پرسش و پاسخ

پرسش پاسخ شرعی

لطفا قبل از ارسال سوال آن را در بین سوالات جستجو نمایید تا از تکرار جلوگیری شود.

باسمه تعالی

مطلبی که شما فرموده اید صحیح نیست. ما می‌دانیم که خداوند أَعْدَلَ الْعَادِلِینَ است یعنی عادل ترین کس خود خداوند متعال است و به عدالت بین بندگان حکم می کند و خداوند هیچ زمانی و مکانی را بدون حجت خود قرار نمی دهد. همیشه حجت های خداوند در هر مکان و زمانی وجود دارد. اصولا آمدن صد و بیست و چهار هزار پیامبر و اوصیای آنها و دوازده امام (ع) و نیز کتاب های آسمانی تحریف نشده و همچنین قرآن کریم که تا روز قیامت معجزه ی باقیه است به همین علت است که این حجت ها باشند تا افراد در هر کجا که هستند بتوانند از آنها استفاده کنند و گمراه نشوند.

مطلب بعد حجت های باطنی و ظاهری هستند. حجت باطنی عقل است که خداوند به هر کسی داده است و شما با عقل خود می توانید بفهمید که مسائلی که یهودیت یا مسیحیت می گویند مثل تثلیث یعنی خدای سه گانه باطل است چرا که اصلا با عقل ضدیت دارد و نیاز به قرآن و شریعت و امثالهم هم ندارد. حجت ظاهری نیز همان 124 هزار پیامبر، قرآن و ائمه(ع) هستند که حجت های ظاهری خداوند هستند و هرگز زمین از این حجت ها خالی نیست که گفتار حجت های خداوند بصورت احادیث و روایات و همچنین خود قرآن کریم وجود دارد و الان با این ارتباطاتی که در دنیا وجود دارد در هر کشور با هر درجه فسادی که وجود داشته باشد هر کسی میتواند از این حجت ها استفاده کند و دستش خالی نیست.

حال اگر فرض کنیم که کسی در روی کره زمین بود که به هیچ وجه نتوانست از این حجت ها استفاده کند قطعاً خداوند متعال حق او را ضایع نخواهد کرد و او را داخل دوزخ قرار نخواهد داد که در چنین موردی احادیث متعددی داریم که خداوند او را در محیطی کاملا آرام و مناسب حجت ها را برایش می آورد و او را امتحان خواهد کرد تا بتواند با اراده و عقل خود خوب و بد را تشخیص دهد و به هر طرف میخواست با اراده و خواست خودش گرایش پیدا کند.

بنابراین متولد شدن در مملکتی دینی یا غیر دینی در مورد هدایت شدن یا نشدن فرد درست نیست. برای مثال شما در کشور خودمان که به اسم جمهوری اسلامی است و این همه حوزه های علمیه و عالم دینی وجود دارد و تنها مملکت شیعه در کره زمین است، درصد بی‌دینان در مملکت ما از بعضی جاهای دیگری که مملکت بی‌دین هست و حتی مثل ما مملکت شیعه نیست بسیار بیشتر است و اینکه شما می بینید خیلی جوان ها نماز نمی خوانند، خیلی ها حجاب ندارند، انگیزه و غیرت دینی ندارند ولی شما همین را در ممالک کفر نشین در جاهایی که شما این حجت ها را در آن ضعیف می بینید اتفاقا آدم های بسیار متدین و قوی الایمانی هستند. مثلا در حجاز که مهد وهابیت است شیعیان خیلی معتقد و متدینی می بینیم که از شیعیان ایران هم اعتقادشان بسیار راسخ تر و قوی تر می باشد. این مورد در بحرین، امارات و کشورهای حوزه خلیج فارس حتی کشور نیجریه هم هست. پس اینکه کسی در مملکت دینی به دنیا بیاید هدایت شده است و برعکس صحیح نیست.

باسمه تعالی

نه تنها استاد قرآن بلکه هیچکس حق خیانت کردن در هیچ زمان و هیچ مکانی را ندارد. حال چه خیانت به خدا باشد چه به پیامبر و چه به قرآن باشد. چه استاد قرآن باشد و چه غیر استاد قرآن فرقی نمی کند.

ما در بحث دعا (اینجا) نیز مطرح کردیم که سحر و جادو به هیچ عنوان وجود ندارد به این معنی که بین مردم رایج است. هیچکس چه استاد قرآن و چه غیر آن نمی تواند در کسی تسخیر ایجاد کند و زندگی آن فرد را به فنا دهد. اینها همه حرفهای مزخرفی است و از خزعبلات است که ما به آن اسرائیلیات می گوییم و برخی به آن معتقدند و هیچ پایه و اساس شرعی و علمی و عقلی ندارد.

اینکه آیا استاد قرآن می تواند استخاره انجام دهد، این را ما در بحث استخاره (لینک) کامل توضیح داده ایم حتماً آن را استماع نمایید اگر بعد از آن سوالی بود بفرمایید تا پاسخ دهیم.

باسمه تعالی

در پس گرفتن امانت چه استاد قرآن باشد، چه آیت الله باشد و چه مرجع تقلید باشد، هر کسی با هر سمت و پستی باشد انسان باید به آن رجوع کرده و امانتش را طلب کنید. اگر نداد باید به پلیس شکایت کند تا امانتش را پس بگیرد و اگر دستش به پلیس هم نمی رسد باید نماز حاجت خوانده و در پیشگاه خداوند استغاثه کند که حتماً بتواند حقش را از آن فرد بگیرد و در گرفتن حق انسان نباید به مقام طرف نگاه کند چه معنوی و چه ظاهری. باید دقت داشته باشید که اگر استاد قرآن واقعاً استاد قرآن باشد اصلا خیانت نمی کند.

باسمه تعالی

شما باید به این نکته بسیار دقت نمایید که "هر کس برای هر کسی و برای هر چیزی که کار می‌کند باید مزدش را از همان کس و از همان چیز طلب کند". این خلاف عقل و خلاف حکمت است که من برای کسی کار بکنم و از کس دیگری مزد  بخواهم. این مطلب عقلی و علمی است و مورد تایید همه دانشمندان دینی و غیردینی می باشد. حتی خود افرادی که شما نام برده اید این مطلب را قبول دارند و این اصلاً کلام ما را نقض نمی کند بلکه آن را تایید هم می کند و کجای آن خلاف عدالت است؟ 
بانو ترزا بانوی خوب و فداکاری بوده است، ما چه می دانیم برای چه کسی و چه چیزی کار کرده است؟ از همان کس برود و مزدش را بگیرد، مشکلی ندارد. خداوند هم راهش را باز گذاشته و هرگز مانع پاداش دادن به این افراد توسط دیگران که برایشان کار کرده است نمی شود.

مسئله دوم این است که شما از کجا می دانید افرادی را که نام برده اید در طول زندگانیشان به مسائل دنیایی و لذت های دنیایی نرسیده‌اند؟ مگر شما شب تا صبح و صبح تا شب با ایشان زندگی کرده اید و می دانید که به آنچه می خواستند نرسیده اند و زندگی خوبی نداشته اند و بدون پاداش از دنیا رفته اند. این حرف از لحاظ منطقی عقلی و علمی صحیح نیست. 

مسئله سوم نیز این است که این که ما میگوییم خداوند به هیچکس ظلم نمی کند و هر کس برای هر کسی که کار می کند برود و مزدش را از آن بگیرد، اگر اینها واقعاً خداوند را شناخته باشند و برای خداوند کار کرده باشند قطعاً و یقیناً خداوند مزد شان را به آنها خواهد داد. اگر در این دنیا ندهد در برزخ و قیامت مزدشان را خواهد داد لکن نحوه مزد دادن را خود خداوند متعال مشخص می کند که به چه کسی چه مقدار و با چه کمیتی و کیفیتی مزد دهد. 

اگر باز مشکلی بود برای ما ارسال کنید تا پاسخ دهید.

باسمه تعالی

باید دانست که این را آخوندها نگفته اند بلکه مطالب مربوط به پاداش اعمال عبادی، چه واجب و چه مستحب که زیارت امام رضا (ع) هم یکی از آنهاست از طریق روایات و احادیثی که از ائمه(ع) به ما رسیده است ذکر شده است. البته بعضی از اینها اغراق آمیز بوده و مبالغه در آن به کار رفته است و سند درستی ندارد که در این صورت باید سند و منبع آن را بررسی نمود و اگر خودمان نتوانستیم، از متخصص این امر بخواهیم که آن را برای ما انجام دهد.
مسئله بعدی که باید توجه نمود این است که خداوند متعال که قدرت نامتناهی دارد می‌خواهد پاداش اعمال را بدهد نه یک مخلوق متناهی و محدود و برای خداوندی که قدرت نامتناهی دارد اصلاً مقدار آن معنایی ندارد و چیزی از او کم نخواهد شد و دیگر این که اگر ما عملی را انجام دهیم و بعد معصیتی مرتکب شویم، این باعث از بین رفتن پاداش آن خواهد شد و بسیاری از افراد به واسطه معصیتی که انجام میدهند تمام ثواب عمل نیک خود را از دست می‌دهند و در آخر نیز چیزی بدهکار خواهند شد!
نکته آخر نیز این است که انسان خیلی به پاداش و ثواب در عالم برزخ و قیامت نیاز دارد ولی متاسفانه انسان ها یا حال انجام اعمال را ندارند و یا شیطان به واسطه وسوسه های خود نمی گذارد انسان اعمال را انجام دهد و یا اگر انجام دهد، شیطان با وسوسه و ترغیب به انجام گناه باعث از بین رفتن پاداش عبادت برای فرد میشود و در مورد از بین رفتن پاداش ها هم آیه در قرآن کریم داریم و هم روایت و حدیث که هستند افرادی که اعمال خود را سوزانده و از بین می برند. 

باسمه تعالی

وسواس فکری اگر به مرحله اجرایی برسد و به پاکی و نجسی منجر گردد، در حد شرک به خداوند است. چرا که خداوند متعال همه چیز را پاک دانسته، مگر آنچه را که خود آن را نجس اعلام کرده باشد و طریقه نجس شدن آن را نیز بیان کرده باشد. بنابراین شما باید به خود تلقین کنید و برای خود برنامه‌ای بگذارید که وضوی شما یک دقیقه طول بکشد و غسل شما ۵ دقیقه و همچنین موارد دیگر تا کم کم از این حالت خطرناک خارج شوید.

باسمه تعالی

بهترین دلیل بر رد این مطلب این است که بگوییم چه کسی تا به حال چنین عملی برایش اتفاق افتاده است. او بیاید و با دلیل به ما ثابت کند که این عمل برای او اتفاق افتاده است. اگر بگویند او دارد ادعا می کند و دلیل ندارد، در این صورت همه انسان ها می توانند چنین ادعایی بنمایند چون دلیلی ندارند.

باسمه تعالی

مطلبی که فرموده اید چیزی است که هیچ کس به آن اعتقاد ندارد لکن مطلب دوم که تعویذ از همزات شیطان است و یا خواندن آیات سوری که محافظت از شیاطین می کند مطلب صحیحی است. بدین معنا که منظور از آن وساوس شیطانی است و نیز الهامات شیطانی که این الهامات و وساوس اول به روی ذهن انسان تاثیر می گذارد و اگر انسان فکری برای آن نکند به عملیات اجرایی مبدل می گردد.

باسمه تعالی

دو موضوع جداگانه را مطرح کرده اید. اولاً شیطان دائماً در حال فعالیت است که انسان ها هرچه می توانند معصیت خداوند را مرتکب شوند و اگر این کار را نکردند لااقل کار خوب نکنند و اگر این کار را هم نکردند، شیطان تلاش می‌کند آنها کار خوب تر را انجام ندهند و خلاصه در تمام ابعاد مشغول فعالیت است که هرچه می تواند از ارزش ها و پاداشهای بندگانِ خدا کسر نماید. 

مطلب دوم راجع به استخاره است. اگر کسی اصلا آمادگی برای این کار نداشته و دانش این کار را ندارد، استخاره او نیز اهمیتی نخواهد داشت. استخاره را باید کسی یا کسانی انجام دهند که اهل این کار باشند.

باسمه تعالی

اشاره در آن زیارتی که فرموده اید به پدر حضرت علی اکبر علیه السلام است که جزء اهل کساء می باشد. یعنی مشمول اولیه آیه تطهیر و مشهور به خامس آل عبا شده است.

باسمه تعالی

در منابع و مآخذ معتبر فقط باید به کتب معتبر در این زمینه مراجعه کنید و به شما گفتیم درباره جنگ بنی قریظه به کتاب فروغ ابدیت و کتب معتبر  دیگر در این زمینه مراجعه کنید. همچنین منبعی را که ذکر کرده اید را نیز با دقت بیشتری مطالعه نمایید.

باسمه تعالی

جمله "ان شاء الله" به معنای "اگر خدا بخواهد" می باشد. لکن مردم ایران آن را جایی به کار میبرند که واقعاً می خواهند آن کار را انجام داده و یا انجام بشود. در حالی که معنای اصلی آن همان است که گفتیم و درباره آن در قرآن کریم گفته شده است که هم پیامبر(ص) و هم مردمان دیگر وقتی کاری را میخواهند انجام بدهند و زمانی برای آن در نظر می گیرند حتماً این جمله را بیان کنند تا به خود تلقین کرده باشند که این کار و کارهای دیگر بالاخره به نظر خداوند نیز بستگی دارد و اگر خداوند بخواهد انجام می‌شود و اگر نخواهد انجام نمی شود. 

باسمه تعالی

منبع و ماخذ شما برای چنین مطلبی که فرموده اید کجاست؟
ما به شما پیشنهاد می کنیم در رابطه با جنگ های پیامبر(ص) به کتاب "فروغ ابدیت" نوشته آیت الله سبحانی مراجعه نمایید.

باسمه تعالی

اصولاً سحر و جادو واقعیت ندارد و فقط به نظر می‌رسد و ذهن ها را مخدوش می نماید. دستورالعملی مفصل در این رابطه در کتاب "حقایقی پیرامون دعا و توسل" مطرح کرده ایم. حتماً آن را تهیه نموده و به آن دستورات عمل نمایید.

باسمه تعالی

منظور از تدبر در قرآن فراگیری ظاهر آن به صورت صحیح و سپس رجوع به تفسیر قرآن کریم برای دریافت معنای آن می باشد. در مرحله سوم باید برای به دست آوردن حقایق باطنی بعضی از آیات به تفسیر روایی که از حضرات معصومین (ع) رسیده است مراجعه شود. در این زمینه فعلاً دو تفسیر مد نظر است. تفسیر نورالثقلین و تفسیر برهان. البته کسی که مرحله اول را طی نکرده نباید سراغ مرحله دوم برود و کسی که مرحله دوم را طی نکرده نباید به سراغ مرحله سوم برود. این معنای تدبر در قرآن است. برای خواندن تفسیر حتما از تفسیر نمونه شروع کنید. بعد از آن به سراغ تفسیر المیزان بروید. 

باسمه تعالی

اگر می‌خواهید پاسخ ایشان را بدهید، آقای زرین کوب آخرین کتاب خود را در بیان عذرخواهی از اشتباهاتشان نوشته است. می توانید به کتاب آخر ایشان مراجعه نمایید. اما مرحوم استاد مطهری رحمت الله علیه در پاسخ به آقای زرین کوب کتابی به نام "خدمات متقابل اسلام و ایران" را نوشته اند که این کتاب را کامل مطالعه کنید و بدانید که با مطالعه آن کاملا می توانید اشکالات وارده را پاسخ گو باشید. اما در نحوه برخورد باید بدانید اصولاً این افراد به دنبال شهرت و کسب مقام هستند و با پایین آوردن شخصیت‌های تاریخی و اسلامی می خواهند خود را بالا ببرند. هرچه می توانید به این ها کم محلی کنید و به قول معروف آنها را تحویل نگیرید. این هم به حال آنها مفید است و هم به حال شما مفید می باشد.

باسمه تعالی

یعنی یاد خدا کردن و یاد خدای تعالی هم در قول است و هم در فعل. در قول به این معنا است که انسان در همه حالات "بسم الله الرحمن الرحیم" را بلند بگوید و زیاد "یا الله" بر زبان داشته باشد و در فعل این است که هر کاری را که می خواهد انجام دهد اول ببیند خداوند متعال از این کار او راضی است یا نه و این کار او مطابق با موازین شرعی میباشد یا خیر.

باسمه تعالی

اگر مخاطب شما فرد جاهلی است، او را نسبت به این کار آگاه نموده و به آرامی و بدون حاشیه با او صحبت کنید. اگر چنانچه فرد مغرضی است و از این کار قصد برپا کردن سر و صدا را دارد او را به حال خود واگذارید. فقط گاه گداری به او تذکر دهید که مسیری را که می‌رود مسیر درستی نیست.

باسمه تعالی

رجوع نمایید به کتاب نهج البلاغه، حکمت 417.

باسمه تعالی

برای بچه دار شدن روزی ۴۰۰ مرتبه استغفار کنید به مدت یک سال و حتماً هر روز صد مرتبه سوره توحید را خوانده و از خواندن دعای کمیل و سمات غفلت ننمایید. در مورد ریختن آب روی زمین، این از خرافات مشهور است که لازم به توضیح نمی باشد.