مقالات روایات مذهبی اسلامی و کلیپ

بار سنگین بی‌تفاوتی!

آورده‌اند که خر و اسبی با هم در راهی می‌رفتند. خر، اسب را ندا کرد و گفت: ای یار! اندکی از بار من بستان، وگرنه زیر این بار گران که پشتم را خم کرده است هلاک خواهم شد. اما اسب درخواست او را نپذیرفت. لاجرم خرِ مسکین تاب نیاورد و زیر بار سنگین جان داد!

صاحب خر پوست از تنش برکند و هم بار خر و هم چرمش را بر پشت اسب نهاد. اسب با خود گفت: چون در هنگام سختی، به یاری برادر مسکین خود نرفتم، اکنون به سزای آن گرفتار آمدم...

پند تاریخ یاری کردن

روایات    چهارشنبه 7 آبان

سه خصلتی که از علائم نفاق است

پیامبر اکرم(ص) فرمود: هر که سه خصلت در او باشد منافق است، اگرچه نماز بخواند و روزه بگیرد و خیال کند مسلمان است: ۱- کسی که به او امانتی دهند و خیانت کند ۲- هرگاه حدیث کند، به دروغ سخن گوید ۳- اگر وعده‌ای دهد خلاف می‌کند. در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ؛ همانا خداوند دوست ندارد خیانتکاران را»، و نیز می‌گوید: «أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ؛ لعنت خدا بر دروغگویان باد» و در جای دیگر بیان می‌کند: «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ  إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا؛ به یاد آور اسماعیل را که پیغمبری درست پیمان بود».

📖 منبع: وسائل‌الشیعه (ط الاسلامیه)، ج۱۱، ص۲۶۹

پند تاریخ نفاق

روایات    چهارشنبه 30 مهر

هر که می‌خواست به معاویه تقرب جوید، امیرالمؤمنین(ع) را سب می‌نمود!

احنف به معاویه گفت: یا امیرالمؤمنین! این سخنران اگر بداند خوشنودی تو در لعنت کردن به انبیا و مرسلین است، همه را لعنت خواهد نمود! از خدا بترس، دست از علی بردار، او به ملاقات پروردگارش رفته و تنها در قبر خویش با عمل خود مشغول است. به خدا قسم شمشیرش مورد ستایش همه و مردی پاکدامن بود. در گذشت او مصیبتی بزرگ است.

پند تاریخ معاویه

روایات    چهارشنبه 23 مهر

معاویه از نام «علی» هم ناراحت بود!

دشمنی معاویه با حضرت علی(ع) به جایی رسید که نمی‌توانست اسم او را بشنود و از نام نهادن به اسم علی جلوگیری می‌کرد! نقل شده امیرالمؤمنین(ع) چند روزی بود عبدالله بن عباس را ملاقات نکرده بود. روزی پرسید: چه شده که ابن عباس دیده نمی‌شود؟ گفتند: خداوند به او فرزندی عنایت کرده. بعد از نماز فرمود: برویم پیش او.

حضرت به خانه عبدالله بن عباس رفت و برای این مولود به او تبریک گفت. آنگاه فرمود: خدای را شکر می‌کنم و امیدوارم درباره این فرزند به تو برکت عنایت کند. سپس پرسید: چه نامی برایش انتخاب کرده‌ای؟ ابن عباس گفت: جایز است با بودن شما، من برایش نام بگذارم؟! حضرت فرمود: او را بیاور. فرزندش را آورد. حضرت نوزاد را گرفت و کامش را برداشت و دعای خیر درباره‌اش نمود. سپس مولود را داد به دست پدرش و فرمود: بگیر، او را علی نامیدم و کنیه‌اش را ابوالحسن گذاشتم.

وقتی معاویه برخاست، به ابن عباس گفت: شما نمی‌توانید هم اسم و هم کنیه علی(ع) را روی فرزند خود بگذارید. کنیه‌اش را من «ابو محمد» می‌گذارم. این کنیه هم برای او ماند.

بنی‌امیه هرگاه می‌شنیدند مولودی به نام علی نامیده شده او را می‌کشتند! مردم از ترس بنی‌امیه اسم فرزندان خود را عوض می‌کردند.

📖 منبع: پند تاریخ، ج۷، ص۱۲۱ و الغدیر، ج۱۰، ص۲۸۷

پند تاریخ معاویه بنی امیه

روایات    چهارشنبه 16 مهر

چگونه بفهمیم سعادتمند هستیم یا نه؟

امام باقر(ع) فرمود: اگر می‌خواهی آزمایش کنی که سعادتمند هستی یا نه، به قلب خود مراجعه کن. ببین اگر مؤمنین و پرهیزکاران را دوست می‌دارد و از معصیتکاران بیزار است، بدان تو را سعادتی است و خدایت تو را نیز دوست می‌دارد. چنانچه قلبت دوستان خدا را دشمن می‌دارد و معصیت‌کاران را دوست، در تو فایده‌ای نیست و مورد خشم و نفرت پروردگاری. زیرا هر کسی با آن کس که دوستش دارد محشور می‌شود.

📖 منبع: کافی، ج۲، ص۱۲۶

پند تاریخ سعادتمند

روایات    چهارشنبه 9 مهر

مسلمان می‌شویم به سه شرط!

در سال نهم هجری از اطراف، سران قبایل یکی پس از دیگری به مدینه وارد می‌شدند و اسلام می‌آوردند. همین که نزدیک مدینه رسیدند، با مغیرة بن شعبه ملاقات کردند. مغیره با عجله دوید تا خود را به پیغمبر(ص) برساند و بشارت آمدن سران ثقیف را برای بیعت اسلام به عرض برساند. ابوبکر با او مصادف شد و از جریان اطلاع پیدا کرد. مغیرة را آنقدر سوگند داد تا پذیرفت که این بشارت را او برساند. ابوبکر خدمت پیغمبر(ص) رسید و آمدن آنها را اطلاع داد.

مغیره که از بستگان بنی‌ثقیف بود به آنها تعلیم داد چگونه بر پیغمبر(ص) سلام کنند، ولی ایشان نپذیرفتند و به همان رسم جاهلیت تهنیت گفتند. پیامبر(ص) دستور داد در کنار مسجد قبه‌ای برای آنها برافراشتند.

بنی‌ثقیف عرض کردند: ما مسلمان می‌شویم به سه شرط: اول اینکه بت لات را بگذارید در میان ما باشد تا ۳ سال و بت‌خانه را خراب نکنید. پیغمبر(ص) امتناع ورزید. پیوسته تعداد سال‌ها را کم کردند، باز قبول نفرمود. تا اینکه اجازه یک ماه خواستند، باز امتناع ورزید حتی از اینکه لحظه‌ای اجازه دهد. دوم اینکه از نماز خواندن معاف باشند و سوم اینکه بت‌ها را با دست خودشان نشکنند.

پیغمبر اکرم(ص) فرمود: اینکه با دست خود بت‌هایتان را نشکنید اشکال ندارد. کسی را می‌فرستیم بت‌ها را در هم شکند؛ و اما نخواندن نماز ممکن نیست.

📖 منبع: پند تاریخ، ج۶، ص۷۲ به نقل از تاریخ طبری، ج۲، ص۳۶۵

پند تاریخ نماز

روایات    چهارشنبه 2 مهر

ایثارگری و صبر زنان مسلمان در مصائب صدر اسلام

پس از پایان جنگ احد و بازگشت پیغمبر اسلام(ص) به طرف مدینه، مرد و زن از هر قبیله بر سر راه آمده بودند و بر سلامتی پیامبر(ص) خدای را سپاسگزاری می‌کردند.

از قبیله بنی عبدالاشهل مادر سعد بن معاذ جلوتر از دیگران می‌آمد. در این هنگام عنان اسب پیغمبر(ص) در دست سعد بود. عرض کرد: یا رسول الله! مادر من است که خدمت می‌رسد. حضرت رسول(ص) فرمود: مرحبا بها؛ آفرین بر او.

مادر سعد نزدیک شد. پیغمبر(ص) او را به شهادت فرزندش عمرو بن معاذ تسلیت فرمود. عرض کرد: یا رسول الله! همین که شما را به سلامت مشاهده نمودم، هیچ مصیبت و ناراحتی دیگر بر من اثر نخواهد کرد و دشوار نخواهد بود. (پند تاریخ، ج۶، ص۳۵، به نقل از ناسخ، ج۱، ص۳۸۹)

موکب پیغمبر نزدیک به زنی از انصار رسید که شوهر و پدرش کشته شده بودند. مسلمین او را به شهادت پدر و شوهرش تسلیت دادند. در جواب آنها گفت: پیغمبر(ص) چطور است؟ گفتند: آنطور که خواسته توست. بحمدالله سلامت است. گفت مایلم خودم آن جناب را مشاهده کنم و با این دیدگان او را ببینم.

تقاضا کرد آن جناب را نشانش بدهند. همین که چشمش به پیغمبر(ص) افتاد، گفت: یا رسول الله! با سلامتی شما هر مصیبتی هرچند دشوار باشد، کوچک و آسان است.  (پند تاریخ، ج۶، ص۳۵، به نقل از تاریخ ابن‌اثیر، ج۲، ص۱۰۷)

پند تاریخ ایثار صبر مقاومت

روایات    چهارشنبه 26 شهریور

در زندگی چه چیزهایی را فدای چه باید کرد؟

حضرت صادق(ع) فرمود: امیرالمؤمنین(ع) در یک قسمت از سفارشات خود به اصحاب فرمود:

بدانید قرآن راهنمای شبانه‌روزی شماست. در تاریکی شب‌های گرفتاری و تنگدستی چراغی درخشان است. هرگاه پیش آمد ناگواری روی داد، ثروت و مال را فدای جان خویش کنید. چنانچه امری پدید آمد که بین حفظ دین و فدا کردن جان مجبور شدید (یکی را انتخاب کنید)، جان خود را فدای دین کنید.

توجه داشته باشید آن کسی نابود شده که دینش نابود شده باشد. تمام ثروت و هستی آن کس را دزد برده که دینش را ربوده باشند. بدانید با داشتن بهشت، فقر و تنگدستی در هر حال وجود ندارد؛ و با رهسپار شدن به سوی آتش نیز ثروتی نخواهد بود. آن آتشی که گرفتارش را رهایی نیست و چشمی که به آن آتش نابود شد خوب شدنی نخواهد بود.

📖 منبع: کافی، ج۲، ص۲۱۶

پند تاریخ دین جان مال

روایات    چهارشنبه 19 شهریور

امید واهی!

شخصی گفت: به حضرت صادق(ع) عرض کردم: عده‌ای هستند که گناه می‌کنند، ولی می‌گویند: امید داریم خدا ببخشد! پیوسته بر همین کار ادامه می‌دهند تا مرگ آنها را فرا گیرد.

حضرت فرمود: اینها دسته‌ای هستند که آرزو آنها را از راه راست منحرف کرده. دروغ می‌گویند، امیدوار نیستند. زیرا هر کس به چیزی امید داشته باشد، در صدد به دست آوردن آن می‌شود. هر که از چیزی بترسد از آن چیز دور می‌شود و فرار می‌کند.

📖 منبع: کافی، ج۲، ص۶۸

پند تاریخ امید دروغ

روایات    چهارشنبه 12 شهریور

تاخیر در اجابت دعا

ابوبصیر از حضرت صادق(ع) نقل کرد که آن جناب فرمود: پیوسته مومن در خوبی و امیدواری است، چون مشمول رحمت خداست مادامی که عجله نکند و ناامید نشود و دعا را ترک نگوید. عرض کردم: چگونه عجله می‌کند؟ فرمود: می‌گوید از فلان وقت دعا می‌کنم، هنوز به اجابت نرسیده. به واسطه تاخیر اجابت ناامید می‌شود و دعا را ترک می‌کند.

و نیز فرمود: بنده مومن درباره حاجتی دعا می‌کند. خداوند چون علاقه به نوا و نیایش او دارد، دستور می‌دهد اجابت دعایش را تاخیر بیندازند. روز قیامت می‌فرماید: بنده من دعایی کردی اجابت آن را به تاخیر انداختم، اینک ثواب آن این است. و هم در فلان مورد دعا کردی باز اجابت را به تاخیر انداختم، این مقدار ثواب در مقابل همان دعاست. حضرت صادق(ع) فرمود: وقتی آنهمه ثواب را برای مستجاب نشدن دعایش در دنیا می‌بیند، آرزو می‌کند ای کاش هیچیک از دعاهایم در دنیا مستجاب نمی‌شد!

📖 منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۱۶۸ به نقل از کافی، ج۲، ص۴۹۰ و ۴۹۱

پند تاریخ دعا استجابت

روایات    چهارشنبه 5 شهریور

بخیل، نیکوکاری نمی‌کند

مردی صالح به در خانه بخیلی رفت. گفت: شنیده‌ام که تو مقداری از مال خود را اختصاص به مستحقین داده‌ای. من بی‌نهایت مستحق و فرومانده‌ام. آن مرد بهانه‌ای آورد و گفت: من آنچه نیت کرده‌ام باید به اشخاص کور بدهم. تو کور نیستی! مرد گفت: گفت غلط دیده‌ای. کور واقعی منم که روی از رزاق حقیقی برتافته، سوی چون تو بخیلی شتافته‌ام! این سخن را گفت و برگشت.

بخیل از این جمله تحت‌تاثیر قرار گرفت. از عقبش دوید، اما هرچه درخواست کرد که برگردد تا خواسته او را برآورد، نپذیرفت...

📖 منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۶۳

پند تاریخ بخیل

روایات    چهارشنبه 29 مرداد

چگونه دعا کنیم؟

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه يكی از شما حاجتى خواهد، پس ابتدا پروردگار را ستايش كند و او را مدح گويد، زيرا چون مردى از سلطان حاجتى خواهد، بهترين سخنى كه توانایى آن را دارد براى او آماده سازد (با سخنان آراسته‌ با او سخن می‌گوید).

پـس چـون حاجتى خـواستى، خداى عزیز و جبار را تمجيد كن و او را مدح گو و ستايش كن. اینطور: «يَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى وَ يَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ يَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ‌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ يَا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً يَا مَنْ‌ يَفْعَلُ ما يَشاءُ وَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ وَ يَقْضِي مَا أَحَبَّ يَا مَنْ‌ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ‌ يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى يَا مَنْ‌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌ يَا سَمِيعُ يَا بَصِيرُ».

و از نـام‌هاى خداى عزوجل بسيار بگو، زيرا نام‌هاى خدا بسيار است. و صلوات فرست بر محمد(ص) و آلش، بگو: «اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلَالِ مَا أَكُفُّ بِهِ وَجْهِي وَ أُؤَدِّي بِهِ عَنْ أَمَانَتِي وَ أَصِلُ بِهِ رَحِمِي وَ يَكُونُ عَوْناً لِي فِي الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ؛ پروردگارا از روزی حلال بر من توسعه بده به مقداری که آبرویم حفظ شود و به‌وسیله آن امانتی را که به من سپرده‌ای حقش را ادا کنم و صله‌رحم انجام دهم و آن مال مرا کمک کند برای انجام حج و عمره».

و فرمود: مردى وارد مسجد شد و دو ركعت نماز خواند و از خداى عزوجل حاجت خواست. رسول خدا(ص) فرمود: اين بنده نسبت به درخواست از پروردگارش شتاب كرد. مردى ديگر آمد و دو ركعت نماز خواند سپس خداى عزوجل را ثنا گفت و بر پيغمبر و آلش صلوات فرستاد. پس رسول خدا(ص) فرمود: (اكنون ) درخواست كن كه به تو داده شود.

📖 منبع: اصول کافی، ج۲، ص۴۸۵

پند تاریخ حاجت دعا

روایات    چهارشنبه 22 مرداد

صدقه دادن حضرت عیسی(ع) با غذا دادن به حیوانات دریا

امام صادق(ع) در پایان یکی از فرمایشات خود نقل می‌کنند: حضرت عیسی بن مریم(ع) از کنار دریا می‌گذشت. قرص نانی از خوراک خود را در دریا انداخت. یکی از حواریین عرض کرد: این کار را برای چه کردید با اینکه قرص نان غذای شما بود؟ فرمود: انداختم تا نصیب یکی از حیوانات دریا شود. در پیش خداوند این عمل پاداشی بزرگ دارد.

📖 منبع: فروع کافی، ج۴، ص۹

پند تاریخ صدقه

روایات    چهارشنبه 15 مرداد

ترس از خدا و چیزهایی که در قلب خائف جمع نمی‌شود

امام صادق(ع) فرمود: از جمله عبادت و پرستش، ترس زیاد از خداوند است. خداوند می‌فرماید: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ همانا از میان بندگان، دانشمندان از خدا ترس دارند (فاطر/۲۸)». نیز در آیه دیگر می‌فرماید: «فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ‌؛ از مردم نهراسید، از من ترس داشته باشید (مائده/۴۴)». و در آیه دیگر می‌فرماید «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً؛ هر که از خدا پرهیز داشته باشد و بترسد، خداوند برایش راه نجاتی قرار می‌دهد (طلاق/۲)».

راوی گوید: حضرت صادق(ع) فرمود: دوست داشتن جاه و ریاست و علاقه به اینکه مردم او را ستایش کنند و مشهور شود، در قلب مردی که از خدا بترسد و پارسا باشد جمع نمی‌شود.

📖 منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۲۲۷ و کافی، ج۲، ص۶۹

پند تاریخ خشوع ترس از خدا

روایات    چهارشنبه 8 مرداد

وضعیت شیطان در مقابل انسان توبه‌کار

روزی شیطان برای حضرت یحیی(ع) آشکار شد و گفت: می‌خواهم تو را نصیحت کنم. حضرت یحیی(ع) گفت: من به نصیحت تو تمایل ندارم، ولی از وضع و طبقات مردم مرا اطلاعی بده. شیطان گفت: بنی‌آدم از نظر ما به سه دسته تقسیم می‌شوند:

۱- عده‌ای که مانند شما معصومند، چون از آن‌ها مأیوسیم، از دستشان راحتیم و می‌دانیم نیرنگ و حیله‌های ما در آن‌ها تاثیر نمی‌کند.

۲- دسته‌ای هم برعکس، در نزد ما شبیه توپی هستند که در دست بچه‌های شما است. به هر طرف بخواهیم آن‌ها را می‌بریم و کاملا در اختیار ما هستند.

۳- طایفه سوم برای ما رنج و ناراحتی بیشتری از هر دو دسته قبل دارند. یکی از ایشان را در نظر می‌گیریم، تلاش زیادی می‌کنیم تا او را فریب دهیم، همینکه فریب خورد و قدمی به میل ما برداشت، یک مرتبه متذکر می‌شود و از کرده خود پشیمان می‌گردد. رو به توبه و استغفار می‌آورد و هرچه رنج برای او کشیده‌ایم از بین می‌برد!

باز برای مرتبه دوم درصدد اغوا و گمراهی او بر می‌آییم. این بار نیز پس از موفقیت برای به گناه کشیدن او، فورا متوجه شده و توبه می‌کند! نه از او مأیوسیم و نه می‌توانیم مراد خود را از چنین شخصی بگیریم. پیوسته برای این دسته در رنجیم!

منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۲۴۰، به نقل از خزائن نراقی، ص۳۶۸

پند تاریخ توبه

روایات    چهارشنبه 1 مرداد

کرم و بزرگواری امیرالمؤمنین(ع) در میدان جنگ

در یکی از جنگ‌ها، امیرالمؤمنین(ع) با مردی مشرک در حال مبارزه بود. آن مرد عرض کرد: یا علی! شمشیرت را به من ببخش. آن جناب شمشیر را به سویش انداخت. حریف عرض کرد: از تو ای پسر ابی‌طالب در شگفتم که در چنین موقعیتی شمشیرت را به دشمن می‌دهی! فرمود: تو دست تقاضا دراز کردی. رد کردن سؤال و درخواست، از شیوه کرم دور است. مرد کافر از اسب پیاده شده گفت: هذه سیرت اهل الدین؛ این روش اهل دیانت است. پای مبارک آن جناب را بوسیده ایمان آورد.

📖 پند تاریخ، ج۴، ص۵۱، به نقل از سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۳

توجه: این رفتار امیرالمؤمنین(ع) حاکی از منش بزرگوارانه آن حضرت است. با این حال آن حضرت چون می‌داند اولا آن فرد حتی با شمشیر حریف حضرت نخواهد شد و ثانیا حضرت می‌داند او اشتباها در جبهه باطل قرار گرفته و با این رفتار امام هدایت خواهد شد (و حضرت از این پیشامد خبر قطعی و لوح محفوظی دارد)، دست به این کار زده است، نه آنکه حضرت در میدان جنگ، خود را بی‌محابا در معرض هلاکت قرار داده باشد.

پند تاریخ کرم بخشش

روایات    چهارشنبه 25 تیر

اطعام‌های شبانه و پنهانی بینوایان توسط امام زین‌العابدین(ع)

از حضرت باقر(ع) نقل شده هنگامی که پدرش حضرت علی بن الحسین(ع) را غسل می‌داد، اطرافیان متوجه پینه‌ای که بر روی زانوان و پاهای مبارک آن جناب بسته شده بود، گردیدند. در این موقع چشم آنها به شانه حضرت زین‌العابدین(ع) افتاد که یک قسمت از شانه آن بزرگوار نیز مانند زانویش پینه بسته!

عرض کردند: آثاری که در پا و زانوان حضرت دیده می‌شود معلوم است به‌واسطه سجده‌های طولانی پیدا شده، اما این قسمت از شانه چرا پینه بسته؟ حضرت باقر(ع) فرمود: اگر بعد از حیات ایشان نبود علتش را نمی‌گفتم. روزی نمی‌گذشت مگر اینکه به اندازه‌ای که ممکنش بود از یک نفر تا بیشتر بینوایان را سیر می‌کرد. شب که می‌شد آنچه از خوراک خانواده‌اش زیاد می‌آمد در انبانی جای می‌داد. هنگامی که دیده‌ها به خواب رفته بود، از منزل خارج می‌شد به در خانه عده‌ای تنگدست که از ترس آبرو سوال (درخواست کمک) نمی‌کردند می‌رفت. محتوای انبان را بین آنها تقسیم می‌کرد، به طوری که متوجه نمی‌شدند آورنده طعام کیست! هیچ یک از افراد خانواده آن جناب نیز بر این کار اطلاع نداشتند. من متوجه شده بودم. هدفش این بود که به پاداش صدقهٔ پنهانی و با دست خود نائل شود.

پیوسته می‌فرمود: نهان صدقه دادن خشم پروردگار را فرو می‌نشاند، چنانچه آب آتش را خاموش می‌کند. هر یک از شما با دست راست صدقه داد، طوری بدهد که دست چپش متوجه نشود (کنایه از اینکه آنقدر صدقه دادن را پنهان نماید که هیچکس اطلاع پیدا نکند).

📖 پند تاریخ، ج۴، ص۱۳۳ و سفینة‌البحار، ج۵، ص۸۳

پند تاریخ صدقه امام سجاد (ع)

روایات    چهارشنبه 18 تیر

سخاوت

امام صادق(ع) به یکی از حاضرین مجلس خود فرمود: تو را آگاه نکنم از چیزی که باعث نزدیکی به خدا و بهشت می‌شود و از آتش جهنم دور می‌کند؟ عرض کرد: بفرمایید. فرمود: سخاوت را پیشه کن، زیرا خداوند دسته‌ای از مردم را به رحمت خود خلق نمود تا ایشان را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار دهد. چنین اشخاصی را اهل احسان و منبع نیکی قرار داده. اینها مقصد و مقصود مردمند. در احتیاجات خود به ایشان روی می‌آورند تا آنها را زنده کنند. همانطور که باران زمین تشنه آب ندیده را زنده می‌کند. این دسته از مومنین ایمن و آسوده هستند در روز قیامت.

📖 منبع: فروع کافی، ج۴، ص۴۱

پند تاریخ سخاوت

روایات    پنجشنبه 12 تیر

ناامید نشدن و توبه پس از هر گناه

خواستم وضع خود را برایتان شرح دهم. وقتی ما شرفیاب خدمت شما می‌شویم، هنوز خارج نشده‌ایم قلبمان صفایی پیدا می‌کند و دنیا را فراموش می‌نماییم. ثروت مردم در نظرمان ساده و بی‌ارزش جلوه می‌کند. همینکه از خدمت شما دور می‌شویم و در اجتماع با تجار و مردم تماس می‌گیریم، باز به دنیا علاقه پیدا می‌کنیم. امام در جوابش فرمود:

پند تاریخ توبه

روایات    چهارشنبه 4 تیر

توبه بُشر حافی به دست حضرت موسی بن جعفر(ع)

روزی امام موسی بن جعفر(ع) در بغداد از کنار منزل بشر عبور می‌کرد. صدای ساز و نواز از داخل منزل به گوش می‌رسید. در این موقع کنیز بشر برای ریختن خاکروبه از خانه خارج شد. آن حضرت فرمود: کنیز! صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ جواب داد: حر و آزاد است. موسی بن جعفر(ع) فرمود: راست می‌گویی، اگر بنده می‌بود از مولای خود ترس داشت.

کنیز وارد منزل شد. بشر بر سر سفره شراب نشسته بود. علت تاخیر کردن او را پرسید. جواب داد: شخصی رد می‌شد. از من سوال کرد صاحب این خانه عبد است یا حر؟ پاسخ دادم حر است. گفت آری اگر بنده بود از آقای خود می‌ترسید. این سخن چنان در قلب بشر تاثیر کرد که سر از پا نشناخت و با پای برهنه از منزل خارج شد و خود را به موسی بن جعفر(ع) رسانید.

به دست آن حضرت توبه کرد و از گذشته خود پوزش خواست و با چشم گریان بازگشت. از آن روز اعمال زشت خود را ترک کرد و از جمله زهاد به شمار رفت. گویند چون با پای برهنه از پی موسی ابن جعفر(ع) دوید و با این حال توبه کرد، او را حافی (پابرهنه) لقب دادند.

📖 منبع: پند تاریخ، ج۴، ص۲۳۲ به نقل از روضات‌الجنات، ص۲۳۲

پند تاریخ بندگی

روایات    چهارشنبه 21 خرداد

نمایش 1 از 5