امام صادق(ع): به ملخها بنگر كه چگونه چون سيلى خروشان بر زمينى جارى مىگردند و كوه و صحرا و شهر و روستا را مىپوشانند. اين پوشش چنان است كه مانع تابش نور عظيم و تابناك خورشيد مىگردد. اگر دستى عادى [جز دست قدرتمند خداوند] مىخواست اين لشكر عظيم را سامان دهد و گرد آورد چند سال به طول مىكشيد؟ پس با این [پدیده] بر قدرتی استدلال کن که هیچ چیز آن را به زحمت نمیاندازد و هیچ کاری برایش دشوار و زیاد نیست. (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۱۴، با تصرف)
مقالات شنبه 1 آذر
امام صادق(ع): به ملخ بنگر، بهراستى چقدر ضعيف و قوى است! هنگامى كه به آفرينش آن بنگرى گويى ناتوانترين حيوان است، ولى اگر لشكرهايى از آن به جانب سرزمينى در حركت افتند، هيچكس نتواند كه آنجا را از دست آنها برهاند. نمىبينى كه اگر پادشاهى از پادشاهان زمين تمام لشكر سواره و پيادهنظام خود را بسيج گرداند تا سرزمين خود را از ملخها رهايى دهد، نتواند؟ آيا اين از نشانههاى قدرت خداى جل و علا نيست كه ضعيفترين آفريدهاش را به جانب قويترين آفريده گسيل دارد و آفريده قوى نتواند در برابرش تاب آورد؟ (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۱۳)
مقالات شنبه 24 آبان
امام صادق(ع): به گنجشكان بنگر كه چگونه در روز در پى غذا هستند. اگر چه غذايشان آماده نيست، ولى با حركت و تلاش مداوم به آن دست مىيابند و آن را از دست نمىدهند. آفريدگان همه اين گونهاند. منزه است خدايى كه روزى را اين گونه در ميانشان پراكنده است.
نه چنان كرد كه دست يافتن بر روزى سخت و ناممكن باشد، زيرا آفريدگان را نيازمند به آن آفريد و نه چنان كرد كه بىهيچ رنجى به دست آيد؛ زيرا صلاح و سود آفريدگان در اين است. اگر نياز و روزى آنها يكسره مهيا و آماده بود حيوانات آنقدر مىخوردند كه هلاك شوند و انسانها بهخاطر بيكارى و بطالت در سرمستى و گناه و ارتكاب فواحش سقوط مىكردند. (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۱۰)
مقالات یکشنبه 27 مهر
امام صادق(ع): در چگونگى پر پرندگان تأمل و انديشه نما. مىبينى كه [اين پرها] مانند لباس، از رشتههاى بسيار باريك و نازكى بافته شده و مانند پيوستگى نخها و تارهاى مو، همه به هم پيوسته و بستهاند و وقتى كه آنها را مىكشى از هم نمىگسلند، بلكه فقط اندكى بازمىگردند [و این خاصیت عدم از هم گسیختگی آنها باعث میشود] تا در ميانشان باد باشد و پرنده بهراحتى پرواز كند و در هوا سنگين نشود. در ميان پر، ستونى سخت و ميلهاى شكل نهاده شده تا با سختى خود اجزاى پر را نگاه دارد. ولى باز با اين سختى و استحكام، تو خالى است تا سنگينى آن پرنده را از پرواز باز ندارد. (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۹، با تصرف)
مقالات یکشنبه 13 مهر
امام صادق(ع): اى مفضّل! در آفرينش چينهدان و تدابير نهفته در آن بينديش. راه غذا از چينهدان تا به سنگدان باريك است و غذا بسيار آرام و اندكاندك وارد آن مىشود و اگر پرنده تا رسيدن دانه نخست [به سنگدان] دانه دوم را برنچيند، كار او به درازا مىكشد و غذايى كافى به او نمىرسد [در نتيجه او منتظر رسيدن دانه اول به سنگدان نمىشود، بلكه تندتند دانه مىچيند و روانه چينهدان مىكند].
مرغ از شدت توجه و هراس، دانهها را از زمين مىربايد. پس چينهدان پرنده مانند توبرهاى در پيش او آويخته شده تا هر چه را كه مىيابد به سرعت برگيرد و وارد چينهدان كند، ولى آرامآرام از چينهدان روانه سنگدان گرداند.
در چينهدان، ويژگى ديگرى نيز هست و آن اينكه برخى از پرندگان از درون خود غذا به دهان جوجه مىريزند. در اين صورت برگرداندن غذا از چينهدان نزديكتر و راحتتر است. (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۸)
مقالات شنبه 5 مهر
امام صادق(ع): چه كسى تدبير چنان نموده كه او (پرنده) غذا و دانه برچيند و در چينهدان ريزد و آنگاه براى جوجهاش دانهها را برآورد؟ چرا اينگونه خود را در رنج و سختى مىافكند و حال آنكه عقل و انديشه ندارد و از جوجهاش انتظارى كه آدميان از فرزند دارند، مانند فخر، عزت، يارى و ماندگارىِ نام ندارد؟ خداوند جلّوعلا از سر لطف و كرامت، چنان تدبير نموده كه او بدون انديشه در اين امور، از سر غريزه خدادادى جوجهاش را دوست بدارد و غذايش دهد تا نسل آنها پايدار ماند.
بنگر كه مرغ چگونه شورِ تخمگذارى و پرورش جوجه در سر دارد، حال آنكه جاى و لانه مناسبى براى گرد آوردن تخمها در آن ندارد! مرغ در اين زمان برانگيخته مىشود. تخم مىگذارد و گرسنه مىماند و چيزى نمىخورد تا تخمهايش گرد آيند و آنها را بپروراند و جوجه گرداند. راستى آيا اين جز براى ماندگارى نسل است؟ و با اينكه مرغ درك و انديشه ندارد، چرا براى بقاى نسل اينگونه مىكوشد؟ آيا جز براى آن است كه آفرينشگر حكيم اين نيرو را در سرشت و غريزه او نهاده است؟! (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۱۰۶)
مقالات یکشنبه 23 شهریور
امام صادق(ع): «در آفرينش زرافه، ناهمگونى اعضا و همانندى اعضاى آن با اعضاى چند حيوان انديشه كن. سر آن چون سر اسب، گردنش چون گردن شتر، سمهايش چون سم گاو و پوستش چون پوست پلنگ است!
... تا دانسته شود كه او آفرينشگر تمام حيوانات است و مىتواند اعضاى چند حيوان را در هر حيوان كه بخواهد گرد آورد و آنها را در هر جا كه خواهد بپراكند و هر چه خواهد بر آفرينش بيفزايد و هر چه خواهد از آن بكاهد. اينها دليل آن است كه او بر همه چيز تواناست و هيچ چيز اراده او را بر نمىگرداند.
گردن زرافه نيز از آن جهت دراز آفريده شده كه چراگاه و محل رشد اين حيوان در ميان جنگلهاى انبوه با درختان برافراشته است. در نتيجه به گردنى دراز نيازمند است كه دهانش به شاخ و برگ درختان برسد و از ميوه و ديگر بخشهاى درختان تغذيه كند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۷)
مقالات شنبه 14 تیر
امام صادق(ع): «در دم و حكمتها و فوايد آن بنگر:
۱- در حكم پوششى است كه شرمگاههاى حيوان را مىپوشاند.
۲- در ميان دبر و شكم حيوان آلودگيهايى است كه مگسان و پشهها بر روى آن گرد مىآيند. دم حيوان مانند پشهپرانى است كه مگسها و پشهها را با آن مىپراند.
۳- حيوان با حركت دادن دم به سمت چپ و راست استراحت مىكند و اين زمانى است كه بر چهار پا ايستاده و سنگينى بدن بر دو دست آن است. در نتيجه حيوان با حركت دادن دم احساس راحتى مىكند.
۴- دم حيوان سودهاى فراوان ديگر نيز دارد كه انديشه انسان قادر به درك همه آنها نيست، ولى گاه به وقت حاجت، برخى از آنها معلوم مىگردد. از جمله: گاه كه حيوان در گل مىماند و هيچ دستگيرى براى خلاصى او نيست، دم آن، دستگيره خوبى براى بلند كردن و بيرون نمودن حيوان است. در موى دم حيوان نيز سودهاى فراوانى براى مردم نهاده شده است كه از آن در رفع بسيارى از نيازها بهرهها مىگيرند.»
(شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۵)
مقالات دوشنبه 2 تیر
امام صادق(ع): «اى مفضّل! در چگونگى تركيب اعضاى صورت چهارپا بينديش. چشمانش در پيش نهاده شده تا مقابلش را نيك بنگرد، به ديوارهاى نخورد و در چالهاى نيفتد. شكاف دهانش در زير است و اگر شكاف دهانش همانند انسان در روى چانه مىبود، نمىتوانست كه از روى زمين چيزى بخورد.
نمىبينى كه انسان با دهانش چيزى بر نمىگيرد، بلكه با دست در دهان مىگذارد؟ اين امر نشانه تكريم و بزرگداشت انسان در ميان ساير خورندههاست. از آنجا كه چهارپا دستى مناسب براى خوردن گياه و سبزه ندارد، شكاف و بريدگى دهان در زير آفريده شده تا گياه را [بهراحتى] به دهان گيرد و بخورد. نيز پوزههاى دراز به آنها داده شده كه گياه دور و نزديك را بخورند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۵)
مقالات یکشنبه 25 خرداد
«آيا الاغ را نمىبينى با اينكه اسب را از كارهاى دشوار معاف و در رفاه مىبيند، اما چگونه در آسياب كردن و بار بردن تسليم انسان است؟ و شتر را نمىبينى كه با آن قدرتى كه چند مرد قوى از عهدهاش بر نمىآيند، چگونه در برابر طفلى خُرد سر تسليم فرود مىآورد و منقاد مىشود؟…
مقالات شنبه 3 خرداد
امام صادق(ع) در ادامه فراز قبل که به چهارپایان اشاره داشت، این بار به پرندگان و جوجههای آنان پرداخته و تدابیر خداوند متعال در تغذیه نوزادان گونههای مختلف آنان را اینطور توضیح میدهند:
«همچنين ديدهاى كه بسيارى از پرندگان؛ مانند مرغ، كبك، تيهو و ماكو پس از آنكه از تخم بيرون مىآيند در پى دانه مىافتند، امّا جوجههاى ضعيف؛ مانند: جوجه كبوتر، كبوتر كوهى و نوعى پرنده سرخ رنگ توان برخاستن ندارند. در مقابل در نهاد مادرانشان چنان مهر و شفقتى نهاده شده كه دانهها را در چينهدان خود جمع كرده بتدريج در دهانشان مىگذراند تا وقتى كه جوجهها [قوت يابند و] مستقل شوند [و خود بتوانند در پى غذا بگردند.] از اين لحاظ مىبينى كه به كبوتر همانند مرغ جوجههاى زياد داده نمىشود تا مادر بتواند جوجهها را بزرگ كند و از بين نروند، پس هر دو از تدبير و حكمت خداى لطيف و خبير بهرهمندند» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۲)
مقالات شنبه 13 اردیبهشت
اصولا ناتوانی نوزاد انسان در حرکت کردن، مسئلهای است که با درایت و مراقبت مادر پوشش داده میشود و به نوزاد آسیبی نمیرسد، اما در چهارپایان اینطور نیست. از این رو خداوند حکیم شرایط را در چهارپایان به گونهای تغییر داده است که باز هم به نوزاد آسیبی نرسد و علیرغم عجز مادر از حمل نوزاد و دیگر مراقبتها، نوزاد خود قادر به حرکت باشد و فرآیند حیات و رشد خود را با موفقیت طی نماید. امام صادق(ع) در این خصوص، اینطور به مفضل بن عمر توضیح میدهند:
«اكنون به چهارپايان بنگر كه چگونه [بلا فاصله پس از تولد] خود برپا مىايستند و در پى مادر خود مىروند و مانند بچه انسان نيستند كه به برداشتن، حمل كردن و تربيت و سرپرستى نيازمند باشند. به خاطر آنكه مادران اين حيوانات همانند آدمى نيستند كه از دانش و توان رفق و سرپرستى بهرهمند باشند و دستان و انگشتان مناسب اين كارها را ندارند در نتيجه به اولادشان چنان قدرتى داده شده كه [پس از تولد بىآنكه به حمل و سرپرستى مادر نيازمند باشند] مستقلانه و خود به خود بر پاى ايستند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۹۱)
مقالات یکشنبه 7 اردیبهشت
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِی الْأَرْضِ؛ آيا نديدی كه خداوند آنچه در زمين است مسخّر شما كرد؟ (حج/۶۵)
قبلترها به آیاتی که ماه و خورشید و... را مسخر انسان معرفی نموده بود صحبت کردیم و گفتیم مراد از در تسخیر انسان بودن آنها، «در خدمت انسان بودن آنها» است. اینک این حقیقت را درباره حیوانات از زبان امام صادق(ع) میشنویم و میبینیم چطور خداوند متعال خصوصیات آنها را طوری تنظیم نموده که بشر قادر به بهره بردن از آنها باشد:
«اينك در بدن چهارپايان بنگر كه مانند جسم انسان از گوشت و استخوان و رگ و عصب پديد آمده و به آنها نيز همانند انسان گوش و چشم داده شده تا بتوانند نياز آدمى را برآورند. اگر كر و كور بودند انسان از آنها بهرهمند نمىگشت و با آنها نيازهايش رفع نمىشد. اما از فكر و ذهن و انديشه و عقل محروم شدهاند تا در برابر كارهاى سختى كه گاه انسان از آنها مىكشد و بارهاى گرانى که بر آنها مىنهد شانه خالى نكنند و از انجام كار و بردن بار امتناع نورزند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۸۹)
مقالات شنبه 23 فروردین
امام صادق(ع) در جلسه دوم گفتوگو با مفضل بن عمر، آفرینش حیوانات را مورد توجه قرار داده و با مقایسه جسم حیوانات با عروسکهای دستساز آن زمان، وجود صانع متعال را اینطور نتیجهگیری میفرماید:
«در ساختار و شكلدهى بدنهاى آنها انديشه كن. مانند سنگ سخت نيست. زيرا اگر چنين باشد در وقت كار كردن و حركت نمودن انعطافپذير نيست. نيز بسيار نرم و سست نيست كه بر پاى خود نايستد، بلكه از گوشت نرم است. در ميان گوشتها استخوانهاى سخت و با صلابت آفريده شده و با عصب و عروق و ريشهها همه به هم پيوند خوردهاند. نيز بر روى آنها پوست محكمى به عنوان محافظ، تمام بدن را فرا گرفته است.
برخى براى ساختن مجسمه، چوبهايى را با ريسمان به پارچه مىبندند و روى همه را صمغ مىمالند. اين كار همانند آن است كه ما شرح داديم. چوبهاى سخت به منزله استخوانها، پارچههاى نرم در حكم گوشت، ريسمانها به مثابه عصب و عروق و آن صمغ به منزله پوست است.
اگر مىشود كه حيوان زنده خودبهخود به وجود آيد، اين مجسمه دستساز هم خودبهخود و بدون سازنده پديد مىآيد، اما اگر آفرينش خودبهخودى و بىآفرينشگر را در اين مجسمهها نمىپذيريد، به طريق اولى نبايد در حيوانات زنده [و بهمراتب پيچيده و منظمتر] چنين سخن فاسدى را معتقد گرديد.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۸۸)
مقالات یکشنبه 17 فروردین
هفته گذشته به تفاوت دندانهای انسان با گوشتخواران و گیاهخواران اشاره کردیم. اما نکته شگرفی که در این بین وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود، این است که هم بدن گوشتخواران و هم بدن گیاهخواران، هر دو از پوست و گوشت و استخوان تشکیل شده است! در حالی که غذای یکی از آنها پیوسته گوشت و بدن جانوران دیگر بوده و غذای دیگری پیوسته گیاه و علف! اما به قدرت بیانتهای خداوند، در هر دوی آنها با وجود تغذیهای بسیار متفاوت، استخوان میروید و گوشت و پوست بر آن مینشیند!
با این حال، خداوند متعال قدرتنمایی خود را در همینجا متوقف نکرده و معکوس این فرایند را در خود گیاهان به نمایش گذاشته است! یعنی اگرچه در حیوانات شاهد هستیم که غذایی متفاوت (گوشت و گیاه) دریافت میکنند و به پیکری یکسان میرسند، اما گیاهان برعکس آنها مواد یکسانی برای رشد و تغذیه در اختیار میگیرند (نور، خاک و آب) اما بیشمار میوه خوشطعم و رنگارنگ تحویل میدهند که گاه هندوانهای شیرین است و گاه لیمویی ترش!!
قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد/۱۶)
مقالات شنبه 5 آبان 1403