محرم

مقالات روایات مذهبی اسلامی و کلیپ

توحید مفضل-عمر-شگفتی های خلقت
نعمت عدم آگاهى انسان به مدت عمر خود!

اطلاع از هر دانشی به حال انسان سودمند نیست. اولا دانستن پاره‌ای از اطلاعات، اصولا به درد انسان نمی‌خورد. ثانیا بعضی اطلاعات هستند که دانستن آنها جز رنج و آزار، آورده‌ای برای انسان به همراه نخواهد داشت. لذا بی‌خبر بودن از آنها به‌خودی خود یک نعمت محسوب می‌شود. از جمله این موارد، «تاریخ مرگ انسان» است!

اگرچه همه ما می‌دانیم که روزی خواهیم مرد، اما بی‌خبر بودن ما از تاریخ وقوع این اتفاق، باعث می‌شود کمتر به آن فکر کنیم، یا حتی گاهی فراموشش کنیم! به همین جهت با امید به بقای بلندمدت خود سر کار می‌رویم، درس می‌خوانیم، ازدواج می‌کنیم، صاحب فرزند می‌شویم و... تا بتوانیم در ادامه مسیر عمر و زندگی، آینده هرچه بهتری برای خود بسازیم. این در حالی است که اگر بدانیم چند روز یا ماه یا سال تا مرگ فاصله داریم، احساس ناامیدی و نیستی ما را از بسیاری از این امور منصرف خواهد نمود. اگر انسان از تاریخ مرگ خود آگاهی داشت، بی‌شک رخوت و سستی عجیبی در جامعه حکم‌فرما می‌شد و کمتر کسی با علم به موعد هجرت خود، برای بقا می‌کوشید.

از این رو امام صادق(ع)، این بی‌اطلاعی ارزشمند را اینطور مورد توجه قرار می‌دهند: «اينك اى مفضّل! در عدم آگاهى انسان به مدت عمرش انديشه كن. اگر او به عمر كوتاهش پى مى‌برد، هيچ لذتى نمى‌برد و با علم به مرگ و انتظار آن، زندگى براى او گوارا و شيرين نبود. چنين كسى همانند شخصى است كه مالش نابود شده و يا در شرف نابودى است و احساس فقر و نابودى مال، او را هراسناك كرده. حال‌ آنكه آثار و عواقب ناگوار شناخت پايان عمر به مراتب از آثار نابودى مال بزرگ‌تر و دشوارتر است؛ زيرا كمبود مال جبران‌شدنى است و اين امر باعث آرامش نسبى شخص مى‌گردد. ولى كسى كه به پايان‌پذيرى عمر يقين و باور داشته باشد، اگر چه عمرش طولانى شود، هيچ اميدى ندارد.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۷)

توحید مفضل عمر شگفتی های خلقت

مقالات    یکشنبه 30 دی

دانش‌های دنیوی و اخروی اعطا شده به انسان

در این فراز از فرمایش امام صادق(ع) به مفضل بن عمر، حضرت به دانش‌های مفیدی که خداوند متعال به انسان اعطا نموده اشاره می‌فرماید. حضرت این دانش‌ها را به دو دسته اخروی و دنیایی تقسیم می‌نماید. دانش‌های اخروی دانش‌هایی هستند که به سعادت بشر در سرای آخرت کمک می‌کنند (که از جمله آنها فطرت حق‌جو است) و دانش‌های دنیوی هم به سعادت در حیات دنیوی:

«اى مفضل! بينديش كه خداوند جل‌وعلا چه دانشى را به آدمى آموخت و عطا نمود و كدام را به او نداد؟ دانش دين و دنيا را به او ارزانى داشت. در باره دانش دينى، با نشانه‌ها و براهينى كه در ميان آفرينش نهفته شده، معرفت و شناخت آفرينشگر را و شناخت واجباتى چون، رعايت عدالت در ميان مردم، نيكى و احسان به پدر و مادر، اداى امانت، كمك به برادران دينى و... را به او عطا كرد. اين امور همه باعث مى‌گردند كه انسان مخالف و موافق در سرشت خود را بشناسد و در فطرتش به آن اقرار و اعتراف نمايد.

همچنين دانش دنيا را نيز به او هديه نمود. از جمله اين نوع دانش مى‌توان به دانش زراعت و درختكارى، دانش استفاده از زمين، نگاهدارى از گوسفندان و چهارپايان ديگر، جارى كردن و اخراج آبها از دل زمين بر روى آن، شناخت داروهاى شفا بخش بيماری‌هاى گونا‌گون، شناخت و بهره‌گيرى از معادن مختلف كه از آنها جواهر استخراج مى‌شود، سوار شدن بر كشتی‌ها، فرورفتن در دل آب، انواع‌ چاره‌ها در شكار حيوانات وحشى، پرندگان و ماهيان، به كارگيرى صنعت‌ها و تجارت و بازرگانى و كسب اشاره كرد. بى‌شك اگر بخواهيم دانش‌هاى مفيد دنيوى ديگر را كه به سود انسان است برشماريم، از شماره بيرون است و شرح آنها به درازا مى‌كشد.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۶)

شگفتی های آفرینش دانش توحید مفضل

مقالات    شنبه 22 دی

شگفتی های آفرینش-نوشتن-توحید مفضل
قدرت نوشتن

تمام آنچه که امروز از گذشته بشر به جا مانده است، یا شامل اشیاء و اماکن است یا دست‌نوشته‌ها. اگرچه اشیاء و ابنیه می‌توانند دیدی به‌خصوص درباره انسان‌های گذشته به ما بدهند، اما مسلما چیزی که گویای تفکرات و دستاوردهای علمی پیشینیان است، تنها دست‌نوشته‌های به جا مانده از آنهاست. به عبارتی، نوشتن تنها پل ارتباط انسان امروز با گذشتگان است و جملات آنها تنها از همین طریق به دست ما رسیده است. زیرا در گذشته نه امکان ضبط صوت وجود داشته و نه ثبت تصویر.

از این رو امام صادق(ع) توانایی خدادادی انسان در نوشتن را اینطور به مفضل بن عمر گوشزد می‌نمایند: «با نوشتن، اخبار گذشتگان براى حاضران و اخبار حاضران براى آيندگان حفظ و منتقل مى‌شود. با نوشتن، دانش‌ها و علوم و آداب مختلف در قالب نوشته‌ها و كتاب‌ها جاودان و ماندگار مى‌مانند. با نوشتن، حساب و كتاب و روابط بين انسان‌ها در معاملات ثبت مى‌شود.

اگر نوشتن نبود، اخبار و حوادث روزگاران نابود و منقطع مى‌گشت، خبرى از غايبان به ميهن‌شان نمى‌رسيد، دانش‌ها مندرس و محو مى‌شد، آداب [و فرهنگ‌ها] از ميان مى‌رفت، در كار، زندگى و معاملات مردم نارسايى و دشوارى پديد مى‌آمد. مردم نمى‌توانستند كه براى حفظ دين و عمل به شريعت به احكام نوشته شده و روايات نقل شده كه آنها را نمى‌دانند بنگرند.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۴)

شگفتی های آفرینش نوشتن توحید مفضل

مقالات    شنبه 8 دی 1403

شگفتی های آفرینش-حیا-توحید مفضل
حیای آدمی

حیا خصلتی ارزنده‌ای است که برخورداری از آن می‌تواند بازدارنده از زشتی‌ها و وادار کننده به خوبی‌ها باشد. حیا پرده‌ای است که اگر دریده شود، می‌تواند چهره دیگری از هر انسان را به نمایش بگذارد! چهره‌ای منفی و گاهی خطرناک! ادب و احترام، اجتناب از ارتکاب علنی معاصی و بسیاری دیگر از سکنات یک انسان، عموما ناشی از حیای اوست. انسان بی‌حیا ابایی از هیچ کاری ندارد و همین کافی است تا به پست و فرومایه‌ترین چهره جامعه تبدیل شود.

امام صادق(ع) در خصوص حیا به مفضل بن عمر چنین می‌فرمایند: «اى مفضّل! در آنچه كه خداوند جليل‌القدر و عظيم‌الغناء در ميان‌ آفريدگان تنها انسان را به آن آراست بنگر. مقصودم «حيا» ست. اگر حيا نبود انسان هيچ‌گاه ميهمان نمى‌پذيرفت، به وعده وفا نمى‌كرد، نيازها [ى مردم‌] را برآورده نمى‌ساخت، از نيكی‌ها بر حذر بود و بدی‌ها را مرتكب مى‌شد.

بسيارى از امور لازم و واجب نيز به خاطر حيا انجام مى‌شود. بسيارى از مردم هستند كه اگر حيا نمى‌كردند و شرمگين نمى‌شدند، حقوق والدين را رعايت نمى‌نمودند، صله هيچ رحمى نمى‌كردند، هيچ امانتى را به‌درستى باز پس نمى‌دادند و از معاصی بر حذر نبودند. نمى‌نگرى چسان تمام ويژگی‌هايى كه انسان به آنها نياز دارد و سود و مصلحت و كمال او در آنهاست، در او گرد آمده است؟» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۴، با اندکی تصرف)

شگفتی های آفرینش حیا توحید مفضل

مقالات    یکشنبه 2 دی 1403

شگفتی های آفرینش-فراموشی-توحید مفضل
نعمت «فراموشی»!

مصیبت‌ها، اشتباهات، تصمیمات غلط و دیگر وقایع تلخ زندگی، همه و همه لحظات ناخوشایند زندگی انسان را تشکیل می‌دهند و هر یک به میزانی قادرند اوقات انسان را تلخ نمایند. اگرچه انسان عاقل همواره از خطاهای گذشته درس و عبرت می‌گیرد، اما به‌خاطر آوردن دائمی ناکامی‌ها، شکست‌ها و همچنین حوادث ناخواسته‌ای که انسان در وقوع آنها دخالتی نداشته نیز سودی به حال انسان ندارد. مرور دائمی روزهای تلخ زندگی، گذشته را تغییر نمی‌دهد و جز حسرت و افسوس نیز آورده‌ای نخواهد داشت.

از این رو خداوند مهربان و حکیم نیز برای آنکه بندگان پرخطایش هر روزشان را با افسوس دیروز شروع نکنند و ادامه زندگی را با حسرت گذشته تباه نسازند، با نعمت بزرگی به نام «فراموشی» به داد آنها رسیده و نجاتشان داده است.

امام صادق(ع) درباره این نعمت که اتفاقا نقطه مقابل نعمت «حافظه» محسوب می‌شود، چنین می‌فرماید: «بنگر كه چگونه تنها يكى از اين ويژگي‌هاى فراوان باطنى اين گونه مهم است [كه اگر وجود نداشته باشد اين همه نارسايى در كار انسان پديد مى‌آيد! با اينكه نعمت حافظه تنها يكى از آن همه نعمت است‌]. بدان كه نعمت فراموشى بسيار بزرگتر از نعمت حافظه و يادآورى است. اگر [نعمت‌] فراموشى نبود، هيچ كس مصيبت و سختى خود را فراموش نمى‌كرد. حسرتش پايان نمى‌يافت. كينه‌اش تمام نمى‌گشت. با ياد داشتن [و عدم فراموشى‌] آفات دنيا، هيچ‌گاه از آن بهره نمى‌جست. اميدى به فراموشى و غفلت سلطان [و حاكمى كه دشمن اوست‌] و رهايى از حسد رشكبران نداشت. آيا نمى‌بينى كه چگونه دو نيروى حافظه و فراموشى كه ضدّ يك ديگرند، هر كدام براى مصلحتى خاص در نهاد آدمى نهفته شده است؟» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۳)

شگفتی های آفرینش فراموشی توحید مفضل

مقالات    شنبه 24 آذر 1403

شگفتی های آفرینش-حافظه-توحید مفضل
نعمت «حافظه»

امام صادق(ع) در بخش دیگر فرمایشات خود به مفضل بن عمر، به نعمت ارزشمند حافظه اشاره می‌نمایند و فواید و آثار این موهبت بزرگ الهی را اینطور یادآور می‌شوند: «اى مفضّل! درباره نيروى انديشه، خيال، عقل، حافظه و ديگر قواى درونى و باطنى انديشه كن. هيچ مى‌دانى كه اگر در ميان اين نيروهاى روانى فقط حافظه [وجود نداشت و يا] ناقص بود انسان چه حالتى پيدا مى‌كرد؟ آيا مى‌دانى اگر سود و زيان، داد و ستد، ديده‌ها و شنيده‌ها، چيزى كه گفته و آنچه بدو گفته‌اند و مفيد و مضر را نمى‌دانست و به ياد نمى‌آورد و شخصى را كه به او نيكى كرده و يا بدى نموده فراموش مى‌كرد، چه خلل و نارسايي‌هایی در زندگى معيشتى و تجربه‌اى او پديد مى‌آمد؟

اگر چنين بود هر قدر كه از راهى مى‌رفت آن را فرا نمى‌گرفت، اگر تمام عمرش را بر روى حفظ و فراگيرى درس مى‌نهاد هيچگاه آن را نمى‌آموخت، نه دينى مى‌توانست برگزيند و نه از تجربه‌اى سود برد و نه از گذشته‌اى درس عبرت‌ بگيرد. در حقيقت از انسانيت خارج مى‌شد.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۷۲)

شگفتی های آفرینش حافظه توحید مفضل

مقالات    شنبه 17 آذر 1403

شگفتی های آفرینش-بدن-غذا-توحید مفضل
غذا در مسیر بدن

اگر نيروى جاذبه نبود، انسان چگونه در انديشه چاره‌جويى غذا كه ايستادگى بدن به آن است، مى‌افتاد؟ اگر نيروى نگاه‌دارنده و ماسكه غذا نبود، چگونه غذا در درون مى‌ايستاد تا معده آن را هضم كند؟

شگفتی های آفرینش بدن غذا توحید مفضل

مقالات    سه‌شنبه 13 آذر 1403

شگفتی های آفرینش-توحید مفضل-ازدواج
نیاز و میل به خوردن، خوابيدن و ازدواج

انسان چنان آفریده شده که برای ادامه زندگی نیاز به خوردن و استراحت داشته باشد و برای تداوم نسل هم نیاز به ازدواج. اما اگر خداوند برای برطرف کردن این سه نیاز انگیزه‌ای در انسان قرار نمی‌داد، احتمالا کمتر کسی از آنها استقبال می‌نمود. به همین دلیل خداوند متعال برای هر یک از آنها محرک‌هایی درونی قرار داده که انسان را برای پذیرش آنها ملزم و حتی مشتاق می‌کند!

شگفتی های آفرینش توحید مفضل ازدواج

مقالات    یکشنبه 4 آذر 1403

فوايد آب دهان‌

از دیگر الطاف خداوند متعال به بشر، ترشح دائمی بزاغ دهان است. موهبتی که امام صادق(ع) اینطور از آن یاد می‌کنند: «درباره آب دهان و مصالح آن بينديش. خداى جلّ و علا چنان تدبير نمود كه اين آب همواره به سوى دهان سرازير باشد تا كام و گلو را تر نگاه دارد و خشك نشوند. اگر اين جاي‌ها نامرطوب بمانند، هر آينه آدمى هلاك مى‌شود! زيرا آبى در دهان نمى‌ماند كه انسان با آن آب، غذاى خشك را نرم گرداند و فرو برد [بسيار ديده شده كه غذايى، خشك آدمى را هلاك كرده است‌]. بدان كه اين رطوبت در حكم مركب راهوار غذاست [و آن را به معده مى‌رساند]. نيز اين ترى به صفرا [و يا سودا] مى‌رسد و اين كاملا به سود انسان است و اگر صفرا خشك شود آدمى در هلاكت مى‌افتد.»

(شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۶۸)

شگفتی های آفرینش آب دهان توحید مفضل

مقالات    یکشنبه 27 آبان 1403

توحید مفضل-مو-ناخن
بی‌حس بودن مو و ناخن

مو و ناخن‌ها فواید متعددی برای بدن دارند. استحکام سر انگشتان، زیبایی و همچنین عایق کردن سر از سرما و آفتاب، از جمله فواید آشکار این دو عضو ارزشمند است. اما نکته قابل‌توجه در این بین، این است که خداوند حکیم این دو عضو را که به دلیل رشد دائمی، نیاز همیشگی به کوتاه کردن دارند، فاقد جریان خون و عصب آفریده است!

یک لحظه تصور کنید، اگر مو و ناخن مثل سایر اعضای بدن دارای عصب بودند یا خون در آنها جریان داشت، کوتاه کردن آنها چه دردسر بزرگی می‌شد! هر بار برای یک ناخن‌گرفتن ساده یا اصلاح موی سر و صورت، باید آمپول بی‌حسی می‌زدیم و پانسمان می‌کردیم!! اما خداوند متعال آنها را چنان آفریده که اگرچه عضوی از بدن یک موجود زنده‌اند، اما مانند اشیای بی‌جان کاملا بدون حس‌اند و انسان قادر است آنها کوتاه کند، گویی نخی آویزان از پیراهنش را می‌کند!

این لطف بزرگ، تنها یکی از نعمات پرشمار خدای مهربان است که شاید بسیاری از ما تا کنون به آن فکر نکرده بودیم. اما در دیدگان ژرف‌نگر امام صادق(ع)، این موضوع از قلم نیفتاده و توجه به آن را اینطور به مفضل بن عمر گوشزد نموده‌اند:

«باز تأمل كن در اينكه خداوند با حسن تدبير و حكمت، مو و ناخن را آفريد. از آنجا كه اين دو رشد مى‌كنند و بلند مى‌شوند و بايد كوتاه گردند، حس ندارند تا انسان به هنگام گرفتن آنها احساس درد نكند. اگر انسان از گرفتن مو و ناخن درد مى‌كشيد، ميان دو محذور قرار مى‌گرفت: يا اينكه هر دو را رها مى‌كرد تا دراز شوند و يا اينكه با دشوارى و تحمل درد، آنها را كوتاه مى‌كرد.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۶۶)

توحید مفضل مو ناخن

مقالات    شنبه 12 آبان 1403

شگفتی های آفرینش-دندان-توحید مفضل
آفرینش دندان‌ها

امام صادق(ع): «مفضّل! قدرى درباره دندان‌ها بينديش. برخى تيزاند تا غذا را قطع كنند و ببرند و برخى پهن‌اند تا غذا را بسايند و خرد گردانند. خداوند هر دو نوع را به انسان داد، زيرا به هر دو نياز است.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۶۶)

انطباق دندان‌های انسان با نوع غذایی که می‌خورد، اگرچه ممکن است ساده به‌نظر برسد، اما خود یکی دیگر از موارد پرشماری است که تصادفی نبودن پیدایش هستی را تایید می‌کند. زیرا ساختاری اینچنین در دندان گوشتخواران و گیاهخواران که غذای دائمی‌شان از نامشان پیداست، مشاهده نمی‌شود.

البته تفاوت ساختاری گوشتخواران و گیاهخواران همینجا به پایان نمی‌رسد، زیرا اصولا در بدن آنها نه میلی برای غذاهای ناسازگار وجود دارد، و نه دستگاه گوارش آنها پذیرای غذاهای بیگانه است. لذا خداوند متعال اعضا و جوارح لازم برای بلع و هضم غذای مخصوص هر یک از این موجودات را به آنها عنایت نموده تا در فرآیند تغذیه و گوارش خود دچار اختلال و عیب نشوند.

اما در این بین، انسان که تمایل و قدرت گوارشش هر دو نوع غذا یعنی گوشت و گیاه را شامل می‌شود، تمام جوارح لازم برای تغذیه را به خواست خدای توانا دارا شده است که از جمله این ملزومات، دندان‌های خاص اوست.

شگفتی های آفرینش دندان توحید مفضل

مقالات    یکشنبه 29 مهر 1403

شگفتی های آفرینش-توحید مفضل-بدن
پوشیده آفریده شدن بعضی بخش‌های بدن

آفریدگار حکیم و توانا در خلقت موجودات، به آفرینش صرف بسنده نکرده و بُعد زیبایی مخلوقاتش را نیز در نظر گرفته است. تقارن اندام‌ها و رنگ‌های متنوع، نمونه‌هایی از همین زیبایی‌هاست.

اما یکی از ظرافت‌هایی که خداوند دانا در آفرینش موجودات به آن توجه نموده، پوشیده نگه داشتن بخش‌هایی از بدن آنهاست که عیان و مشهود بودنشان قبیح است. خالق متعال با قرار دادن این بخش‌های بدن در مستورترین مواضع، وجاهت مخلوقات خود را در نهایت ظرافت مورد حفاظت قرار داده است. ظرافتی که امام صادق(ع) آن را جزء شگفتی‌های خلقت آدمی به‌شمار آورده و درباره‌اش چنین فرموده است:

«اينك اى مفضّل! در نعمت‌هايى كه خداوند جلّ‌وعلا در خوردن، آشاميدن و آسانى دفع زوايد قرار داد، انديشه كن و درس عبرت بگير.

آيا حكيمانه نيست كه در ساختن يك سرا، مستراح در پوشيده‌ترين جايگاه قرار گيرد؟ خداوند نيز مجراى خروجى انسان را در مخفی‌ترين جاى قرار داد. آن را در پشت او ظاهر نكرد و در جلويش ننهاد. بلكه در جايى از ديدگان پوشيده است.

ران‌ها و لگن‌ها آن را با گوشت در بر گرفته‌اند و پوشانده‌اند. هرگاه كه انسان به قضاى حاجت نيازمند گشت و به آن هيأت معمول نشست، مخرج چنان مى‌گردد كه سنگينى و فضولات را به‌راحتى دفع مى‌كند. خداوند، والامرتبه است، كسى كه نعمت‌هايش عيان و عطايش بى‌پايان است.» (شگفتی‌هاى آفرينش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص ۶۵)

شگفتی های آفرینش توحید مفضل بدن

مقالات    سه‌شنبه 24 مهر 1403

شگفتی های آفرینش-نر و ماده-جفت-توحید مفضل
انطباق جنس نر و ماده با یکدیگر

گاهی مجرمین برای انحراف ذهن ماموران پلیس، در صحنه جرم صحنه‌سازی می‌کنند تا به‌نظر برسد همه‌چیز تصادفی بوده و بدین ترتیب، پلیس در پی پیدا کردن عامل و متهمی نرود. لازمه این صحنه‌سازی نیز این است که همه‌چیز در صحنه جرم بی‌ربط به‌نظر برسد. اگر بخواهیم آفرینش هستی را - طبق گفته بعضی مدعیان - یک اتفاق تصادفی در نظر بگیریم، برای تصادفی به‌نظر رسیدن آن نیز لازم است ارتباط و انطباقی در اجزای هستی مشاهده نشود. اما اگر خلاف این مشاهده شد، عقل حکم می‌کند به عامدانه بودن آفرینش مشکوک شویم.

برای تطابق اجزای مختلف هستی، موارد بسیاری وجود دارد، اما یکی از آشکارترین نمونه‌های آن، مسئله «نر و ماده بودن موجودات و فرآیند تولید مثل آنها» است که به‌طور صددرصدی به وجود هر دو جنسیت وابسته است. درواقع نکته این است که اگر جنس نر اتفاقی به‌وجود آمده بود، نباید برایش جنس ماده‌ای آن هم با اینهمه تطابق ساختاری وجود می‌داشت (و بالعکس). اما می‌بینیم نه‌تنها اعضا و جوارح هر جنسیت مکمل دیگری است، بلکه سلول‌های تولیدمثلی آنها نیز برای دیگری ساخته و مهیا شده‌اند!! تطابق فاحشی که فریاد می‌زند: ما اتفاقی تصادفی نیستیم...

آفرینش شگفت‌انگیز ما، به‌طور حتم توسط خالقی بسیار دانا و بسیار توانا محقق شده است و نمی‌توان از او انتظار داشت این علم و قدرت را بدون در نظر داشتن هدفی خاص برای خلقت ما به خرج داده باشد. امام صادق(ع) در فرمایش خود به مفضل بن عمر، کسانی که این هدفمندی و نشانه‌های خالق حکیم را نمی‌بینند، اینطور به‌سختی مورد نکوهش قرار داده است:

«اگر لنگه درى را ببينى كه در آن لولايى است، آيا آن را بيهوده مى‌شمارى؟ هرگز. بلكه در مى‌يابى كه سازنده اين لنگه، لنگه ديگر را نيز آفريده كه با هم جفت شوند و به همراه يكديگر هدفى را به انجام رسانند و سود بدهند. حيوان نر نيز يكتاست و عقل حكم مى‌كند كه براى او جفتى آفريده شود و مؤنثى تا نسل آدمى پايدار ماند. ننگ و نفرين و مرگ باد بر كسانى كه مدعى فلسفه و حكمت‌اند، ولى ديدگان دل‌هایشان از اين آفرينش شگفت كور است و تدبير و هدفمندى را در كار هستى انكار كردند!» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۴)

شگفتی های آفرینش نر و ماده جفت توحید مفضل

مقالات    شنبه 14 مهر 1403

شگفتی های آفرینش-قلب-توحید مفضل
سازوکار قلب

خون مایعی است که وظیفه اصلی آن (جدا از نقش دفاعی در برابر میکروب‌ها) رساندن اکسیژن و مواد غذایی به اندام‌ها و بردن مواد زاید از آنها می‌باشد. به همین جهت لازم است پیوسته در تمام بخش‌های بدن حاضر بوده و و دائما نیز در حرکت باشد. اما بحث ما سر اندامی است که این مایع ناآرام را در تمام سال‌های عمر به حرکت درمی‌آورد. آن هم با قدرتی که آن را تا دورترین بافت‌ها و سلول‌های بدن راهی می‌کند و بعد هم بازمی‌گرداند! این اندام حیاتی و نیرومند، «قلب» نام دارد.

قلب یا دل اندامی ماهیچه‌ای و توخالی است که با انبساط و انقباض پیوسته خود (حدود ۷۰ بار در دقیقه!)، خون را در رگ‌ها به گردش درمی‌آورد. توجه داشته باشید که مسئله فقط به حرکت درآوردن خون نیست. هر خونی هر جایی نباید برود. خون حاوی اکسیژن و مواد غذایی باید به سوی بافت‌های گرسنه برود و بعد از دریافت مواد زاید آنها بازگردد. اما تصفیه این خون از زوائد و حامل شدن آن به مواد مغذی هم برای خود داستانی جالب و ماجرایی شنیدنی دارد...

قلب از چهار حفره (دو بطن و دو دهلیز) تشکیل شده و بین آنها نیز دریچه‌هایی یک‌طرفه قرار دارد. نوبت انبساط و انقباض این حفره‌ها و باز و بسته شدن دریچه‌های ظریفی که بینشان قرار دارد، آنقدر دقیق تنظیم شده که اختلال کوچکی در ترتیب و تاخر عملکرد آنها، می‌تواند لحظه پایانی زندگی باشد!

امام صادق(ع) این صفحه از کتاب آفرینش انسان را اینطور و در عین اختصار به مفضل بن عمر توضیح می‌دهد:

«اى مفضّل! اينك قلب را برايت شرح مى‌دهم: بدان در برابر روزنه‌هاى شُش، روزنه‌هايى نيز در قلب است تا قلب حرارت نگيرد. تا جايى كه اگر اين روزنه‌ها ناهماهنگ گردند و ترتيب و تقابل را از دست بدهند، نسيم و نفس به دل نمى‌رسد و آدمى هلاك مى‌گردد! آيا هيچ هوشمند و خردمندى مى‌پندارد كه اين از سر خود چنين باشد و آيا عقل او سخنش را تصديق مى‌نمايد؟» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۴)

شگفتی های آفرینش قلب توحید مفضل

مقالات    شنبه 7 مهر 1403

شگفتی های آفرینش-اعضای بدن-توحید مفضل
عملکرد و آفرینش حکیمانه اعضای بدن

امام صادق(ع) در بخش بعدی فرمایشات خود به مفضل بن عمر، مختصرا عملکرد چند عضو بدن را یک‌به‌یک برمی‌شمرد و همه را به‌روشنی، نشان حکمت خالقی بی‌همتا معرفی می‌نماید:

«چه كسى جز خدا معده را اين‌گونه سخت و با صلابت آفريده تا غذاهاى سنگين را نيز هضم كند؟ چه كسى جگر را آنقدر نرم و لطيف آفريده تا عصاره و لطافت غذا را بپذيرد و هضم آن از عمل معده ظريف‌تر باشد؟ آيا اندكى اهمال و ناهماهنگى در اين اعمال مى‌بينى؟ هرگز! چه اينها همه به تدبير مدبرى حكيم است كه پيش از آفرينش، نسبت به اشيا قادر و دانا بود و چيزى او را ناتوان نمى‌گرداند و هم او لطيف و بسيار آگاه است.

مفضّل! بينديش كه چرا مغز رقيق و ظريف در درون استخوان‌هاى لوله‌اى شكل قرار گرفته؟ اين جز براى حفظ و نگاهدارى آن است؟ چرا خون روان در رگ‌ها قرار گرفت و به‌سان آب در ظرف شد؟ آيا جز براى نگاهدارى و هدايت صحيح آن است؟ چرا ناخن‌ها بر سر انگشتان روييد؟ جز براى حفظ انگشتان و ياری شخص‌ در كار كردن است؟

چرا ميان گوش را مانند محبس‌ها و دخمه‌ها پيچيده قرار داد؟ آيا اين جز براى آن است كه صدا وارد گوش شود، بشكند و به پرده گوش آسيب نرساند؟ چرا انسان اين گوشت‌هاى زياد ران‌ها و نشستنگاه‌ها را حمل مى‌كند؟ جز براى آن است كه در هنگام نشستن بر زمين سخت و بى‌حايل، مانند افراد نحيف و لاغر در سختى درد نيفتد؟» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۲)

شگفتی های آفرینش اعضای بدن توحید مفضل

مقالات    شنبه 24 شهریور 1403

شگفتی های آفرینش-توحید مفضل-نعمت دفع
کنترل دفع مواد زاید

نعمت‌هایی که خداوند مهربان در کالبد موجودات زنده علی‌الخصوص انسان‌ها قرار داده و باعث شده بتوانند خود را سالم و سلامت ببینند، بیش از آن است که به‌راحتی به شماره درآیند. گاه این نعمت‌ها بسیار بارز و چشمگیر هستند و گاه هم به‌نظر کوچک و ناچیز! اما کافی است همان نعمتی که نزد انسان غافل بی‌مقدار به‌نظر می‌رسد، چند روزی دچار اختلال شود تا همان جزء کوچک از سلامتی، به آرزوی بزرگ او تبدیل شود! یکی از این نعمت‌ها، «توانایی کنترل دفع مواد زاید از بدن» است. امام صادق(ع) در این باره چنین می‌فرمایند:

«جز خدا چه كسى براى منافذ خروجى بول و غائط، شيرهايى قرارداد كه هرگاه خواهند ببندند و هرگاه خواهند بگشايند تا هميشه جارى نباشند و زندگى آدمى را به فساد نكشانند؟ به‌راستى انسان تا كجا مى‌تواند اين نعمت‌ها را به شماره درآورد؟ بى‌شك آنچه كه شمرده نمى‌شود بيش از آن است كه مردم مى‌دانند و مى‌شمارند.» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۲)

شگفتی های آفرینش توحید مفضل نعمت دفع

مقالات    یکشنبه 18 شهریور 1403

شگفتی های آفرینش-چشم-توحید مفضل
محافظان چشم

چشم یکی از حساس‌ترین اعضای بدن انسان است. رسالت این عضو حساس هم این است که آنچه در پیرامون انسان رقم می‌خورد را مثل یک دوربین فیلم‌برداری ثبت و بدون درنگ به اطلاع مغز برساند. لازمه تحقق این مسئولیت نیز ارتباط مستقیم و بدون حایل و واسطه چشم با محیط پیرامون است. به عبارتی هیچ دیواره و محافظی بین چشم و آنچه که بدان می‌نگرد نباید وجود داشته باشد (بر خلاف مغز که پشت دیواره مستحکمی به نام جمجمه قرار گرفته است).

با این حال تدابیر خداوند حکیم برای محافظت از چشم قابل تامل است. نواحی کناری آن را با استخوان و بخش جلوی آن را با پلک و... از غبار و آسیب‌های احتمالی تا حد زیادی در امان نگاه داشته است. امام صادق(ع) در این خصوص به مفضل می‌فرمایند:

«اى مفضّل! درباره پلك چشم فكر كن و بنگر كه چگونه بسان پرده‌اى روى ديدگان را مى‌پوشاند. در كنار آن بندها و حلقه‌ها تعبيه شده تا هر وقت كه خواهند بالا كشند و ديده در ميان غارى قرار داده شده و با آن پرده و موهاى مژه، چشم حفظ مى‌شود.» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۱)

شگفتی های آفرینش چشم توحید مفضل

مقالات    شنبه 3 شهریور 1403

شگفتی های آفرینش-مغز-توحید مفضل
مغز و لایه‌های محافظ آن

شاید بتوان گفت حساسیت و آسیب‌پذیری هیچ عضوی در بدن (حتی قلب) به اندازه مغز نیست. مغز مرکز فرماندهی و کنترل عملکرد بدن و تحلیلگر اطلاعات دریافتی از چشم و گوش و سایر اعضاست و اختلال در سلامت این عضو خطیر، می‌تواند آثار جبران‌ناپذیری برای انسان به دنبال داشته باشد. از این رو پروردگار حکیم سخت‌ترین لایه‌های حفاظتی را گرداگرد آن تدارک دیده تا به این راحتی‌ها صدمه‌ای به آن نرسد. امام صادق(ع) به این حفاظت چندلایه اینطور اشاره می‌فرماید:

«اگر موانع كنار مى‌رفت و مغز را مى‌ديدى، در مى‌يافتى كه به حايل‌ها و لايه‌هاى مختلف پوشيده شده تا ثابت ماند و از حوادث آسيبى نبيند. جمجمه نيز كلاه‌خودى است كه مغز را از آسيب‌پذيرى در برابر ضربه‌ها و صدمات نگاه مى‌دارد. نيز سر انسان با انبوهى از مو پوشيده شده تا پوستينى براى سر باشد و آن را از گرما و سرماى شديد حفظ كند. به‌راستى جز كسى كه مغز را آفريده و منشأ فرماندهى احساس قرارش داده و به‌خاطر بلندمرتبه بودنش در بدن و حساس و خطير بودن موقعيت آن، آن را سزاوار حفظ و نگاهدارى نموده، چه كسى آن را اين گونه در دژى مستحكم قرار داده است؟»  (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۶۰)

شگفتی های آفرینش مغز توحید مفضل

مقالات    شنبه 27 مرداد 1403

تکلم-توحید مفضل
دستگاه صوتى‌

اهمیت و کاربرد قدرت تکلم بر کسی پوشیده نیست، اما آنچه حضرت صادق(ع) در فراز بعدی فرمایش خود به مفضل بن عمر به آن می‌پردازند، نحوه عملکرد دستگاه صوتی انسان است.

فرآیند گفتار از خروج هوا از شش‌ها آغاز می‌شود. هوای انباشته شده در مجاری ریز و درشت شش‌ها، در لوله‌ای به نام «نای» جمع و متحد شده و راهی دهان می‌شود. این هوای دمیده شده، خام و خالی از هرگونه لحن و مفهوم است، اما به لطف هنرمندی زبان و لب و دندان، همین هوای خام به اصوات و مفاهیم و الحان گوناگون تزئین شده و از دهان خارج و به گوش مستمعین می‌رسد. حضرت در این خصوص چنین می‌فرمایند:

«اى مفضّل! در صدا، سخن گفتن و آفرينش ابزار آنها در انسان، بسيار انديشه كن. حنجره مانند لوله‌اى صدا را خارج مى‌كند. زبان و لب‌ها و دندان‌ها نيز وسيله اداى حروف و نغمه‌ها هستند. نمى‌نگرى كسى كه دندان ندارد «سين» و كسى كه لب ندارد «كاف» و كسى كه زبانش سنگين است «ر» را به درستى تلفظ نمى‌كند؟...» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۹)

تکلم توحید مفضل

مقالات    شنبه 6 مرداد 1403

شگفتی های آفرینش-اعضای بدن-توحید مفضل
آفرينش اعضای بدن به‌صورت زوج و فرد

«عادت»، مسئله‌ای است که گاه خیلی حقایق را برای انسان تکراری، بدیهی و بی‌اهمیت جلوه می‌دهد. سلامتی، امنیت و بسیاری از نعم دیگر خداوند، متاسفانه گاهی مشمول همین قاعده شده و قدر و منزلتشان نزد انسان نادیده گرفته می‌شود. اما این واقعیات هیچگاه از چشم حقیقت‌بین حجت‌های الهی دور نمی‌ماند، به همین خاطر گاه می‌بینیم به موضوعاتی تکراری، از زاویه‌ای نگاه می‌کنند که برایمان تازگی دارد! یکی از این موضوعات به‌ظاهر تکراری، مسئله زوج یا فرد بودن اعضای بدن است. حضرت صادق(ع) در این باره چنین می‌فرمایند:

«اى مفضّل! در آفرينش عضوهاى جفت و فرد و حكمت‌ها و تدبيرهاى درست نهفته در آن بينديش. «سر» از اعضاى فرد است. به سود انسان نبود كه بيش از يك سر داشته باشد، زيرا در همين يك سر تمام حواسّ مورد نياز انسان قرار گرفته و اگر سرى ديگر مى‌داشت بى‌آنكه به آن نيازى باشد، تنظيم بدن از ميان مى‌رفت.

اگر انسان دو سر داشت، در واقع به دو بخش تقسيم مى‌شد. اگر با يكى سخن مى‌گفت، ديگرى بى‌فايده مى‌ماند. اگر با هر دو يك سخن بگويد، يكى زايد است و اگر با يكى سخنى بگويد و با ديگرى سخن ديگر، شنونده نمى‌داند كه به كدام توجه كند! نيز آميختگي‌هاى ديگر پيش مى‌آمد.

دست‌ها جفت آفريده شدند؛ زيرا از يك دستى، سود فراوان به انسان نمى‌رسيد و در كارهاى روزمره او خلل وارد مى‌ساخت، نمى‌بينى كه اگر نجّار و بنّا يك دست داشته باشد، قادر به انجام كار خويش نخواهند بود و در فرضى كه با يك دست به كارهايش بپردازد، آن استوارى و فوايد كار دو دستى را نخواهد داشت؟» (شگفتی‌های آفرینش (ترجمه نجف‌علی میرزایی بر توحید مفضل)، ص۵۸)

شگفتی های آفرینش اعضای بدن توحید مفضل

مقالات    شنبه 30 تیر 1403

نمایش 2 از 4