پرسش پاسخ شرعی
باسمه تعالی
1- هر روز صبح ناشتا ۱۰ عدد مویز بخورید و یک ساعت بعد از آن چیزی میل نکنید.
2- خوابتان کامل باشد و سعی کنید سحرخیز باشید. بنابراین شب ها زودتر بخوابید.
3- از تعقیبات نماز دعای " سُبْحَانَ مَنْ لَا يَعْتَدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَا يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ، سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُورًا وَ بَصَرًا وَ فَهْمًا وَ عِلْمًا، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ " را بعد از هر نماز مخصوصا نماز صبح بخوانید.
4- هر روز سوره فتح را بخوانید.
باسمه تعالی
از عقاید دینی خود پاسداری کنید ولی وارد مسائل سیاسی نشوید. اگر نمی توانید تحمل کنید در محیطی که بحث های سیاسی می شود حاضر نشده و آنجا را ترک کنید.
بیدار شدن یک مسئله و برخاستن از بستر مسئله دیگری است. آیه آخر سوره مبارکه کهف را برای بیدار شدن بخوانید و برای برخاستن از بستر بلافاصله روانداز خود را کنار زده و پس از چند ثانیه تامل، برخاسته و در بستر بنشینید. بعد از لحظه ای کوتاه برخاسته و وضو گرفته و اگر برای اولین بار هست، فقط دو رکعت نماز خوانده و بخوابید.
باسمه تعالی
شما سه چیز را درخواست کرده اید؛ برای کنترل شهوت باید تا می توانید روزه بگیرید و به کار اجرایی و علمی مشغول باشید و نیز از دیدن صحنه های شهوت انگیز خودداری کنید. برای کنترل غضب باید هر روز صبح، ظهر، عصر و شب هر کدام 100 مرتبه استغفار کرده و روزی ۵۰۰ مرتبه صلوات بفرستید و آیه "رب اشرح لی صدری..." را در قنوت نماز هایتان کامل بخوانید. برای غلبه بر نفس نیز آنچه که میتوانید به مردم خدمت نماید و تکبر را کنار گذاشته و متواضع باشید و از دایره ادب نیز خارج نشوید. چنانچه اگر کسی به شما بی ادبی کرد شما عکس العمل نشان ندهید. بعد از مدتی گزارش حال خود را بیان کنید.
باسمه تعالی
هیچگاه خداوند متعال مستقیم کاری را انجام نمی دهد مگر اینکه معجزه باشد. بنابراین چون مسبب الاسباب است، به واسطه اسباب کارها را انجام می‌دهد. دعاها نیز پس از مستجاب شدن با اسباب عملیاتی می‌شوند. فلذا دنبال این کار را بگیرید چرا که اسبابی برای رسیدن شما به خواسته تان می باشد.
به مدت یک سال اعمال دهگانه (لینک) را انجام دهید و ۴۰۰ مرتبه استغفار را حتماً انجام داده و ترک نکنید.
باسمه تعالی
الف، ب) چون جواب سوال شما طولانی است پس لطفاً در این رابطه به تفسیر المیزان ذیل آیه مبارکه ۱۵ سوره قصص مراجعه کرده و پس از مطالعه نظرات مرحوم علامه (ره) اگر مشکلی بود یادداشت نموده و برای ما ارسال کنید.
ج) تمام موارد شما را مرحوم علامه(ره) توضیح داده‌اند و راجع به "ظلمت نفسی" باید این را به شما بگوییم که هر کاری که انسان حتی به عنوان کار خوبی آن را انجام دهد، مثلاً دفاع از مظلوم باشد؛ مسلماً تبعاتی چه مثبت چه منفی برای انسان دارد و بیان "ظلمت نفسی" از جانب آن حضرت دلیل بر معصیت بودن این عمل نیست بلکه عرضه میدارد که من در حمایت از یک مظلومی وارد عمل شده ام و این کار پیامدی از طرف ظالمان برای من دارد و از پروردگارش می‌خواهد که او را در این مورد کمک نماید.
د) ترک اولی همیشه در دو مورد، ترک امر ارشادی و یا انجام نهی ارشادی صورت می پذیرد. اما در مورد خطا همیشه در ارتباط با ترک امر مولوی و انجام نهی مولوی می باشد و اشتباه نیز کاری است که انسان آن را انجام می‌دهد و سپس می فهمد که این کار صحیح نبوده است فلذا خطا و اشتباه از ساحت معصومین(ع) به دور می باشد چرا که اعتماد اجتماعی آنها را از بین میبرد.
هـ) ما چنین حدیثی را نخوانده ایم. اگر بتوانید آن را برای ما ارسال کنید تا سندیت آن را بررسی کرده تا به شما پاسخ دهیم.
2- قرآن نه خالق است و نه مخلوق. چرا که اگر قرآن خالق باشد مسلماً تعدد خالقیت پیش می‌آید و چنین چیزی شرک و کفر است و اگر مخلوق باشد چون مخلوق در واژه عرب معنای دیگری غیر از آنچه ما در فارسی معنا می کنیم دارد در شأن قرآن نیست و لذا معصومین(ع) فرموده‌اند که بگویید قران کلام خداست. البته اگر کسی با این نیت واژه مخلوقیت را برای قرآن به کار بگیرد و آن این باشد که خداوند کلامی را خلق کرده و به سمع پیامبر اکرم (ص) رسانده است مشکلی ندارد.
3- قاعده افضل التفضیل در مواردی که برای خداوند به کار رفته است معنای افضل التفصیلی که برای ما سوی الله معنی میکنیم را نمی‌دهد بلکه به معنای همان تفضیل است. مگر جایی با قرینه‌ای معنای آن درست در بیاید. به طور مثال وقتی که می گوییم برای خداوند آسان تر است، این صحیح نیست بلکه "اهون" به معنای آسان معنا می‌شود. اما اگر گفتیم " اللهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف " در اینجا معنای افضل التفضیل آن پابرجا بوده و مشکلی ندارد. چون که می گوییم خداوند بزرگ تر از آن است که وصف شود.
4- حصر دارای اقسامی است که باید ببینید در هر آیه ای کدام قسم آن معنا می دهد. پس اول اقسام حصر را در ادبیات عرب به دست آورید و سپس سراغ آیات قرآن بروید.