و بر همین اساس استفاده از کراوات را برای مسلمانان بخصوص ایرانی ها جایز نمی داند.
در مورد تراشیدن ریش نیز جمیع فقها این فعل را حرام می دانند و البته نحوه ی گذاشتن آن نیز از دیدگاه مراجع مختلف است. در صورتی که مایل هستید در این زمینه به مرجع خود مراجعه نموده و استفتاء نمایید.

باسمه تعالی
با توجه به روایات معتبر در بحارالانوار و اصول کافی در باب خلقت انوار مقدس اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین مخصوصا حضرت امیر (ع) روشن می گردد که آن بزرگوار از بدو خلقت همین مسئولیت را بر عهده داشته است، چرا که خلقت نورانی آن عزیزان قبل از خلقت نوع بشر بوده است.

باسمه تعالی
در آیه شریفه حضرت عُزَیر(ع) فقط در مورد مدت زمان ماندن در برزخ صحبت می کند آن هم به کنایه. و در مورد کیفیت ماندن در برزخ در آیه شریفه مطلبی بیان نفرموده است. از طرفی دیگر چون بنا نبوده است جناب عُزیر (ع) برای همیشه از دنیا برود و لذا مرگ او یک مرگ موقتی از نظر زمانی، بدون هیچگونه کیفیتی بوده است و صرفا این عمل در پاسخ به درخواست جناب عُزیر(ع) در مورد چگونگی حشر انسانها انجام پذیرفته است نه چیز دیگر. فلذا صحبتی از بهشت یا دوزخ برزخی نیز در آیه شریفه نشده است.
در مورد ما نیز چون مرگ ما مرگ موقتی نخواهد بود، پس از مرگ و ورود به عالم برزخ اگر انسان نیکوکاری باشیم قطعا در بهشت برزخی و اگر خدایی نکرده انسان بدکاری باشیم در دوزخ برزخی جای خواهیم گرفت و قطعا در قیامت کلیه مراحل برزخ بیاد ما خواهد بود و در این زمینه نیز روایات متعددی داریم که در بحارالانوار ذیل موضوع برزخ درباره آن بحث شده است.

روشنفکر دینی از دید قرآن کریم عبارت است از انسانی است که ایمان به خدای واقعی و پیامبر او و "ما انزل الله" داشته و این اعتقاد قلبی خود را همواره به زبان نیز اقرار نماید و به موازات اینها عمل صالح نیز انجام می دهد. با توجه به اینکه "ما انزل الله" عبارت است از آنچه را که پیامبر خاتم(ص) از طرف پروردگار متعال برای بشر آورده است و عمل صالح نیز آن می باشد که قرآن کریم، پیامبر خاتم(ص) و ائمه ی طاهرین آنرا تایید نموده است، چنین فردی از دیدگاه قرآن روشنفکر دینی می باشد.

هیچ اشکالی ندارد فقط دادوستد با فرقه ظاله ی بهائیت حرام است و نیز با کسانی که در ضمن دادوستد هدف خاصی از جمله ضربه زدن به اسلام و تشیع را در نظر داشته باشند.

اصولا موزیک و موسیقی از نظر فقهی بنابر نظر بعضی از فقها مطلقا حرام است و بنابر نظر برخی دیگر از فقها بر 2 دسته ی مطرب و غیر مطرب تقسیم می شود؛ که موسیقی مطرب در هر زمان و مکانی حرام می باشد و موسیقی غیر مطرب نیز بنا به نظر این دسته از فقها اشکالی ندارد. لکن اخلاقا استماع آنها در چنین زمانهایی صحیح نیست. مثل اینکه شما در مجلس ختم کسی موسیقی غمگین پخش نمی کنید.

این مطلب اخلاقا صحیح نیست ولی حرمتی ندارد.

فرض کنید فردی دارای ثروت بسیار بسیار زیادی می باشد و این فرد مثلا ازدواج می نماید و چون با شما فامیل می باشد، شما می خواهید برای او هدیه ای تهیه نموده و به او تقدیم کنید. براستی چه هدیه ای می توانید برای چنین شخصی که از نظر مادی مافوق تصور شماست تهیه کنید؟ ولی بهرحال چون مجبور هستید که به او هدیه ای بدهید چیزی فراهم نموده و با کمال شرمندگی و اظهار خجالت از اینکه این هدیه تاثیری در روند زندگی او ندارد آن را به او تقدیم می نمایید. در اینجا اگرچه هدیه شما هیچ تاثیری برای پیشرفت مادی این شخص ندارد، لکن همین قدر که شما به یاد او بوده اید و وظیفه ی خود دانسته اید که هدیه ای برای او تهیه کنید، این عمل باعث می شود که آن فرد بداند که شما به یاد او بوده و برای او احترام قائل هستید و نیز آن فرد برای شما عزیز است.
دعا برای سلامتی امام زمان(عج) از همین باب می باشد و از طرفی چون یکی از دستورات الهی که از طریق پیامبر (ص) و ائمه طاهرین(ع) به ما داده شده است، دعا برای سلامتی امام زمان (عج) می باشد، لذا به عنوان یک دستور عبادی موظف هستیم این کار را انجام دهیم و این عمل، هم فضیلت برای دعا کننده دارد و هم دعا شونده را ترغیب می نماید که شخص دعا کننده را از دعای خودش فراموش ننماید.
2-معنای "سهّل مخرجک" یعنی اینکه پروردگارا مسیر ظهور آن حضرت را هموار بفرما. چرا که در ظهور آن حضرت دو مطلب قابل توجه می باشد:
1-آنکه قطعا ظهور آن حضرت زمانی دارد که زمان آن را خدای تعالی می داند.
2-ظهور بستگی به عملکرد مردم دارد و خداوند تبارک و تعالی بنابر همین مطلب، زمان ظهور را به نحوی قرار داده است که اگر مردم آن شرایط را سریعتر ایجاد نمودند، با حذف علائم غیر حتمیه آن زمان را جلو خواهد انداخت و اگر چنانچه غیر از این عمل کردند ظهور تا زمان تحقق آن شرایط به تاخیر خواهد افتاد. پس برای تعجیل در فرج و ظهور آن حضرت به چند چیز نیاز می باشد که مهمترین آنها عوامل زیر می باشند:
1- اینکه همواره جهت ظهور آن حضرت دعا کنیم.
2- به موازات دعا کردن، مسیر ظهور آن حضرت را هموار نماییم. یعنی با زبان و قلب خود، براستی خواهان ظهور آن حضرت باشیم. مانند رهبری که سال ها از وطن خود دور بوده و هنگام بازگشت، پیروان او سر از پا نمی شناسند و با دل و جان پذیرای ورود او بوده و اطاعت از آن رهبر را بر خود فرض و واجب بدانند و چنان او را یاری کنند که ایجاد حکومت و رهبری برای وی آسان شود و در مقابله ی با دشمنان هرگز دچار سستی یاران و مشکلات مربوط به آن نشود.