امام صادق(ع) در بخش دیگری از فرمایشات خود، بهطور کلی تواناییهای اندامهای مختلف بدن را که به شکل حکیمانهای برای انسان تدارک دیده شدهاند، چنین برمیشمرند:
«اى مفضّل! در تمام اعضاى جسم آدمى و تدابيرى كه در آنها نهفته است اندیشه کن. دستها براى كار كردن، پاها براى رفتن، ديدگان براى راه يافتن و ديدن، دهان براى خوردن، معده براى هضم كردن، كبد براى تصفيه نمودن، منافذ خروجى بدن براى دفع فضولات جسم، ظرفهايى براى حمل آنها، و دستگاه تناسلی براى حفظ نسل آفريده شدهاند. اگر ژرف در كار تمام عضوهاى بدن انديشه نمايى، مىيابى كه هر چيزى از سر حكمت و تدبير و استوارى پديد آمده است.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، با اندکی تصرف)، ص۵۲)
مفضّل میگوید: گفتم اى مولاى من! گروهى مىگويند كه اينها از فعل طبيعت است. حضرت فرمود: «بپرس از ايشان كه آيا اين طبيعت كه شما مىگویيد علم و قدرت دارد بر اين افعال يا نه؟ پس اگر گويند كه علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شدهاند و او را «طبيعت» نام كردهاند، زيرا كه معلوم است طبيعت را شعور و ارادهای نيست. و اگر گويند كه طبيعت را علم و اراده نيست، پس معلوم است كه اين افعال محكمه متقنه از طبيعت بیشعور صادر نمىشود چنانچه دانستى، وليكن عادت الهى جارى شده است كه اشيا را با اسباب جارى نمايد و جاهلان بر اين اسباب نظر افكندهاند و از مسببالاسباب غافل شدهاند! (توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی(ره)، ص۶۷)
مقالات دوشنبه 31 اردیبهشت
آبی که از دهان نوزاد خارج میگردد، اگرچه به نظر نمیرسد برای سلامت نوزاد سودمند باشد، اما بنا به فرموده امام صادق(ع) ثمرات قابل تاملی دارد. حضرت میفرماید:
«و اما آبى كه از دهان كودكان سرازير مىشود و خارج مىگردد، رطوبتى است كه اگر در بدنهايشان بماند، آثار وخيمى برجاى مىگذارد. چنانكه دانى گاه كه رطوبت بدن چيره مىشود [و بر ديگر عناصر، غلبه مىكند] شخص، دچار كودنى، ديوانگى، كمعقلى، فلج و لقوه و جز آن مىگردد.
خداوند جلّ و علا تدبير چنان نمود كه اين رطوبت در دوران كودكى از دهانشان بيرون رود و در بزرگى از سلامت تن برخوردار گردند. بدين ترتيب، پروردگار بهخاطر نادانى آفريدگان بر آنان منت نهاد و تفضل نمود. اگر اينان از دادهها و نعمتهاى بىشمار او آگاه بودند، هيچگاه در معصيتى و لغزش از فرمانش فرو نمىافتادند. پاك و منزه خدايى كه چه بزرگ است نعمتهاى او بر مستحقان و ديگر آفريدگان! و چه والاتر است از آنچه باطلگرايان مىپندارند.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۲)
مقالات شنبه 22 اردیبهشت
امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، به فواید گریه نوزاد اشاره نموده و پس از آن به حکیمانه بودن اجزای مختلف هستی تاکید مینماید:
«اى مفضّل! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش، بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند، بيماريها و نارساييهاى سخت و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن. گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مىكند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مىآورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مىشوند كه كودك از گريهاش سود ببرد.
اينان همواره در سختى مىافتند و مىكوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواستههايش از گريه بازش دارند، ولى نمىدانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مىكند.
بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بىتدبيرى در كار عالم از آن غافلاند و اگر مىدانستند، هيچگاه نمىگفتند كه فلان چيز بىثمر است، زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند. بهراستى هر چه را كه منكران نمىدانند، عارفان مىبينند. چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بىپايانش از آن آگاه است. قداستش عظيم و كلمهاش والاست.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
مقالات شنبه 8 اردیبهشت
امام صادق(ع)، در آخرین فراز از فرمایش خود درباره کارایی فقدان عقل و درک برای نوزاد در هنگام تولد، به مفضل چنین میفرماید:
«حكمتهاى فراوان ديگرى نيز در پس اين امر نهفته است؛ از جمله: اگر كودك در گاه تولد، عقلى كامل داشت و مستقل و خودكفا مىبود، شيرينى فرزنددارى از ميان مىرفت. پدر و مادر به مصالحى كه در تربيت كودك نهفته است نمىرسيدند؛ در نتيجه، تربيت، سرپرستى و رحم و شفقت بر آنان هنگام پيرى بر فرزند لازم نبود. [زيرا پدر و مادر در قبال او زحمتى نكشيدهاند كه او در سن كهنسالى و نياز، به آنان برسد. او از آغاز، مستقل و بىنياز از والدين بوده است].
همچنين با اين فرض، در ميان فرزندان و والدين هيچ پيوند و الفتى حاكم نبود؛ زيرا كودكان از تربيت و سرپرستى پدران بىنياز بودند و از زمان تولد از پدران خويش جدا مىگشتند. او نيز پس از آن، پدر و مادرش را [و خواهر و برادرش را] نمىشناخت و اين عدم شناخت باعث مىشد كه بر سر راه ازدواج با مادر و خواهر و ديگر محارم مانعى پديد نيايد.
و كمترين مفسده و بلكه شنيعترين و قبيحترين زشتى هنگامى است كه چنين طفل هوشمندى، در هنگام تولد بر چيزى نظر افكند كه رخصت اين عمل را از او ستاندهاند و سزاوار نيست كه چنين كند.
آيا نمىبينى كه چگونه هر چيز آفرينش در جاى مناسب خود استوار گشته و در ريز و درشت اجزاى هستى، اندك خلل و ناصوابى پيدا نيست؟» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۵۱)
مقالات شنبه 1 اردیبهشت
بحث بر سر فواید فقدان عقل و درک نوزاد هنگام تولد است. هفته پیش بخشی از محسّنات این ویژگی کودکان را از زبان حضرت صادق(ع) گفتیم و خواندیم. اینک ادامه فرمایش آن حضرت در این باره را با هم مرور میکنیم:
«همچنین اگر نوزاد، دانا و هوشمند پاى در جهان مىنهاد، از اينكه [آنقدر ناتوان است كه توان راه رفتن ندارد و ناچار] بايد ديگران بر دوشش گيرند، شيرش بنوشانند، در جامهاش بپيچند و در گاهوارش بخوابانند، سخت احساس خوارى و پستى مىكرد. از سوى ديگر او به خاطر ظرافت و طراوت و رطوبت بدن، هيچگاه از اين امور بىنياز نيست [در نتيجه چه بسا در هلاكت مىافتاد و يا رشد روحى و بدنى مناسب نمىكرد.]. همچنين در چنين حالى آن شيرينى، دلبندى و محبوبيت كودكان را نداشت؛ از اين رو آنان در حالى به دنيا مىآيند كه از كار جهان و جهانيان غافلند.
اينان با ذهن ضعيف و شناخت اندك و ناقص خود با همه چيز روبهرو مىشوند، امّا اندكاندك و گامبهگام و در حالتهاى گوناگون بر شناخت و آگاهى آنان افزوده مىشود. كودك، پيوسته چنين كسب شناخت مىكند تا آنكه از مرحله حيرت و سرگشتگى و تأمل، پاى فراتر مىنهد و با كمك عقل و انديشه، قدم در وادى تصرف و تدبير و چارهانديشى معاش و... مىگذارد، از حوادث، پند مىگيرد، اطاعت مىكند و يا در اشتباه و فراموشى و غفلت گناه سقوط مىكند...» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۴۹)
مقالات شنبه 25 فروردین
معمولا همه ما وقتی سخن از نعمت به میان میآید، داشتن و دانستن را نعمت میدانیم، در حالی که گاه نداشتن یا ندانستن هم میتواند نعمت بزرگی برای انسان باشد! یکی از چیزهایی که بابت نداشتن آن باید شکرگذار خدای متعال باشیم، فقدان عقل و درک هنگام تولد است. نعمتی که احتمالا تا کنون به فکرمان هم نرسیده است! و امام صادق(ع) با ظرافت هرچه تمامتر ابعاد مختلف این نعمت ارزشمند را اینچنین برای مفضل یادآور میشود:
«اگر نوزاد، فهيم و عاقل به دنيا مىآمد، وقت تولد جهان هستى را انكار مىكرد (حیران و متحیّر میگشت) و هنگامى كه با حيوانات، پرندگان و ديگر موجودات غريب روبهرو مىشد و هر ساعت و هر روز پارهاى از اشكال مختلف و شگفت عالم را كه از پيش نديده بود مىديد، هر آينه عقل و انديشهاش سرگشته و گمراه مىگشت. بدان كه اگر عاقلى را به اسيرى از سرزمينى به سرزمين ديگر ببرند - از ديدن شگفتيهاى نامأنوس - همواره واله و سرگشته است و به خلاف كودكى كه در كودكى اسير شود، به سرعت زبان و آداب [آن سرزمين جديد] را فرا نمىگيرد.» (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل، ص۴۹، با اندکی تصرف)
مقالات شنبه 18 فروردین
حضرت صادق(ع) فرمایشات خود به مفضّل را ادامه میدهند تا اینکه این بار مسئله نظم حاکم بر بخشبخش عالم هستی را اینطور مورد اشاره قرار داده و نتیجهگیری میکنند: «اگر چنين تدبير و حكمتى زاييده اهمال و رها بودن امور به حال خود بود، مىبايست از تقدير و هدفمندى نيز اختلال و ناهماهنگى برخيزد! زيرا اين دو ضدّ اهمالاند (و بايد نتيجه آنها نيز با نتايج اهمال همسان نباشد). بىشك چنين سخنى ناشايست و ناصواب و نشانه ناآگاهى و كممايگى گوينده آن است؛ چه هيچگاه در اثر اهمال و بىتدبيرى، درستى و صواب پديد نمىآيد و تضاد نيز نظم و هماهنگى را در پى ندارد. «خداوند چه بسيار منزه و والاتر از گفته ملحدان است (اسراء/۴۳)». (شگفتیهاى آفرينش (ترجمه نجفعلی میرزایی بر توحيد مفضل)، ص۴۹)
حضرت در این عبارت، بهزیبایی منطق پوچ منکران خالق هستی را که مدعیاند نظام آفرینش، بدون ناظم و آفریننده پدید آمده است را محکوم نموده و بیپایگی آن را گوشزد میفرماید. بهراستی چگونه ممکن است اینهمه نظم مدبرانه را در جایجای عالم هستی دید و سرانجام نتیجه گرفت این نظم، ناظمی نداشته؟!
مقالات شنبه 11 فروردین
امام صادق(ع) پس از مسئله بلوغ، رویش مو در صورت مردان را به مفضل یادآور شده و میفرماید: «پس اگر مرد است (پس از بلوغ) مو به روى او مىروياند كه علامت مردان و موجب عزت ايشان است كه به آن از حد طفلان و شباهت زنان بيرون مىرود. و اگر زن باشد رويش را از مو پاك مىنمايد تا حسن و نضارت و طراوتش باقى ماند و موجب ميل مردان به سوى او گردد و به اين جهت نسل انسان منقرض نگردد و نوع ايشان محفوظ باشد.»
حضرت بعد از برشمردن مواردی که تا اینجا به آنها اشاره شد، فایده هر یک از مراحل گذشته در فرآیند رشد نوزاد را اینطور بیان میدارند: «عبرت گير اى مفضل! در اين انواع تدبير كه عليم قدير در اين احوال مختلفه براى ايشان به عمل مىآورد، آيا ممكن است كه اينها بىمدبّرى به عمل آيد؟ اگر خون در رحم به جنين نمىرسيد خشك مىشد مانند گياهى كه از بىآبى خشك شود. و اگر در هنگام كمال او درد زائيدن او را از رحم تنگ بيرون نمىكرد، هميشه در رحم مانند زنده كه در گور باشد، مىماند. و اگر بعد از ولادت، شير از براى او به هم نمىرسيد، يا از گرسنگى ميمرد، يا غذائى مىخورد كه ملايم بدن او نباشد و بدنش به آن اصلاح نيابد. و اگر هنگام احتياج به غذاى غليظ، دندان براى او نمىروئيد، خائیدن (جویدن) غذا او را ممكن نبود و فرو بردن او را دشوار بود و اگر آن شير هميشه غذاى او مىبود، بدنش محكم نمىشد و اعمال شاقه از او به عمل نمىآمد. و ايضا بايست مادر هميشه مشغول تربيت او باشد و از تربيت ساير اولاد بازماند.»
توحید مفضل (ترجمه علامه مجلسی(ره))، ص۶۰
مقالات سهشنبه 29 اسفند
امام صادق(ع) بعد از مسئله شیر خوردن نوزاد، در ادامه به رویش دندانها اشاره نموده و میفرماید: «آنگاه كه (نوزاد) حركت كرد و محتاج شد به غذایى كه در آن صلابتى باشد تا بدنش محكم شود و اعضايش قوت گيرد، مىروياند از براى او دندانهای آسياى خردكننده تا غذا را بجود و برایش نرم شود و بلعیدن غذا برایش آسان گردد. پيوسته حالش اينگونه است تا آنگاه كه پاى در بلوغ نهد.» (توحید مفضل، ص۴۹)
هر بار که صفحات آفرینش انسان را ورق میزنیم و در پیدایش او تفکر و تعمّق میکنیم، بیشتر به این موضوع پی میبریم که خلقت انسان، سرشار از تدبیر و مهندسی است! به وضوح میبینیم خدای حکیم، چگونه برای لحظهلحظه زندگی بشر، تدبیر و برنامهریزی نموده است. آنگاه که به غذا مقوی و هضم و بلع آن نیاز دارد، دندانش میدهد. آنگاه که جویدن برایش مقدور نیست، شیر برایش میفرستد. و هنگامی هم که در رحم است و قادر به بلع نیست، مجرایی به شکمش گشوده و با خون تغذیهاش مینماید!
آری، پروردگار مهربان هیچکجا آفریده نحیف خود را معطل و بیبرنامه رها ننموده است؛ و همه این تدابیر برای آن است که او از رشد و نمو لازم برخوردار شده و چون دارای هیکل و هیبتی شد، مهیای اجرای ماموریت خود در روی کره زمین شود. ماموریتی که احتمالا غیر از خوردن و آشامیدن است...
مقالات یکشنبه 20 اسفند
امام صادق(ع)، این بار طریقه شیر خوردن نوزاد را برای مفضل مورد اشاره قرار میدهد. اینکه نوزاد پس از تولد زبان از دهان بیرون آورده و لبها را در طلب شیر میجنباند تا اینکه مادر او را شیر میدهد و مادامی كه اعضا و جوارح او نرم و ظریف است، به این شیر تغذیه میشود. (توحید مفضل، ص۴۸)
جالب اینجاست، نوزادی که بهتازگی پا به دنیای بیرون از رحم گذاشته، بدون آنکه تا کنون چیزی خورده باشد و بدون آنکه حتی خوردن و آشامیدن کسی را دیده باشد، بهخوبی آگاه است که از امروز باید لب و دهان خود را در جستوجوی غذا به حرکت درآورد و چون مادر او را شیر داد، باید بهوسیله مکش غذای خود را دریافت کند!
اینجا سوالی پیش میآید که قابل تامل است و امیر مؤمنان علی(ع) نیز در خطبه ۱۶۲ نهجالبلاغه به آن سوال اشاره نموده و آن سوال این است: چه کسی هنگام گرفتن شیر، مکیدن به او آموخته؟! او از کجا میداند در این لحظه باید چنین کند؟!
جالب است؛ پیدایش جنین، نمو آن در رحم مادر، تغذیه او از خون و سپس شیر و طریقه خوردن شیر، همه و همه یکپارچه وجود خالق و هدایتگری را فریاد میزنند که گاه همین طفل عاجز و نحیف پس از رشد و بلوغ و جوانی، لب به انکار او میگشاید و سوال میکند: اگر من خالقی داشتهام پس کو نشانههای او؟!! و خداوند نیز در آیه ۴ سوره جاثیه، آفرینش همین بنده مغرور را نشانهای از نشانههای خود معرفی نموده و میفرماید: وَفِی خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (و در آفرينش شما، و جنبندگانی كه در سراسر زمين منتشر ساخته، نشانههایی است برای جمعيتی كه اهل يقينند)
مقالات شنبه 12 اسفند
امام صادق(ع) پس از اشاره کلی به نظم و امکانات گرد آمده در عالم توسط خالق هستی، خلقت جنین و تغذیه و تکامل آن در مراحل رشد را به مفضل یادآور شده و میفرمایند:
«ابتدا مىكنم اى مفضّل به ياد كردن خلقت انسان، پس عبرتگير از آن. اول عبرتها تدبيرى است كه حق تعالى در جنين مىفرمايد در رحم در حالى كه او محجوب است در سه ظلمت: تاريكى شكم، تاريكى رحم و تاريكى بچهدان. در هنگامى كه او را چاره نيست در طلب غذایى و نه در دفع اذيتى و بلایى، و نه در جلب منفعتى، و نه در دفع مضرّتى. پس جارى مىشود به سوى او از خون حيض آن مقدار كه غذاى او شود، چنانچه آب غذا مىباشد براى نباتات (گیاهان).» (توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی(ره)، ص۵۸)
وقتی جنینی در رحم مادر پدید میآید، یک موجود زنده است و اگرچه هنوز دستگاه و اندام لازم برای خوردن و آشامیدن را ندارد، اما به هر حال او نیز همانند همه موجودات زنده برای ادامه حیات و رشد نیاز به مواد غذایی دارد. اما چگونه میتوان به او غذا داد؟! او در پس لایههای پوست و گوشت مادر خود محبوس است و در اوج ناتوانی است! علاوهبر این، نه دندانی برای جویدن دارد و نه دستگاهی برای بلع!
در اینجا تدبیر حکیمانه خالق توانا را میبینیم که تمام مواد غذایی مورد نیاز جنین را در این مقطع از زندگی بهوسیله مایعی سرخرنگ به نام «خون» از مادر به جنین میرساند! بیآنکه جنین و حتی مادر در جریان فرآیند قرار بگیرند!!
مقالات شنبه 28 بهمن
امام صادق(ع) در ادامه اشاره به تدبیر خداوند در فرآیند تغذیه جنین در رحم مادر، به مفضل بن عمر میفرمایند: «و پيوسته اين غذا (مواد غذایی موجود در خون مادر) به او مىرسد تا خلتقش تمام مىشود و بدنش مستحكم مىشود، و پوستش قوت سازگاری با هوا را مییابد، و از سردى و گرمى متضرّر نشود، و ديدهاش تاب ديدن روشنایى به هم رساند. چون چنين شد مادرش را درد زایيدن از جا بر مىآورد و او را بىتاب مىكند تا از او متولد مىشود.» (توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسی(ره)، ص۵۸)
چنانچه امام صادق(ع) فرمودند، فرآیند تغذیه جنین ادامه مییابد تا زمانی که جثه جنین به رشد کافی و آمادگی لازم برای تماس با دنیای بیرون از رحم برسد. در این هنگام مادر که از حال و روز فرزند درون شکم خود و استحکام اعضا و جوارح او خبری ندارد، به لطف دردی که او را پدید میآید، باری که نه ماه تمام با خود حمل نموده بر زمین گذاشته و فرزند دلبند خود را با دنیایی که تا نه ماه پیش، اثری از او در آن دنیا نبوده روبهرو مینماید.
مقالات دوشنبه 23 بهمن
امام صادق(ع) در ادامه فرمایشات خود به مفضل بن عمر، پس از تصریح بر این که مخلوقات رنگارنگ عالم هستی به جهت مصالح و منافع انسان آفریده شدهاند، هماهنگی و انتظام مخلوقات با یکدیگر را دلیلی آشکار بر وجود خالقی یکتا دانسته و میفرمایند:
مقالات شنبه 7 بهمن
«توحید مُفَضَّل» نام کتابی است حاوی فرمایشات امام صادق(ع) درباره بخشهای گوناگونی از حقایق و شگفتیهای آفرینش که آن حضرت این حدیث طولانی را طی چند مجلس به یکی از اصحاب برجسته خود به نام مفضل بن عمر بیان فرمودهاند. در این حدیث شریف، امام صادق(ع) - بهعنوان یک حجت الهی که علم ماکان و مایکون را از ناحیه خود خالق هستی و بهصورت علم لدنی اخذ نموده است - به حد ظرفیت مخاطب، به شگفتیهایی از نظام آفرینش اشاره نموده که شنیدن آنها بیش از پیش، وجود خالق توانا را برای انسان آشکار میسازد.
این فرمایشات حضرت، ضمن استوار نمودن عقاید توحیدی انسان، بسیاری از نعمات الهی را نیز که طی سالهای زندگی، برای بشر عادی و تکراری شده است، مقابل چشمانش آورده و او را به تامّل وا میدارد تا به این طریق، نعماتی که ما همیشه از کنار آنها ساده عبور کردهایم، مورد توجه قرار داده و شکرگزار آنها در پیشگاه آفریدگار مهربان خود باشیم.
حضرت در نخستین بخشهای این حدیث شریف، به کلیت آفرینش هستی اشاره نموده و آن را خانهای دربردارنده تمامی امکانات مورد نیاز بشر معرفی نموده است. سرآغاز این فراز چنین است:
اى مفضل! اول عبرتها و دليلها بر صانع عالم تعالى شأنه، تهيه و نظام اين عالم است و تأليف اجزای آن و گردآوردن آن بر وجه كمال، زيرا كه اگر تأمل كنى در عالم به فكر خود و تميز كنى (تشخیص دهی) به عقل خود، خواهى يافت اين عالم را مانند سرایى كه بنا كردهاند و هر چه بندگان خدا را به آن احتياج است مهيا نمودهاند... (توحید مفضل (ترجمه علامه مجلسی(ره))، ص۵۵ (با اندکی تصرف برای بهروز کردن زبان نگارش))
مقالات یکشنبه 24 دی